۱۳۹۷ خرداد ۳۰, چهارشنبه

مروری بر رسانه‌های حکومتی –چهارشنبه ۳۰خرداد ۹۷





  مروری بر رسانه‌های حکومتی –چهارشنبه ۳۰خرداد ۹۷

وجه غالب عنوانهای صفحات اول روزنامه‌های حکومتی در روز چهارشنبه ۳۰خرداد، اذعان به بحران فراگیر اقتصادی و هشدارها و دعواهای باندی حول آن است. در کنار آن تیترها و مطالب مربوط به دفاع یا رد نامه ۱۰۰تن از مهره‌های نظام برای مذاکره با آمریکا و اظهارات رئیس کل دادگستری تهران برای توجیه اعدام جنایتکارانه محمد ثلاث و همچین فضاحت رو شدن ویلای ده‌هزار متری پاسدار فیروز آبادی در لواسان دیده می‌شود.
با نگاه به تیترهای اقتصادی در روزنامه‌های باند ولی‌فقیه ارتجاع شروع می‌کنیم:
ابرار اقتصادی: آقای رئیس جمهور قبول کنید که تیم اقتصادی دولت ضعیف است
ابرار اقتصادی: اقتصاد حبابی دردسر جدید مردم
جوان: ۹۸درصد پرونده‌های کلان قاچاق به نتیجه نمی‌رسد – افراد کم توان پرونده‌های قاچاق کالا و ارز را به گردن می‌گیرند و وقتی محکوم می شوند چیزی در بساط آنها پیدا نمی‌شود
جوان: بودجه نویسی غلط دلیل مشکلات اقتصادی است
سیاست روز: افراد زیادی در لباس انقلاب رفتار طاغوتی دارند
کیهان: گره مشکلات کور نیست اگر که ۳قوه تماشاچی نباشند
کیهان: نامه سرگشاده نماینده مجلس به رئیس‌جمهور: انبار خودروهای داخلی احتکار شده را به روی مردم بگشایید

