
۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۸, دوشنبه
جزئیات بیشتری از مزدورسپاه واطلاعات بتول سلطانی گرداننده بنیادسحر خانواده که به ایران رفت وبکمک سپاه واطلاعات این بنیاد را برای عضوگیری ساخت
بتول سلطانی بهمراه مزدور اطلاعات وسپاه قدس مسعود خدابنده یکی از معرکه گرداننان شوهای وزارت اطلاعات آخوندی درخارج کشور میباشد.
جزئیات بیشتری از مزدورسپاه واطلاعات بتول سلطانی گرداننده بنیادسحر خانواده که به ایران رفت وبکمک سپاه واطلاعات این بنیاد را برای عضوگیری ساخت
او گرداننده بنیاد پوششی وزارت اطلاعات واطلاعات سپاه پاسداران وبخش برون مرزی سپاه تروریستی قدس میباشد .
مدتها بود که بعد از مهاجرت پیروزمندانه مجاهدین به آلبانی این بنیاد هم مانند بسیاری از پوششی های سپاه واطلاعات در عراق بوروکوروزمین گیر شده بود و6 ماه تعطیل شد تا اینکه اخیرا دوباره آنرا برای عضوگیریها برای سپاه تروریستی قدس در آلبانی فعال وسایتی هم بهمین اسم راه اندازی کرده اند
امروز میخواهیم با مزدور بتول سلطانی کمی آشنا شویم وبه جزئیات استخدام وارتباطاتش با رژیم بیشتر پی ببریم
قبلا طی مطلبی ماهیت این مامور وزارت اطلاعات افشا شده بود که برای آگاهی بیشتر میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید.
اکنون به بخش دیگری از عملکرد و شگردهای وزارت اطلاعات که بتول سلطانی مجری آن بوده است می پردازیم .
بتول سلطانی، در سال دسامبر 2006 پس ازتسلیم خود به نیروهای امریکایی درتیف درتاریخ 14 ژانویه 2008 به وسیله صلیب سرخ به ایران رفت.
مطالب جدید را از اینجا بخوانید
مطالب جدید را از اینجا بخوانید
صلیب سرخ طی ایمیلی که درتاریخ 5 فوریه 2008 ارسال نموده بود ، اعزام بتول سلطانی را به همراه دو تن دیگر به ایران منعکس کرده است که درزیر مشاهده میکنید .
ترجمه ایمیل صلیب : “كميته بين المللي صليب سرخ انتقال داوطلبانه 3 نفر را از كمپ پناهندگي اشرف (آرك) به ايران در تاريخ 14ژانويه تسهيل نموده است.
با بهترين سلامها, رائول بيتل- 5 فوريه2008“
بتول سلطانی درتیف همکاریش را با وزارت اطلاعات شروع میکند ، از سال ۲۰۰۷ مصاحبه هایی را با بنیاد خانواده سحر که شعبه وزارت اطلاعات در عراق میباشد، آغاز میکند.
بنیاد خانواده سحر درتاریخ 11 خرداد 88 دراین باره مینویسد:
“سلسله مصاحبه های خانم بتول سلطانی، عضو سابق شورای رهبری فرقه رجوی، با بنیاد خانواده سحر طی سالهای 2007 تا 2009 در بغداد صورت پذیرفت که به صورت مسلسل در سایت بنیاد خانواده سحر درج گردید.»
بتول سلطانی ، پس از رسیدن به ایران به خانه های امن وزارت اطلاعات منتقل میشود . تا طرح و برنامه وزارت اطلاعات را تحت عنوان “عضو شورای رهبری مجاهدین“ به پیش ببرد . درحالی که او هیچگاه عضو شورای رهبری مجاهدین نبوده است ، این دروغی است که وزارت اطلاعات برای ا و دست و پا کرده است، تا توطئه هایش را علیه مجاهدین به پیش ببرد .ازهمان خانه امن ، با ایمیلی که از قبل داشته است تماس گرفته و تلاش میکند، برای پیش برد توطئه های وزارت اطلاعات زمینه های بازگشت مجدد خودش به اشرف را فراهم نماید. به این منظور درنقش فردی
که ضدیتی با مجاهدین ندارد مینویسد:
“چهارشنبه ۱۳ فوریه ۲۰۱۳ ساعت 8.56.16
سلام فرزانه جان :
من تونستم به ترکیه بیایم و حالم خوب است .قرار است که برادرم برایم پاسپورت بیاورد.این جا در یک کاف شاپ کارگیرم آمده، من افشین (منظورش کلانتری است که درتیف با او ازدواج کرده بود ) را نتوانستم بیاورم و به ایران رفت. آیا راست میگفتند تیف را خالی کردند. آیا من میتوانم اگر به عراق آمدم حسین مرادی همسر قبلیم را ببینم ، نمیخواهم او را ببرم ، فقط میخواهم ببینم .
خداحافظ به همه سلام برسان“
درپیگیری ایمیل ارسال شده مشخص میشود که ایمیل بتول سلطانی از همان خانه امن وزارت اطلاعات درتهران ارسال گردیده است .
این ایمیل درتاریخ 24 بهمن 86 مطابق با 13 فوریه 2008 یعنی حدود یک ماه قبل از آمدن بتول سلطانی به درب قرارگاه اشرف نوشته شده است .
-آدرس رديابي شده آي پي کامپیوتر در تهران که ایمیل از آن طریق ارسال شده است عبارت است از:
Parvaneh sol200812@yahoo.com
خيابان شريعتي-كوچه الهيه -ساختمان شاتل-شماره 2
-ثبت آي پي به نام «پيام پورسعيد» از وزارت اطلاعات
-ثبت رسمي شركت به نام « محمد حسن شانه سرزاده»
-اسم شركت : آريا رسانا تدبير
-شماره تلفن : 22612601
روز 11 مارس2008, بتول سلطاني, به همراه چند مامور ديگر وزارت اطلاعات با يك خودروي نمره موقت عراق به شماره“ 8549- بغداد موقت “كه متعلق به ايادي رژيم آخوندي در عراق بوده است و به رانندگی یکی از عوامل رژیم در عراق به اشرف مراجعه میکند
در ورودي اشرف آنها خواستار ديدار با مجاهد خلق حسين مرادي( همسرسابقش) میشود.
