۱۴۰۴ تیر ۱۴, شنبه

مکانیسم ماشه؛درمقابل نقض های گسترده اتمی - شمشیر داموکلسی که آخوندها از آن گریزی ندارند ودر جیغ های بنفش شان هراس از آنرا پنهان نمی کنند



مکانیسم ماشه؛درمقابل نقض های گسترده اتمی -  شمشیر داموکلسی که آخوندها از آن گریزی ندارند ودر جیغ های بنفش شان هراس از آنرا پنهان نمی کنند 

تلاش دیوارنه‌وار حکومت ایران برای جلوگیری از فعال‌سازی مکانیسم ماشه

به دنبال بمباران تاسیسات هسته‌ای و موشکی حکومت ایران و آتش‌بسی که از آن نام برده می‌شود، مهمترین اولویت خارجی ملایان در حال حاضر نه تلافی‌جویی با آمریکا و اسرائیل و گروسی، بلکه تلاش دیوانه‌وار برای جلوگیری از فعال‌سازی مکانیسم ماشه است. این را می‌شد از پیش حدس زد. در حالی که حکومت ملایان درگیر مذاکرات آمریکا، پیشاجنگ ۱۲ روزه به مدت ۶۰ روز بوندد، عباس عراقچی، با تلاشی عجیب به دنبال تروئیکای اروپایی می‌دوید.

صورت مسئله برای آنان که با موضوع هسته‌ای ایران و متعلقات آشنایی دارند روشن است، اما برای آنانی که از کمی دورتر وقایع را دنبال می‌‌کنند شاید در پشت پرده‌ای از ابهام باشد.

مکانیسم ماشه، مکانیسم ماشه، مکانیسم ماشه، این دردی بود که عراقچی برای درمان و از سر گذراندن آن در حالیکه با کدخدا، مذاکره می‌کرد، هر روز نه، هفتگی با اروپایی‌ها دیدار و گفتگو یا بهتر بگویم التماس می‌کرد.

روزگار گذشت عدم دستیابی به توافق با آمریکا به جنگ ۱۲ روزه و نابودی تقریبا کامل تاسیسات هسته‌ای و… انجامید. حال دیگر گفتگو با آمریکا بر سر هسته‌ای موضوعیت چندانی ندارد.

اما آنچه اهمیت دارد و حکومت ملایان به شدت از آن در هراسند روزهایی است که می‌گذرند و به پایان موعد فعال‌سازی روند مکانیسم ماشه می‌رسند. ۲۶ شهریور پایان قرارداد برجام است. با توجه به مدت حداکثر ۶۵ روزه پروسه مکانیسم ماشه که به بازگشت خودکار ۶ قطعنامه تعلیقی ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام می‌انجامد، برخی تحلیل‌گران معتقدند حداکثر تا نیمه مرداد ۱۴۰۴، تروئیکای اروپایی وقت دارند تا مکانیسم ماشه را فعال سازند تا به سرانجام برسد.

حال در این بین مواضع ملایان مجمعی از تناقض است. از یک سو التماس می‌کنند که مبادا مکانیسم ماشه را فعال کنید. از سوی دیگر اعلام می‌کنند که فعال‌‌سازی آن خطای راهبردی است.

فرانسه ظاهرا در تهدید فعال‌سازی ماشه پیشتاز است

دیگر سویی نمی‌ماند! از طرفی دیگر تهدید می‌کنند که اگر فعال‌سازی صورت بگیرد انتقام و تلافی در کار خواهد بود. از آن طرف نیز… به هر خس و خاشاکی که بشود به آن آویخت می‌آویزند که مانع از فعال‌سازی روند مکانیسم ماشه شود.

از آخرین مورد در تنش فیمابین ملایان و تروئیکای اروپایی شروع می‌کنیم.

ژان نوئل بارو روز ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ اعلام کرد «با یک نامه ساده در پست می‌توانیم تحریم جهانی بر سلاح، تجهیزات هسته‌ای، بانک‌ها و بیمه ایران را که ۱۰ سال پیش لغو شد را دوباره اعلام کنیم»

وی در روز یکشنبه ۸ تیر نیز گفته بود اگر ملایان از مذاکره صادقانه و پایدار هسته‌ای خودداری کنند، فرانسه به همراه آلمان و انگلستان با یک نامه ساده تمام تحریم‌‌های پیش از برجام را باز می‌گردانند.

یک روز قبل عباس عراقچی وزیر خارجه ملایان در واکنش به اظهارات کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و برجام برای کایاس اعتبار ندارد و مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریم‌ها بی‌اساس و فاقد وجاهت است!