روزنامه‌های باند علی خامنه‌ای مطالب اصلی خود را به وضعیت وخیم اقتصادی و حمله به دولت حسن روحانی اختصاص داده‌اند:
کیهان: نقشه دفاع در ستاد فرماندهی اقتصاد(یادداشت روز)
راه برون‌رفت از چالش اقتصادی موجود کدام است؟ سهم دشمن و دوست و دوست نمایان در این میان چه قدر است؟ اراده و امید عمومی برای مقابله با جنگ دشمن را چگونه می‌شود تقویت کرد؟
حکایت لجبازی برخی سیاست‌بازان، حکایت لجبازی همان دشمن اهل بیت است که از او پرسیدند «هنگام سجده نماز، چشمان خود را ببندیم یا باز بگذاریم؟». تاملی کرد و گفت «یک چشم خود را ببندید و دیگری را باز بگذارید». با تعجب پرسیدند چرا؟! و پاسخ شنیدند «چنین کنید تا حتماً خلاف جعفر بن محمد [امام صادق علیه‌السلام] رفتار کرده باشید. او یا در سجده چشمان خود را می‌بندد و یا باز می‌گذارد. با این کار در هر صورت، با او مخالفت کرده‌اید»! برای سیاست زدگان لجوج، معارضه به هرقیمت، آن قدر مهم است که به بازی در نقش پیاده‌نظام دشمنان تاریخی کشور نیز تن می‌دهند.
دو نوع امید را می‌توان سراغ گرفت؛ «واقعی، تلاشگرانه و توأم با اراده و تدبیر» و «خیالی، شانس گرایانه و از سر بی‌همتی و حاضری خوری».
نمی‌توان با سبک زندگی مصرف‌زده و ولنگارانه، چه در میان مردم و چه در میان مدیران، بنیه اقتصادی قدرتمند و شکست‌ناپذیر داشت.
نتیجه تسلیم طلبی و التماس از دشمن، همان است که صائب می‌گوید «اظهار عجز نزد ستم پیشه ابلهی است/ اشک کباب موجب طغیان آتش است». بدتر از تسلیم‌طلبی، وطن‌فروشی است که صدها بار از تن فروشی رذیلانه‌تر است اما بعضی‌ها به آن عادت کرده‌اند؛ چنان که رئیس حزب اشرافی کارگزاران و چند عضو حزب منحله مشارکت و اعتماد ملی در کنار برخی اعضای فراری گروهک‌های منحله، با نامه پراکنی اخیر به‌مثابه نشتی بشکه نشان دادند.
برای این جماعت، اوباما و ترامپ فرقی نمی‌کند؛ ولو آقای روحانی بگوید مذاکره با دولت بدعهد آمریکا «دیوانگی» است. تسلیم طلبان و وطن‌فروشان، جز پیچیدن این نسخه که «امتیاز جدید بدهید و وعده نسیه بگیرید»، کار دیگری بلد نیستند. ترامپ می‌گوید فشار می‌آوریم تا ایران پای میز مذاکره بیاید و امتیاز جدید بدهد، اینها بلافاصله می‌گویند پای میز مذاکره با همان طرف بدعهد بروید و امتیاز جدید بدهید! برخلاف ادعاهای قبلی که گفتند «ترامپِ دیوانه، برجام را به هم زد و گرنه اوباما خوب بود»، معلوم شده همانقدر که شیدای اوباما بودند، سرسپرده ترامپ‌اند.
بازشناسی دوست از دشمن و نفوذی‌ها و اخلالگران، مسأله مهمی است. طیف‌هایی که می‌گویند با وجود خباثت‌های آمریکا در برجام دوباره با آنها مذاکره کنیم و امتیاز جدید بدهیم و از سوی دیگر صراحتاً دولت را رحم اجاره‌ای و نردبان و کاتالیزور گذار در مسیر اهداف ساختارشکنانه خوانده‌اند، آیا سر سوزنی ناراحت می‌شوند که به‌خاطر نابسامانی اقتصادی، اعتبار دولت زیر سؤال می‌رود. آنها همان کسانی هستند که در میانه آشوب نیابتی سال ۸۸‌، گرای تحریمهای فلج کننده را به دشمن دادند و اصل هدف یا مأموریت شان، اجرای پروژه براندازی به هر قیمت است.
متأسفانه آقای روحانی با وجود این‌که صراحتاً همین حقیقت را درباره گردانندگان فتنه سال ۷۸بازگو کرد، درباره گسترده‌تر شدن خیانت آنان از سال ۸۸به بعد با تغافل روبه‌رو شد؛ آنها خود را شریک سیاسی و موتلف انتخاباتی جا زدند و مطلبه سهم در بدنه دولت کردند.
نه مجلس می‌تواند نقش تماشاچی را ایفا کند و نه قوه قضاییه که مسئولیت پیشگیری از جرم و برخورد بازدارنده را دارد. متأسفانه هنوز سه قوه و در پیشانی آنها دولت، چنان که باید، جنگ پیچیده دشمن را جدی نگرفته‌اند و به تعارف می‌گذرانند. اینجا جایی نیست که بشود با اتوکشیدگی و ادا و اطوار بوروکراتیک و تعارف و توصیه با دشمنان و زالوصفتان بدتر از آنها رو برو شد؛
پذیرفتنی نیست از وزارت اطلاعات بخواهند فعالیت خود را عمدتاً روی کشف ‌تیم‌ها و ادوات تروریستی و یا محموله‌های قاچاق مواد مخدر متمرکز کند. پس طراحی و عملیات دشمن در حوزه‌های جنگ هوشمند اقتصادی-روانی- سیاسی چه می‌شود؟!
شورای عالی هماهنگی اقتصادی فراهم آمده از سه قوه، باید شبانه‌روز مانند اتاق فرماندهی جنگ دایر باشد و تصمیمات اجرایی فوریت دار بگیرد؛ از تدابیر اقتصادی آرامش بخش گرفته تا تصمیمات قضایی و امنیتی. وزارتخانه‌های اقتصادی باید از یک منظر، برای انجام مسئولیت‌های جدید فراخوانده شوند، وزارتخانه‌های اطلاعات و ارتباطات و ارشاد و کشور از زاویه نگاهی دیگر، و مجلس و کمیسیونهای آن از منظر سوم و دستگاه قضایی و سازمان بازرسی از بُعد چهارم. نباید این ستاد به کم تحرکی و بی‌عملی برخی ستادها و شوراهای دیگر دچار شود. اینجا اتاق فرماندهی جنگ است و نباید گرفتار کُندی و سنگینی‌های رایج دیوان سالاری یا تعارف و مماشات باشد.
رسالت: در اتاق فکر اقتصاد دولت چه می‌گذرد؟ روی من حساب نکنید!
می‌گویند زمان شاه عباس صفوی از طرف دربار یک اطلاعیه در سطح شهر اصفهان توزیع کردند که در آن نوشته شده بود؛ «هر کس بتواند یک نامه را از اصفهان تا تهران، یک روزه ببرد، فلان مبلغ را جایزه می‌گیرد.» این اطلاعیه در شهر پخش شد اما کسی به دربار مراجعه نکرد. تا این‌که فردی که به قیافه او نمی‌آمد اهل این کار باشد، به دربار مراجعه کرد. نگهبانان وقتی دیدند فردی از دور می‌آید، پرسیدند کیستی؟ او گفت برای این اطلاعیه آمده‌ام. بلافاصله او را تحویل گرفتند و بردند در یک اتاق و کلی اطعمه و اشربه برایش آوردند. او هم سیر خورد و سپس در حالی که دست به‌سر و صورت و سبیل خود می‌کشید خطاب به نگهبانان گفت: «من آمده‌ام بگویم روی هر کسی در این اطلاعیه حساب باز کرده اید، روی من حساب نکنید!»
مقاله اخیر دکتر مسعود نیلی، دستیار ارشد اقتصادی رئیس‌جمهور در روزنامه اعتماد روز دوشنبه ۲۸خرداد
طوری حرف زده که گویی مردم دیگر نباید روی کارآمدی تیم اقتصادی دولت حساب باز کنند.
روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی و پس از آن حداقل یکصد وعده برای بهبود اوضاع اقتصادی داد. این وعده‌های اقتصادی از اتاق فکری که به ریاست مسعود نیلی و جمعی از وزرای اقتصادی و برخی اقتصاددانان تشکیل می‌شد، بیرون می‌آمد. پیام های طراحی شده این اتاق این بود که اولاً اقتصاد یک علم است و باید با تکیه بر آن مشکلات کشور را حل کرد. ثانیاً هشتاد درصد مشکلات کشور، مدیریتی است و تنها بیست درصد به روابط خارجی و مسائل هسته‌یی مربوط است. ثالثاً با شفاف سازی، فساد از اقتصاد رخت برمی بندد و جلوی اختلاس و دزدی گرفته می‌شود.
امروز پس از گذشت پنج سال از عمر دولت یازدهم و دوازدهم، وعده‌ها یکی پس از دیگری فراموش شده است. افزایش قیمت ارز و سکه، سه برابر شدن حجم نقدینگی، افزایش قیمت مسکن و به‌قول آقای نوبخت افزایش پنجاه تا شصت درصدی برخی کالاها هم‌چون دماسنجی، دردهای اقتصاد بیمار کشور و میزان وخامت اوضاع و تب این بیمار را نشان می‌دهد.... امروز گفته می‌شود ما از رکود اقتصادی عبور کردیم اما بیشتر درهای اقتصادی قفل شده است و رئیس‌جمهور و تیم همراه، کلیدی برای بازگشایی این درها ندارند... تیم سیاسی و تیم اقتصادی دولت کم آورده، اولی می‌خواهد تقصیر را گردن دومی و دومی نیز تقصیر را گردن اولی بیندازد.