بتول سلطاني و دو نفرهمراهش ازآقای حسين مرادي مصرانه میخواهند که اشرف را ترك نموده و به ايران باز گردد، ولی وقتی که با جواب قاطع حسین مرادی مواجه گردیده و به او میگوید که تو مزدور وزارت اطلاعات هستی، بتول سلطاني بناي فحاشي را گذاشته و حتي شيشة پنجره بنگال محل را میشکند .درنتیجه افسران آمریکایی او را به بیرون از محل هدایت میکنند.
سایت وزارت اطلاعات به نام بنیاد خانواده سحر درتاریخ 12 مارس 2008 دراین مورد مینویسد:
“ساعت 900 صبح سه شنبه 11 مارس 2008 خانم بتول سلطانی عضو جدا شده شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق که در بغداد مستقر است به اتفاق آقای اکبر مرادی (برادر آقای حسین مرادی) و همچنین آقای امیر صفائیان (از اقوام آقای حسین مرادی) برای دیدار با آقای حسین مرادی مستقر در قرارگاه اشرف به درب این قرارگاه مراجعه نمودند“
طی کنفرانسی در پاریس درتاریخ 5 فروردین 1391 برابر با 24 مارس 2012 تحت عنوان ،“ ساکنان اشرف - وظايف جامعه جهانی“ سرهنگ مك گلاسي افسر مسول حفاظت قرارگاه اشرف بود در این مورد بتول سلطانی چنین گفت :
“در فاصله ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸، نزديک به 300نفر به ايران برگشتند. از آنها بجز تعداد بسيار کمی، خبری در دست نيست. اما می توانم در مورد يک نفر به شما بگويم که ما از او خبر دريافت کرديم. او بتول سلطانی بود. اگر اين نام را تابه حال نشنيده ايد، او ساکن اشرف بود و به ايران رفت. يکی دو ماه بعد من نصف شب از طرف يکی از ايستگاههای پليس ما در خارج از اشرف يک تماس عجولانه تلفنی دريافت کردم، که می گفت خانم سلطانی با پاسپورت ايرانی به عراق بازگشته است. او از طريق مترجم خودم، به من گفت که او مجبور شده است که به عراق بازگردد تا خانواده اش در ايران امن بماند. او گفت از دست گروگانگيرانش در بغداد فرار کرده و میخواهد به اشرف بازگردد.
بسيارخوب، مدت کوتاهی بعد، او دوباره در اشرف ظاهر شد. اين بار با اعتراض به اين که گويا همسرش در اشرف توسط اشرفيها به زور نگهداری شده است.
من شخصاً با همسر سابق او مصاحبه کردم. همان طور که با هزاران نفر ديگر در اشرف بهمراه خانواده های آنها مصاحبه کرده بودم. او (سلطانی) حالا ديگر مأمور نيروی قدس و رژيم ايران بود.“
بتول سلطانی با وقاحت آخوندی ، درحالی خواهان دیدن همسر سابقش، آقای حسین مرادی شده بود که پس ازکش وقوسهای زیاد ، نهایتا در اواخر سال 2007 درتیف رسما با فردی به نام “افشین کلانتری“ ازدواج کرده بود و خودش در ایمیلش نوشته بود که با افشین به ایران رفته است .
پس از روشدن دست بتول سلطانی ، او دریک شوی وزارت اطلاعات در بغداد شرکت کرده وعلیه مجاهدین لجن پراکنی میکند.
روز 26 می 2009 “كميته بين المللي حقوقدانان در دفاع از اشرف ICJDA“كه در برگيرنده 8500 وكيل و حقوقدان در اروپا و آمريكامیباشد, توطئه هاي رژيم ايران عليه ساكنان اشرف از طريق بتول سلطاني را در نامه هايي به مقامات آمريكايي و عراقي اطلاع داد و نوشت ”روز شنبه شب 22 مه 2009 سفارت رژيم آخوندي در بغداد با ترتيب دادن يك كنفرانس مطبوعاتي براي يك عامل لو رفته وزارت اطلاعات رژيم ايران بنام بتول سلطاني تحت عنوان كسي كه به تازگي اشرف را ترك كرده است, به تكرار دروغها و اتهامات خود عليه سازمان مجاهدين خلق ايران و ساكنان اشرف پرداخت. هدف بسيار روشن است. زمينه سازي سركوب و نقض حقوق اوليه ساكنان اشرف. در شرايطي كه بسياري از توطئه هاي رژيم ايران و همدستانش در عراق عليه ساكنان اشرف به سنگ خورده است, نيازمند دستاويزهاي جديد براي اعمال فشار عليه آنان است”.
بتول سلطانی طی این سالها ،تبدیل به یک عروسک کوکی لجن ، بدست لمپن های فاسد وزارت اطلاعات شده است و برای خدمت به وزارت اطلاعات خودش را به هر رنگی در می آورد تا جیره و مواجب اش رابگیرد.
هر چه زمان میگذرد ، هرزه درییهایش مشمئز کننده تر و رسوا تر میشود ، او به همراه نسرین ابراهیمی و زهرا معینی در فیلم هایی که تلویزیون آخوندی برای 18 سال به پایین دیدن و یا شنیدن آنها را منع کرده اند ، شرکت میکنند .
درحالی که داشتن و پخش این گونه فیلم ها در نظام آخوندی، مجازاتهای سنگین دارد، ولی تلویزیون آخوندی به دلیل ترس از اعتبار مجاهدین درمیان جوانان ، به ناچار برای خراب کردن چهره مجاهدین بارها دروغهای آنها را پخش کرده است و درسایتهای وزارت اطلاعات با آب وتاب این دروغها را منعکس میکند.
اوطی این مدت دگردیسی زیادی پیداکرده است. درتیف غسل تعمید یافته ومسیحی شده بود . ولی وقتی که از تیف خارج شد، به توصیه وزارت اطلاعات و برای پیشبرد توطئه های وزارت اطلاعات ، تا مدتها سعی میکرد که با حجاب ظاهر بشود . اوایل مانند دختران معاویه از مقنعه استفاده میکرد .
وقتی که برای بار دوم به عراق بازگشت ، روسری سرش کرد . وقتی که پایش به اروپا رسید ، تحت عنوان عضو شورای رهبری مجاهدین ( که هیچگاه نبوده است ) سعی کرد که از روسری متفاوتی استفاده کند ، ولی وقتی که دید حنایش دیگر رنگی ندارد، از این عنوان، که بدروغ به توصیه وزارت اطلاعات برای خودش دست و پا کرده بود دست برداشت .