رسالت: نمایندگان خواستار ارجاع تخلفات بانک مرکزی به قوه قضاییه شدند
علی‌اصغر یوسف‌نژاد، عضو هیأت‌رئیسه مجلس شورای اسلامی در گفتگو با تسنیم، از ارسال نامه ۱۰تن از نمایندگان به هیأت‌رئیسه پارلمان خبر داد و گفت: این نمایندگان طی این نامه خواستار اعمال ماده ۲۳۶آئین‌نامه داخلی مجلس و ارجاع تخلفات از قانون توسط بانک مرکزی به دستگاه قضا شدند.
رسالت: سهیلا جلودار زاده: اگر دولت رسالت خود را خوب تشخیص ندهد در چنین شرایطی دچار وادادگی می‌شود؛ امروز مسأله مردم و دولت مسأله مرگ و زندگی است. دولت باید روحیه خود را تغییر داده و روحیه خدمت را جایگزین روحیه وادادگی و ناامیدی کند...
حمایت: التهابات و نوسانات شدید قیمت برخی کالاها نشان می‌دهد که سیاستهای ارزی و پولی کشور متناسب با شرایط خاص و بحرانی طراحی نشده و از انعطاف لازم برای ترمیم آسیب‌های ناشی از آن برخوردار نیست. حرکت سینوسی شاخصهای اقتصادی، حاکی از ریشه‌دار نبودن شیوه‌های مهار بحرانهای اخیر و تغییرات بدون پشتوانه در تصمیمات کلان این حوزه است.
قیمتها در دریای مواج و توفانی تصمیمات کوتاه‌مدت، غوطه می‌خورند، موج‌سواران از آب گل‌آلود شرایط موجود، به هر میزان و به هر شکلی که بخواهند ماهی می‌گیرند و به این وسیله، چشم‌اندازی نامطمئن را در برابر مردم ترسیم می‌کنند.

روزنامه‌های همسو با حسن روحانی در خصوص وضعیت اقتصادی هشدار داده‌اند در این میان این هشدارها ضرورت مذاکره با آمریکا و حسرت از دست دادن فرصتهای قبلی دیده می‌شود:
آرمان: جنگ روانی یا واقعیت اقتصادی جامعه
اخبار صنعت: میوه هم طلا شد
جهان صنعت: کتمان واقعیت؛ ارائه آمارهای جذاب در همایش سیاستهای پولی و ارزی
جهان صنعت: انکار مشکلات اقتصادی
دنیای اقتصاد: ساز ناکوک اصلاحات اقتصادی
روزگارما: بودجه نویسی در ایران مصلحتی است
قانون: پیامدهای اجتماعی گرانیهای لحظه‌ای در زندگی روزمره مردم؛ بحران را جدی نگرفته‌ایم
آرمان: اعلمی مطرح کرد؛هشدار نسبت به رونق ویژه‌خواری و فساد اقتصادی در زمان تحریم‌ها/ ساده‌‌انگاری تحریم‌ها خودفریبی است/... سه راه پیش رو داریم که در هرسه باید با حسرت خوردن به‌خاطر فرصت‌سوزیهای گذشته و عدم‌ استفاده از فرصت‌های خوبی‌ که در زمان روسای جمهوری پیشین آمریکا برای حل و فصل خصومتها و عادی‌سازی روابط میان دو کشور با حفظ احترام متقابل پیش آمده بود، همراه باشد؛
آرمان: محمود جامساز: بیش از این فرصت سوزی نکنیم: در آینده نزدیک درپی توافقنامه‌ اخیراً ترامپ با رهبر کره شمالی، فشار سیاسی و اقتصادی بر ایران را مضاعف خواهد کرد و یک مقدار وضعیت ایران مشکل‌تر خواهد شد و از منظر روابط بین‌الملل، اروپا هم به‌دلیل این‌که منافع بسیار زیادی با آمریکا دارد، به‌رغم مقاومتهای کنونی‌اش در حفظ برجام نرمش نشان می‌دهد و تحریم‌های ایران شدت یافته و ایران بیشتر در انزوا قرار می‌گیرد و نتیجه این می‌شود که قیمتها افزایش پیدا می‌کند

یک روزنامه باند روحانی در وحشت از پیآمد انفجاری اجتماعی توصیه به زهرخوران داخلی و خارجی کرده است:
آرمان: پیآمد چنین روندی، بیانیه‌ها با بهانه‌گیریها و گزارشهای نقض حقوق‌بشر از سوی مجامع بین‌المللی علیه ایران بود. گسترش شکاف و ایجاد فضای بی‌اعتمادی نسبت به اصلاح، در عین‌حال امکان تبلیغات علیه ایران در خارج، ذیل شعارهای دفاع از حقوق‌بشر، آزادی‌های سیاسی و اجتماعی، مخالفت با سلاحهای کشتارجمعی و اتمی و مبارزه با تروریسم را فراهم آورده است.
راه برون‌رفت از این وضعیت حساس و ویژه جز با تکیه بر راهبرد «اصلاحات» و«اعتمادسازی» در سطح ملی و بین‌المللی نیست. رخداد هر گونه خطا و لغزشی در این شرایط از سوی نیروهای سیاسی یا بخشی از حاکمیت می‌تواند به فاجعه‌‌یی منجر شود که هیچ ایرانی شرافتمند و آزاده‌ای خواهان آن نیست.