افغانستان کشته شدن رهبر داعش در این کشور را تأیید کرد
افغانستان کشته شدن رهبر داعش در این کشور را تأیید کرد
خبر کشته شدن فرمانده “دولت اسلامی” در افغانستان از سوی دولت این کشور مورد تأیید قرار گرفته است. ارتش آمریکا نیز اعلام کرد، افزون بر رهبر داعش، شماری از فرماندهان بلندپایه این گروه تروریستی جان خود را از دست دادهاند.
کاخ ریاستجمهوری افغانستان شامگاه یکشنبه (۷ مه / ۱۷ اردیبهشت) اعلام کرد که واحدهای ویژه ارتش این کشور عبدالحسیب، رهبر گروه تروریستی “دولت اسلامی” (داعش) در افغانستان را کشتهاند.
مقامات نظامی آمریکا نیز با انتشار بیانیهای اعلام کردند که افزون بر عبدالحسیب “چندین فرمانده عالیرتبه” و همچنین ۳۵ ستیزهجوی “دولت اسلامی” در جریان عملیاتی نظامی علیه داعش کشته شدهاند.
گفته شده است که این عملیات یک هفته پیش در استان ننگرهار واقع در شرق افغانستان انجام گرفته است؛ یعنی یک روز پس از کشته شدن دو سرباز آمریکایی در افغانستان.
طبق اعلام کاخ ریاستجمهوری افغانستان عبدالحسیب کسی است که فرمان حمله به بیمارستان نظامی “سردار محمد داود خان” را داده بود. در جریان این حمله تروریستی ۴۹ نفر کشته و ۷۶ نفر زخمی شدند.
بیمارستان نظامی در کابل که در ماه مارس سال جاری مورد حمله داعش قرار گرفته بود
“گامی دیگر در راه نابودی داعش”
شاخه “دولت اسلامی” در افغانستان از سال ۲۰۱۵ به این سو فعالیت دارد. داعش در افغانستان هم با نیروهایی آمریکایی در ستیز است و هم با نیروهای طالبان.
مقامات ارتش آمریکا چندی پیش در بیانیهای اعلام کرده بودند که مرگ عبدالحسیب و فرماندهان مورد اعتماد او میتواند داعش را در افغانستان “بهشدت تضعیف کند” و ایالات متحده را در راه نابودی کامل “دولت اسلامی” در افغانستان گامی دیگر به هدف نزدیک کند.
وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون)، شمار ستیزهجویان داعش در افغانستان را حدود یکهزار نفر برآورد میکند.
نیروهای نظامی افغانستان و ایالات متحده در ماههای اخیر دست به انجام عملیاتی گسترده علیه داعش زدهاند.
بیشتر بخوانید: “مادر بمبها” ۳۶ جنگجوی داعش را کشت
ارتش آمریکا در ماه آوریل سال جاری برای نخستین بار در جریان عملیاتی در استان ننگرهار بزرگترین بمب غیراتمی خود را به کار بسته و ۹۰ تن از ستیزهجویان داعش را کشت. اعضای داعش در غارها و تونلهای واقع در این استان پنهان شده بودند.
مطالب مارا میتوانید درbahareazady@ توئیتر دنبال کنید
روحانی: مردم کسانی را که ۳۸ سال فقط کارشان اعدام و زندان وشکنجه وبگیر وببند بود قبول ندارند
روحانی: مردم کسانی را که ۳۸ سال فقط کارشان اعدام و زندان وشکنجه وبگیر وببند بود قبول ندارند
حسن روحانی پیش از ظهر دوشنبه ۱۶ اردیبهشت در سالن ابن سینای همدان برای طرفداران خود سخنرانی کرد.
او با تشویق مردم به شرکت در انتخابات گفت: “یک بار دیگر مردم اعلام خواهند کرد آنهایی که در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، مردم شما را نمیخواهند.”
روحانی با بیان اینکه مردم در انتخابات خرداد ۹۲ نشان دادند که خشونت را قبول ندارد و راه حصر و انزوای ایران را نمیپذیرد، انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت ۹۶ را نیز ادامه همان راه دانست.
او خطاب به جوانان گفت: “اگر شما جوانان در خانه بنشینید بدانید در پیادهروهای ما هم دیوار خواهد بود. شما آنها را نمیشناسید من آنها را میشناسم. آنها روزی در جلسهای تصمیم گرفتند که در تهران و در پیاده رو دیوار بکشند. آنها می خواستند پیادهرو زنانه و مردانه ایجاد کنند همانطور که در محل کارشان بخشنامه تفکیک جنسیتی را ایجاد کردند.”
روحانی همه رقبای خود را به دو دولت گذشته نسبت داد و در مقابل از عملکرد دولت خود دفاع کرد. او روز گذشته، یکشنبه ۱۷ اردیبهشت نیز در ارومیه گفته بود در ستادهای برخی نامزدها کسانی هستند که هشت سال کشور در اختیار آنها بود.
از جمله انتقادهای روحانی از دو دولت گذشته در همدان “درآمد ۷۵۰ میلیاردی نفت در دولت قبلی”، بدون آنکه کاری برای مردم بکنند، بیکار کردن “۸۶۰ هزار خانم”، امنیتی کردن دانشگاهها و “وارد کردن بنزین و گازوئیل از خارج” بود.
او در مقابل مخالفان را به سیاهنمایی عملکرد دولت خود متهم کرد و برخی اقدامات دولت یازدهم از جمله بهگفته او ایجاد ۷۵۰ هزار شغل برای زنان، افتتاح راهآهن در همدان و سپس در کرمانشاه، ارومیه، رشت و تبریز، طرح کارورزی برای جوانان در برنامه ششم که به صورت متوسط ۹۵۵ هزار شغل برای جوانان ایجاد خواهد شد، و افزایش برداشت گاز در کشور اشاره کرد.
بیشتر سخنان روحانی وعدههایی بود که درباره آزادی میداد. او گفت نباید در روز ۱۶ آذر، روز دانشجو، سخنرانی در دانشگاه ممنوع باشد.