روزنامه‌های باند روحانی و همسو با او رو در روی باند خامنه‌ای و برخلاف اظهارات دو پهلوی سخنگوی دولت از نامه نویسان برای مذاکره با آمریکا دفاع کرده و خواهان مذاکره شده‌اند:
اعتماد: در باب مذاکره مستقیم!
سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبانه و نگاه صلح‌مدارانه به عرصه سیاست خصوصاً در چارچوب روابط بین‌الملل نمی‌تواند با پیشنهاد یا توصیه به مذاکره مستقیم موافق نباشد.
روشن است که اگر اصل مذاکره را ضروری بدانیم به‌طور قهری مذاکره مستقیم کم‌هزینه‌تر است. حذف واسطه‌ها و دلالان و در بدترین صورتش کارچاق‌کنهای بین‌المللی از فرآیند مذاکرات بین دولتها سبب کاهش هزینه و افزایش سرعت به نتیجه رسیدن مذاکرات می‌شود. هر دولتی از جمله نظام جمهوری اسلامی ایران باید در جست‌وجوی فرصت مذاکره برای تأمین منافع ملتش باشد. چنانکه به‌نظر می‌رسد این عقلانیت و حکمت و مصلحت از موضع عزت‌مندانه در تمامی سطوح نظام وجود دارد. اخیراً دهها تن از فعالان سیاسی در بیانیه‌یی بر ضرورت ورود ایران در مذاکرات مستقیم و بدون پیش‌شرط با آمریکا تأکید کرده‌اند. بدیهی است که با اصل این ضرورت نمی‌توان مخالف بود... اقتضای مذاکرات مستقیم بین‌المللی و تعاملات سازنده جهانی در این بزنگاه اتفاقاً این است که ایران بتواند خود را در کنار سایر رقیبان اعم از اروپایی‌ها و کشور‌های بریکس قرار دهد و بتواند در یک تعامل سازنده با جهان طعم تلخ انزوا را بر ایالات متحده بچشاند. این البته منافاتی با سطوح دیگری از مذاکره با آمریکایی‌ها مستقیم یا مع‌الواسطه ندارد، به هر حال یک ساختار منسجم و قدرتمند دیپلوماسی باید توان استفاده از همه کارتها در موقعیت مناسب خود را داشته باشد.
ابتکار: سرمقاله سخنی با تازه واردان عرصه سیاست
سعی می‌کنند موضوعات زمینی و سیاسی را در هاله‌ای از تقدس، ایدئولوژی و باور مومنانه تعبیر کنند تا به این وسیله هر گونه امکان نقد و نظر از آنها سلب شود. در حقیقت این اقدام در نهایت تمام این موضوعات را به «نقطه بی‌بازگشت» می‌رساند. به‌گونه‌یی که هر گونه بازگشت از مواضع شعارزده موجود، هزینه‌ای بسیار گزاف را بر بدنه سیاسی جامعه بار خواهد کرد.
برخی واکنش‌ها به نامه بعضی چهره‌های اصلاح‌طلب که در آن درخواست مذاکره مستقیم با مسئولان آمریکایی داشتند، از جمله همین حکایت‌های پیش‌گفته است. موضوع فعلی بر سر واکنش‌ها است. واکنش‌هایی که در سراسر آنها از واژه‌های «خائن»، «نفهم»، «وابسته»، «چشم به راه بیگانه»، «وطن‌فروش» و... استفاده شده است.
مطالعه و تحلیل محتوایی این واکنش‌ها نشان می‌دهد در تمام آنها چیزی جز شتاب‌زدگی، عصبیت، بی‌اعتمادی و کینه‌توزی مشاهده نمی‌شود. حال سؤال اینجاست که عده‌یی از اصحاب سیاست در ایران تا چه زمانی می‌خواهند به واکنش‌هایی از این دست ادامه دهند؟ چرا نسبت به تجربیات ارزنده چهار دهه گذشته بی‌تفاوتند؟ چرا مخالفان و رقبای سیاسی خود را خائن و دشمن می‌دانند؟ و سر آخر این همه دشمنی در نهایت چه سود و صرفه‌ای برای کشور خواهد داشت؟
شاید لازم باشد تا منادیان و صحابی سوار بر اریکه سیاست در ایران برای یک بار هم که شده با نگاهی که در راستای منافع ملی و عمومی که تعریف شده است، موضوعات را بررسی کرده و از اتهام‌زنی و دشنام در ادبیات‌شان پرهیز کنند

مطالب   مارا در وبلاک خط سرخ  مقاومت ودر توئیتربنام @bahareazady   دنبال کنید

ما بر اندازیم#   تهران # قیام دیماه#  اعتصاب # تظاهرات#  قیام سراسری#  اتحاد