روحانی بهشکل گذرا به اقوام ایرانی نیز اشاره کرد و گفت: “راه ما همزیستی مسالمتآمیز میان اقوام ایرانی است.”
با نزدیکتر شدن انتخابات ریاست جمهوری مطالبات اجتماعی و آزادیها در سخنان کاندیداهای ریاست جمهوری بیشتر شنیده میشود. حتی نامزدهای اصولگرایان همچون محمدباقر قالیباف و مصطفی میرسلیم نیز از محدودیت آزادی در دولت یازدهم انتقاد کردهاند.
روحانی در ارومیه گفته بود: “آنها از آزادی بیان و انتقاد سخن میگویند. یاللعجب. آنهایی که زبانها را بریدند و دهانها را دوختند. آنچه که از شما در طول سالهای گذشته صادر شد، کلمه ممنوعیت بود؛ ممنوعیت قلم، ممنوعیت تصویر. لطفاً شما دم از آزادی نزنید که آزادی خجالت می کشد. شما دم از انتقاد نزنید.”
روحانی در همدان از همه خواست تا در ۲۹ اردیبهشت، روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری تنها پای صندوقهای رأی نروند و هر نفر به همراه ۱۱ نفر دیگر برود.
مطالب مارا میتوانید درbahareazady@ توئیتر دنبال کنید
تبلیغات بر روی «فساد در نظام جمهوری اسلامی» به فصل مشترک تبلیغات و حملات نامزدهای انتخاباتی تبدیل شده
تبلیغات بر روی «فساد در نظام جمهوری اسلامی» به فصل مشترک تبلیغات و حملات نامزدهای انتخاباتی تبدیل شده
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: با نزدیکتر شدن زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری برحجم تبلیغات نامزدها و هواداران آنان مرتباً افزوده میشود. نقش رسانهها به ویژه صدا و سیما در این زمینه چشمگیرتر است، اما آنچه بیشتر اهمیت دارد این است که در برخی موارد، تبلیغات نامزدها به ویژه آنجا که جنبه تهاجمی و تخریب دیگران را به خود میگیرد، نه تنها لزوماً به نفع مهاجمین و تخریبگران تمام نمیشود، بلکه نتایج معکوسی به بار میآورد که دقیقاً «ضد تبلیغ» است و «نقض غرض».
این قبیل بیانصافیهای بیحد و مرز قطعاً به قیمت ایجاد ابهام و تردید نسبت به کارآئی نظام و به زیر سوال بردن اصل انقلاب تمام خواهد شد و زمینههای دلسردی و نومیدی آحاد ملت را ایجاد میکند و قطعاً منطقی نیست. به راستی آیا بعداً فرصتی برای جبران و ترمیم و مهار آثار و تبعات بدفرجام این سیاه نمائیها خواهیم داشت؟
این بسیار شرم آور است که تبلیغات بر روی «فساد در نظام جمهوری اسلامی» به فصل مشترک تبلیغات و حملات نامزدهای انتخاباتی تبدیل شده و آنها با هدف تخریب رقیب و به موضع انفعالی کشاندن وی، چهره مخدوش و غیرقابل دفاعی از نظام را به تصویر میکشند که گویا در همه جا، فساد و غارت بیت المال، حرف اول را میزند و عمومیت دارد!
متاسفانه در این دوره از انتخابات و حتی در مناظره تلویزیونی بعضی از نامزدهای ریاست جمهوری تلاش میکنند با کشاندن افکار عمومی به بیراهه و توسل به عوام فریبی و طرح مسائل انحرافی، بر بیبرنامگی خود سرپوش بگذارند و جامعه را دو قطبی و ملتهب سازند.
با نگاهی به رسانههای بیگانه و مروری بر تحلیل معاندین، بهتر میتوان دریافت که این جماعت در فضاسازی علیه نظام، دشمنان انقلاب را هم خوشحال و از تلاش و برنامه ریزی برای ضربه زدن به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بینیاز میسازند.
متاسفانه آنچه در مناظره تلویزیونی از بعضی نامزدها مشاهده شد، محاکمه نظام جمهوری اسلامی بود. این افراد اگر قدری انصاف داشتند به گوشههائی از آن همه خدمت که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به کشور و ملت ایران کرده نیز اشاره میکردند. اکنون بسیاری از جوانان که اوضاع قبل از انقلاب را درک نکردهاند و با فراز و نشیبهای دهههای اول بعد از استقرار نظام جمهوری اسلامی آشنائی ندارند و از دستاوردهای فراوان این نظام مطلع نیستند با دیدن مناظرههای تلویزیونی نامزدها حتی برای حضور در پای صندوقهای رای نیز دچار تردید شدهاند.
خدا پدر ترامپ رو بیامرزه!
حسن بیادی دبیرکل جمعیت آبادگران جوان ایران اسلامی در گفتوگو با فرارو گفت: به نظر من هر دو برنامه ای که صدا و سیما به عنوان مناظره آماده و پخش کرد در دوره اول صرفا مشاجره بود و دور دومش مشاجره به مخاصمه تبديل شد. نکته جالب توجه این است که کاندیداها درباره هر موضوعی توضیح دادند جز درباره برنامه های خود برای هدایت دولت و رفع گرانى و بيكارى و برطرف كردن فساد ادارى خانمانسوز.
وی افزود: فکر نمی کنم تا امروز مناظره های تلویزیونی موفق شده باشد مردم را جذب کند. حتی اگر دقت کرده باشید روز جمعه در زمان برگزاری مناظره، خیابانها بسیار شلوغ و پرتردد بودند.
بیادی در پایان گفت: آنچه که از مناظره ها می توان برداشت کرد این است که نامزدهای انتخاباتی برای کسب قدرت حاضر هستند هر کاری انجام بدهند و هرحرفی را به زبان بیاورند حتى آبروى نظام را قربانى خواسته هاى خود كنند. شاید عجیب باشد اما به نظر من اگر ترامپ در این مناظره ها شرکت می کرد به مراتب کمتر از کاندیداها علیه وضعيت موجود درمورد نظام جمهوری اسلامی، اظهار نظر می کرد.
باید بحال مردم گریست
سایت تابناک: این روزها با شوق انتخابات باید برای مظلومیت این مردم گریست! مردمی که گویا سال هاست برای ساختن کشور به سیاهی ها اعتماد کرده اند! خود کاندیداها اعتراف می کنند که اوضاع سیاه بوده، هست و خواهد بود!
کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، سخنان متفاوتی بر زبان می آورند که به رغم تفاوت در نوع و بیان، در یک نکته، اشتراک نظر نانوشته ای دارند و آن هم خراب بودن اوضاع کشور در سال های گذشته، حال و آینده است!
شاید خالی از لطف نباشد که رئیس جمهور آینده کشور را رئیس جمهور سیاهی ها بنامیم! تقریبا هیچ گاه اپوزیسیون خارج نشین جمهوری اسلامی ایران، این حجم از سیاهی را در کشور کشف و رسانه ای نکرده است.
امرالله شیخیانی، دبیرکل حزب موسوم به حزب مردم گفته: روسای جمهور نه در زمان ریاستشان و نه پس از آن پاسخگو نیستند. تمام وعدههایی که در مناظرات داده میشود اجرایی نمیشوند و تنها مردم و کشور ضرر میکنند.
مطالب مارا میتوانید درbahareazady@ توئیتر دنبال کنید
ژنرال جک کین: رژیم ایران تهدید عمده خاورمیانه
ژنرال جک کین: رژیم ایران تهدید عمده خاورمیانه
ژنرال جک کین معاون سابق ستاد نیروی زمینی ارتش آمریکا به تلویزیون فاکس نیوز ۱۷اردیبهشت ۹۶ گفت:
«رژیم ایران و کره شمالی بیش از ۲۰سال است که روابط نزدیکی با هم دارند. رژیم ایران در واقع کتاب دستورالعملهای کره شمالی را بهدقت دنبال میکند. کره شمالی در سالهای ۱۹۹۰ با ما و سایرین مذاکره کرد در حالیکه نسبت به مقاصد اتمی خود دروغ گفت و در همان حال سایتهای مخفی داشت و مشغول ساختن سلاح اتمی بود. سپس در سال ۲۰۰۳ اعلام کرد که دارای سلاح اتمی است.
رژیم ایران هم تا حد زیادی دارد همان کار را میکند. با ما مذاکره میکند، به ما میگوید که تنها هدف آن از برنامه اتمی، انرژی است نه سلاح. آنها سایتهای مخفی داشتند و ما از طریق برخی اطلاعات ارائه شده، آن سایتها را پیدا کردیم و فاش شدند.
کره شمالی و رژیم ایران، هر دو خواهان تسلیحات اتمی هستند. رژیم ایران هرگز از این هدف دست از آن نکشیده است. هر دوی آنها خواهان موشکهای بالستیک هستند و هر دو میخواهند که این موشکها را از روی زمین و زیر زمین پرتاب کنند…
من فکر میکنم رژیم ایران یک تهدید عمده در خاورمیانه است خیلی بیشتر از بنیادگرایان افراطی که بهوضوح یک تهدید محسوب میشوند.
رژیم ایران هم تا حد زیادی دارد همان کار را میکند. با ما مذاکره میکند، به ما میگوید که تنها هدف آن از برنامه اتمی، انرژی است نه سلاح. آنها سایتهای مخفی داشتند و ما از طریق برخی اطلاعات ارائه شده، آن سایتها را پیدا کردیم و فاش شدند.
کره شمالی و رژیم ایران، هر دو خواهان تسلیحات اتمی هستند. رژیم ایران هرگز از این هدف دست از آن نکشیده است. هر دوی آنها خواهان موشکهای بالستیک هستند و هر دو میخواهند که این موشکها را از روی زمین و زیر زمین پرتاب کنند…
من فکر میکنم رژیم ایران یک تهدید عمده در خاورمیانه است خیلی بیشتر از بنیادگرایان افراطی که بهوضوح یک تهدید محسوب میشوند.
ما میبینیم که آنها چطور در سراسر جهان آدمها را میکشند. رژیم ایران تهدید خیلی جدیتری است. آنها یک ارتش متعارف دارند، موشک دارند و دارند موشکهای بالستیکی میسازند و خواهان سلاح اتمی هستند و بر اساس توافق اتمی که دولت قبلی با رژیم ایران بهعمل آورد، احتمالاً به سلاح اتمی هم دست خواهند یافت، مگر اینکه دولت ترامپ آن را متوقف کند. بنابراین، تهدید رژیم ایران در خاورمیانه، نگرانی اصلی ما است و تهدید کره شمالی نیز در خاور دور و برای پایگاههای ما و همپیمانان ما، تهدیدی عمده برای ما است…
ترامپ نسبت به خطرات هر دو رژیم کاملاً آگاه است… طبعاً گزینه نظامی را دوباره روی میز گذاشته است و در حال مذاکره با چین میباشد…
ترامپ نسبت به خطرات هر دو رژیم کاملاً آگاه است… طبعاً گزینه نظامی را دوباره روی میز گذاشته است و در حال مذاکره با چین میباشد…
سفر آتی او به خاورمیانه سفر مهمی است زیرا او به روشنی دارد میگوید که خاورمیانه، یک اولویت برای من است. او خواهد گفت… ما در برابر اسلام افراطی خواهیم ایستاد و با رژیم مقابله خواهیم کرد. دولت قبلی چنین موضعی نداشت. همپیمانان ما در خاورمیانه، این پیام را خیلی خوب دریافت خواهند کرد…»
مطالب مارا میتوانید درbahareazady@ توئیتر دنبال کنید
دیپلماسی ترورنظام ولایت فقیه قسمت دوم (ترورهای انجام شده ) بر پایه صدور انقلاب توسط سپاه واطلاعات وبا پوش دیپلماتیک توسط دیپلمات تروریستها وبا پشتیبانی سفارت خانه ها ایران
دیپلماسی ترورنظام ولایت فقیه قسمت دوم (ترورهای انجام شده ) بر پایه صدور انقلاب توسط سپاه واطلاعات وبا پوش دیپلماتیک توسط دیپلمات تروریستها وبا پشتیبانی سفارت خانه ها ایران
سپاه قدس برای تامین امنیت داخلی ایران، با صرف هزینههای مادی و سیاسی زیادی، ترور مخالفان را در دستور کار خود قرار داده است.
جمهوری اسلامی با توسل بە رعب، وحشت و ترور، مخالفانش را سرکوب و از میدان بە در میکند. سپاه قدس سفارتخانهها و کنسولگریهای ایران در کشورهای مختلف را به مثابه پوششی برای انجام اقدامات تروریستی بە کار میگیرد.
هر سفارتخانه و کنسولگری ایران بخش ویژەای برای طرح ریزی و نظارت و انجام عملیاتهای تروریستی اختصاص داده است. حکم ترور در آخرین مرحله بعد از بازبینی "کمیتە ویژە" توسط بالاترین مرجع شیعه که ولایت فقیه است، صادر میشود.
سپاه قدس برای تامین امنیت داخلی ایران، با صرف هزینههای مادی و سیاسی زیادی، ترور مخالفان را در دستور کار خود قرار داده است.
جمهوری اسلامی با توسل بە رعب، وحشت و ترور، مخالفانش را سرکوب و از میدان بە در میکند. سپاه قدس سفارتخانهها و کنسولگریهای ایران در کشورهای مختلف را به مثابه پوششی برای انجام اقدامات تروریستی بە کار میگیرد.
هر سفارتخانه و کنسولگری ایران بخش ویژەای برای طرح ریزی و نظارت و انجام عملیاتهای تروریستی اختصاص داده است. حکم ترور در آخرین مرحله بعد از بازبینی "کمیتە ویژە" توسط بالاترین مرجع شیعه که ولایت فقیه است، صادر میشود.
اولین کسی بود که در روز شانزدهم آذر سال 58 هنگام بازگشت از خانه مادرش اشرف پهلوی در پاریس، که به عنوان "مفسد فی الارض" حکمش در دادگاه غیابی توسط آخوند صادق خلخالی نماینده آیت الله خمینی صادر شده بود،
توسط تروریستها کشته شد. کشته شدن ژنرال شفیق و به نتیجه نرسیدن تحقیقات وسکوت مجامع بین المللی در مقابل اولین ترور رژیم ایران در خارج از کشور، ترور سیستماتیک مخالفان را از طریق به کارگیری امکانات سفارتخانهها و مصونیت دیپلماتیک دیپلماتها باز گذاشته است.
سرنوشت قاتل علی اکبر طبا طبائی
داود صلاح الدین پس از قتل از طریق سوئیس به ایران گریخت و تحت حمایت جمهوری اسلامی قرار گرفت. وی اکنون در یک آپارتمان در حومه تهران با همسر ایرانی خود زندگی میکند.[۳]
داود صلاح الدین در سال ۸۰ در فیلم سفر قندهار به کارگردانی محسن مخملباف در نقش پزشکی انسان دوست بازی کرد.[۴]
داوود صلاح الدین کیست؟
در سال ۲۰۰۶ یک کارگردان فرانسوی مستندی از داود صلاح الدین با عنوان "آمریکایی فراری" ساخت. صلاح الدین در این مستند اقرار میکند که علی اکبر طباطبایی را با حکم روحالله خمینی کشتهاست.
قتل علی اکبر طباطبایی در واشنگتن که یک ترور سیاسی اعلام شده بود
، سخنگوی سفارت ایران در آمریکا در زمان پهلوی، در 31 تیرماه 1359 توسط تروریستهای جمهوری اسلامی ایران در مقابل منزلش کشته شد.
ژنرال غلامعلی اویسی همراه برادرش در 18/11/1362 در پاریس توسط تروریستان رژیم ایران کشته شد.
اویسی در ۱۸ بهمن ۱۳۶۲ در پاریس به همراه برادرش غلامحسین اویسی با شلیک گلوله به سر ترور شد. گروه لبنانی جهاد اسلامی، به رهبری عماد مغنیه مسئولیت این عملیات را برعهده گرفت.
بیژن فاضلی
در 28/5/1365 در لندن در بمبگذاری مغازهاش توسط تروریستان رژیم ایران کشته شد.
بیژن فاضلی در اثر بمب گذاری توسط عوامل جمهوری اسلامی در ۲۸ مرداد ۱۳۶۵ در فروشگاه خود واقع در لندن کشته شد. این بمب برای از بین بردن رضا فاضلی بازیگر منتقد جمهوری اسلامی کار گذاشته بود که در نهایت به کشته شدن فرزند وی بیژن منجر شد.
دکتر عبدالرحمان قاسملو
عبدالله قادری آذر
و دکتر فاضل رسول
و در همان سال صدیق کمانگر در شهر رانیه عراق ترور شد.
آقای صدیق کمانگر ساعت ۲ بامداد روز ۱۳ شهریور ۱۳۶۸ در دره موسوم به "بردانگاه" در اطراف شهر "رانیه" واقع در کردستان عراق ترور شده است. بنابر گزارشات عامل ترور وی یکی از عناصر نفوذی رژیم جمهوری اسلامی بوده است.
سال 1369 کاظم رجوی در سوئیس
محمد مهدی آخوندزاده بسطی دیپلمات تروریست وقاتل دکتر کاظم رجوی کیست؟
و خانم عفت قاضی
دختررئیس جمهور کردستان قاضی محمد، توسط نامه بمبگذاری شده در شهر وستروس سوئد ترور شدند.
در سال 1370 خورشیدی
عبدالرحمان برومند
مسئول و هماهنگ کننده گروه نهضت مقاومت ملی ایران در پاریس ترور شد و دوباره در همان سال در همان شهر
شاپور بختیار
نیز توسط تروریستهای اعزامی جمهوری اسلامی ایران ترور شد. در سال 1371 خورشیدی
فریدون فرخزاد
در شهر بن آلمان،
دکتر محمد صادق شرفکندی، فتاح عبدلی، همایون اردلان و نوری دهکردی
در سال 1371 در شهر برلین آلمان توسط تروریستهای رژیم ایران کشتە شدند.
در سال 1375
رضا مظلومان
در منزل خود در پاریس ترور شد. دیپلماسی ترور جمهوری اسلامی در دهه 90 میلادی از اوضاع آشفته کردستان عراق استفاده کرده و بیشتر از 352 نفر از مبارزان کردستان ایران را ترور کرد. آخرین اقدام تروریستی جمهوری اسلامی در کردستان عراق، بمب گذاری در جلوی دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان بود که در 1/10/1395 کشتە شدن پنج نفر از پیشمرگان این حزب و دو پلیس محلی را در پی داشت. ماشین ترور جمهوری اسلامی، لیست بلندی از شخصیتهای سیاسی و مخالفان را در پروندە خود دارد که بدون شک لکه ننگین و سیاهی بر پیشانی این رژیم است.
و دکتر فاضل رسول
و در همان سال صدیق کمانگر در شهر رانیه عراق ترور شد.
آقای صدیق کمانگر ساعت ۲ بامداد روز ۱۳ شهریور ۱۳۶۸ در دره موسوم به "بردانگاه" در اطراف شهر "رانیه" واقع در کردستان عراق ترور شده است. بنابر گزارشات عامل ترور وی یکی از عناصر نفوذی رژیم جمهوری اسلامی بوده است.
سال 1369 کاظم رجوی در سوئیس
https://www.youtube.com/watch?v=UalqcDDP_2M
محمد مهدی آخوندزاده بسطی دیپلمات تروریست وقاتل دکتر کاظم رجوی کیست؟کاظم رجوی شهیدی که ایران مدیون او است
در سال 1370 خورشیدی
عبدالرحمان برومند
مسئول و هماهنگ کننده گروه نهضت مقاومت ملی ایران در پاریس ترور شد و دوباره در همان سال در همان شهر
شاپور بختیار
نیز توسط تروریستهای اعزامی جمهوری اسلامی ایران ترور شد. در سال 1371 خورشیدی
فریدون فرخزاد
در شهر بن آلمان،
دکتر محمد صادق شرفکندی، فتاح عبدلی، همایون اردلان و نوری دهکردی
در سال 1371 در شهر برلین آلمان توسط تروریستهای رژیم ایران کشتە شدند.
در سال 1375
رضا مظلومان
در منزل خود در پاریس ترور شد. دیپلماسی ترور جمهوری اسلامی در دهه 90 میلادی از اوضاع آشفته کردستان عراق استفاده کرده و بیشتر از 352 نفر از مبارزان کردستان ایران را ترور کرد. آخرین اقدام تروریستی جمهوری اسلامی در کردستان عراق، بمب گذاری در جلوی دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان بود که در 1/10/1395 کشتە شدن پنج نفر از پیشمرگان این حزب و دو پلیس محلی را در پی داشت. ماشین ترور جمهوری اسلامی، لیست بلندی از شخصیتهای سیاسی و مخالفان را در پروندە خود دارد که بدون شک لکه ننگین و سیاهی بر پیشانی این رژیم است.
تروریسم دولتی جمهوری اسلامی ایران لیستی هم از بمبگذاری علیه اشخاص و مراکز خارجی در پیشینه خود دارد که برای نمونه میتوان به
انفجار کامیون بمب گذاری شده با 900 کیلو مواد منفجره در مقابل سفارتخانه آمریکا در 29/1/1362 بیروت اشاره کرد
که در آن 63 نفر کشته و بیشتر از 120 نفر زخمی شدند. همچنین بمبگذاری در مرکز یهودیان در آرژانتین در سال1373
که 85 نفر در آن کشته شدند.
انفجار تروریستی منطقه الخبر سعودی در سال
1375
که موجب کشته شدن 19 سرباز آمریکایی و زخمی شدن 400 نفر را در پی داشت.
انفجار کامیون بمب گذاری شده با 900 کیلو مواد منفجره در مقابل سفارتخانه آمریکا در 29/1/1362 بیروت اشاره کرد
که در آن 63 نفر کشته و بیشتر از 120 نفر زخمی شدند. همچنین بمبگذاری در مرکز یهودیان در آرژانتین در سال1373
که 85 نفر در آن کشته شدند.
انفجار تروریستی منطقه الخبر سعودی در سال
1375
که موجب کشته شدن 19 سرباز آمریکایی و زخمی شدن 400 نفر را در پی داشت.
در سال1390 تلاش نافرجام برای ترور عادل الجبیر
سفیر وقت و وزیر خارجه کنونی سعودی، و
انفجارات سال 91 در بانکوک تایلند و دهلی نو هندوستان برای ترور دیپلماتهای اسرائیلی و دوباره در همان سال دو عضو سپاه پاسداران به جرم انتقال 100 کیلوگرم ماده انفجاری به کنیا
دستگیر و محکوم و روانه زندان شدند.
در سال 2015 نیرویهای امنیتی بحرین کارگاه بمب سازی را کشف نمودند
که پس از تحقیقات مشخص شد که با سپاه قدس ایران در ارتباط بوده اند.
سفیر وقت و وزیر خارجه کنونی سعودی، و
انفجارات سال 91 در بانکوک تایلند و دهلی نو هندوستان برای ترور دیپلماتهای اسرائیلی و دوباره در همان سال دو عضو سپاه پاسداران به جرم انتقال 100 کیلوگرم ماده انفجاری به کنیا
دستگیر و محکوم و روانه زندان شدند.
در سال 2015 نیرویهای امنیتی بحرین کارگاه بمب سازی را کشف نمودند
که پس از تحقیقات مشخص شد که با سپاه قدس ایران در ارتباط بوده اند.
ایران همیشه اتهام دخالت در اقدامات تروریستی و بمب گذاریها را رد نموده و واضح است که برخی از کشورها به خاطر تجارت و مبادلات بازرگانی با رژیم از خونهای ریخته شده مخالفان ایرانی به دست سپاه قدس گذشته و از تحقیق و پیگیری در مورد این پروندهها جلوگیری کردەاند اما دادگاه میکونوس آلمان و آرژانتین به رسمی با ارائه مدارک و مستندات کافی، تروریست بودن سران رژیم ایران را ثابت کرده و نگذاشتهاند که ایران بە آسانی از معرکە نجات پیدا کند، به طوری که حسن روحانی در این رابطه که هنوز سایه قطعنامه دادگاه میکونوس، بر ارتباطات خارجی کشورش سنگینی میکند، میگوید: «این میکونوس است که از کمکهای اتمی کشورهای اروپایی به ایران جلوگیری می کند». (امنیت ملی و دیپلماسی هستەای، حسن روحانی)
نکته مهمی که لازم است در این نوشته به آن اشاره کرد و مورد تحقیق بیشتر قرار بگیرد، این است که چرا تا بە این اندازە میدان برای اقدامات تروریستی ایران فراهم شده است که هر وقت اراده کند و هر کجا کە بخواهد میتواند مخالفان سیاسیاش را ترور، یا آنها را به وسیلە زهر ثالیوم مسموم، یا در یک بمب گذاری اقدام بە حذف فیزیکی آنان بکند؟
حقیقت این است که ترور هیچ حد و مرزی را نمیشناسد خصوصا اینکه رژیمی همانند ایران صاحب قدرت اقتصادی نفت و منابع زیرزمینی هنگفت هم باشد، میتواند به جای اینکه ثروتهای ملیاش را صرف آبادانی و پیشرفت کشورش بکند، آن را تحت عنوان قراردادهای بازرگانی به کشورهایی می بخشد که بیشترین مخالفان حکومتش در آنجا زندگی می کنند، تا با تشکیل گروههای تروریستی به اهداف تمامیت خواهانە و نا انسانی اش که ترور مخالفان سیاسی است، دست یابد.
تداوم حمایت از این سیاست مخرب، موجب شده است که مردم داخل کشور روز به روز فقیرتر و کم درآمدتر، آمار تورم، بیکاری، اعتیاد، بزهکاری و جرمهای اجتماعی بیشتر و چهره جمهوری اسلامی نیز در خارج از کشور منفورتر گردد.
بی توجهی تعدادی از کشورهای قدرتمند به اقدامات تروریستی ایران، این کشور را جسورتر ویاغی تر کرده است. برای نمونه میبینیم که شخصی همانند "سید حسین موسویان" که در زمان وقوع ترور رهبران حزب دمکرات و برگزاری دادگاه میکونوس در آلمان، سفیر جمهوری اسلامی ایران بود و از این جنایت سازمان یافتە خبر داشت،اکنون سالها است کە در آمریکا در امنیت کامل به حیات خود ادامه میدهد و حتی در آنجا هم مشغول لابیگری برای رژیم ولایت فقیە است.
اعتراض وارد به کشورهای اروپایی و آمریکایی این است که این کشورها میدانند ایران از کنسولگریها و سفارتخانههایش برای عملیات تروریستی علیە مخالفان سیاسیاش، استفاده میکند ولی تا زمانی که اقدامات تروریستی ایران برای آنان مشکل بزرگی ایجاد نکند، هیچ اقدام کنترل کنندەای علیه رژیم ایران انجام نمیدهند. به عنوان نمونە در مورد ترور دکتر قاسملو، دیپلمات-تروریستها بعد از انجام ترور، در ساختمان سفارت ایران در وین مخفی و پس از مدتی به ایران برگردانده شدند کە تاکنون هم دولت اتریش اجازە پیگیری و روشنگری در مورد این پروندە را ندادە و حتی بخاطر اصرار در پیگیری پروندە، شاکیان بالاجبار جریمەای نقدی هم بە دولت اتریش پرداخت کردند.
ترور بخشی از سیاست کلان وبنیادین روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران است و مهمترین وسیله این کشور برای توسعه قدرت و اعمال نفوذ در خاورمیانه و کشورهای اروپایی و آمریکا به شمار میآید.
در تاریخ 5/8/1395 سرتیپ پاسدار سالار آبنوش طی سخنانی در همدان به صراحت اعلام کردە است کە "سپاه پاسداران برای حمایت از ولایت فقیه هیچ مرزی را نمی شناسد... همه جهانیان امیدوار باشند که در اروپا و آمریکا هم، سپاه پاسداران تشکیل می شود و انقلاب ما مانند انقلابهای الجزایر و فرانسه نیست... سپاه پاسداران سازمانی بی همتا مثل گروه شرطه الخمیس در زمان امام علی است".
ایران در توسعه سیاست تروریستیاش، پیشرفتی وافر داشته است و به عبارت دیگر دیپلمات تروریستهای رژیم ایران، امتیاز همکاری با گروههای تروریستی همچون القاعده و داعش را نیز در کارنامە خود دارند.
روزنامه واشنگتن پست در سال 2003 گزارشی از ارتباط 10 ساله ایمن الظواهری و وزیر دفاع ایران احمد وحیدی منتشر کرد. برای اولین بار آمریکا در تاریخ 3/5/1390، ایران را به همکاری با سازمان القاعده متهم کرد و همچنین مرکز حقوق بشر سوریه به ارتباط با سپاه قدس و تروریستهای داعش در سوریه، که مستندات آن از زبان اسرای ایرانی و اسرای داعشی شرکت کننده در جنگ سوریه که بدست رسانه های خارجی افتاده، منتشر شدە است.
در این اواخر وزارت خارجه آمریکا در مورخه 13/3/1395 در گزارش سالیانه خود درباره تروریسم جهانی اعلام کرد: «حکومت ایران هر چند با کشورهای گروه 5+1 درباره برنامه اتمی به توافق رسیده است اما همچنان از اصلیترین کشورهای حامی تروریسم در جهان است».
در پایان مقالەام و در مورد بحث دیپلماسی ترور جمهوری اسلامی ایران اشارە بە این نکتە مهم را لازم و ضروری میدانم کە توجه دقیق به مرحله بعد از ترور بسیار مهم است زیرا رژیم ایران با همه توان مادی و سیاسی و به کارگیری افراد و امکانات سفارتخانهها و کنسولگریهایش در همە کشورهای جهان، ترورهایی را که در کشورهای مختلف انجام میدهد، با برنامەریزی دقیق در رسانەها بە زبانهای مختلف، ایجاد آشوب و دودستگی و تفرقە توسط عوامل نفوذیاش در برخی سازمانها و وارونە جلوه دادن اصل موضوع، سعی وافر دارد کە اتهام تروریستی را از خود دور کردە و همه تلاشش را بکار می گیرد تا از طریق گروههای فشار و احزاب داخلی و خارجی که سالهاست بر روی آنها سرمایهگذاریهای کلان سیاسی و مالی کرده است، دیپلماسی ترور را بە بهترین وجه در اقصی نقاط دنیا بر علیە مخالفینش ادامە بدهد
.- آزاد مستوفی
تمام مقاله هاى منتشر شده تنها بازتاب دهنده نظر نويسنده آن است** تیتر وعکسها واسناد ار افشای یاران شیطان میباشد
مطالب مارا میتوانید درbahareazady@ توئیتر دنبال کنید
اشتراک در:
پستها (Atom)