تعجب نکنید تا پیش برویم!

کایاس روز سه‌شنبه ۱۰ تیر در تماس با عراقچی خواستار مذاکره برای پایان‌دادن به برنامه هسته‌ای ایران در سریع‌ترین زمان ممکن شده بود.

روز چهارشنبه همچنین وزیر خارجه اسرائیل ضمن اشاره به تعلیق همکاری ملایان با آژانس و مصوبه مجلس ملایان و ابلاغ آن توسط پزشکیان، از تروئیکای اروپایی خواست فورا مکانیسم ماشه را فعال سازند.

در ۷ تیر عباس عراقچی تهدید کرد که فعال‌کردن مکانیسم ماشه توسط تروئیکای اروپایی اشتباه تاریخی از سوی اروپا خواهد بود.

در ۶ تیر، یوهان وادفول، وزیر خارجه آلمان اعلام داشت، با توجه به اهرم مکانیسم ماشه، اروپایی‌ها در مذاکرات احتمالی با ایران درباره برنامه هسته‌ای تهران یک برگ برنده واقعی» دارند.

ادامه تهدید‌ها از سوی دوطرف

در ۵ تیر عباس عراقچی، در پاسخ به یک سوال که پرسید فکر می‌کنید اروپایی‌ها مکانیسم ماشه یا اسنپ‌بک را فعال بکنند؟، گفت کشور‌های فرانسه و انگلیس که عضو دائم  شورای امنیت هستند امکان فعال کردن این مکانیسم را دارند… اگر اروپا از این ابزار استفاده کند… برای ما خسارتی دارد ولی ما هم ممکن است تصمیماتی در این رابطه بگیریم.»

در ۲ تیر دیوید لمی، وزیر خارجه بریتانیا، «ما کاملاً روشن و شفاف گفته‌ایم که ایران نباید به توانمندی هسته‌ای مورد نظرش دست پیدا کند. در اینجا، در بریتانیا، برای اهداف غیرنظامی و صلح‌آمیز هسته‌ای، غنی‌سازی در سایت‌های ما حدود ۶ درصد است. پس چرا ایران باید ۶۰ درصد غنی‌سازی انجام دهد، مگر اینکه هدفش دستیابی به سلاح هسته‌ای باشد؟ ما باید از وقوع این مسئله جلوگیری کنیم. ایران باید جدیت ما را درک کند. اکنون باید وارد مذاکرات واقعی و با حسن نیت شوند؛ جدی و متعهد.»

در طرف دیگر در ۲۳ خرداد وزارت‌خارجه و سازمان انرژی اتمی ملایان در بیانیه‌ای اعلام داشت «اگر کشورهای اروپایی بخواهند.. مسیر فعال کردن سازوکار ماشه را هموار کنند با پاسخ شدید مواجه خواهند شد. در صورت بازگرداندن قطعنامه‌های شورای امنیت ایران فرآیند خروج از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌یی ان.پی.تی را مدنظر قرار خواهد داد.»

این موضعگیری در پی صدور قعطنامه اخیر شورای حکام صورت پذیرفت.

در همین روز سه کشور اروپایی اعلام داشتند در صورت نبود توافقی رضایت‌بخش و اطمینان از برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز، فعال‌سازی مکانیسم ماشه را برای رسیدگی به تهدیدات ناشی از برنامه هسته‌یی ایران برای صلح و امنیت بین‌المللی در نظر خواهند گرفت.

در روز ۲۱ خرداد نیز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ملایان اذعان کرد که اروپا در پی صدور قطعنامه و استفاده از «مکانیسم ماشه» برای برگرداندن همه تحریمهای بین المللی می‌باشد.

چرایی ترس ملایان از فعال‌شدن مکانیسم ماشه

او تأکید کرد برخلاف قطعنامه‌های شورای امنیت، «مکانیسم ماشه» قابلیت وتو از سوی «دوستانمان مثل چین و روسیه» را ندارد، که این خود به معنای یک فاجعه برای ماست.

در روز ۲۰ خرداد علی جنتی، وزیر پیشین ارشاد با اشاره به پرونده هسته‌ای ملایان گفت: «روابط با اروپا در بدترین شرایط خود طی سه دهه گذشته قرار دارد و اگر مکانیسم ماشه فعال شود، مشکلات دهه ۹۰ به شکل شدیدتر بازمی‌گردد.»

عباس عراقچی، ۱۲ خرداد نیز اعلام کرده بود: «در خصوص مکانیسم ماشه امیدواریم کشورهای اروپایی این اشتباه را مرتکب نشوند. این سیاست غلط خواهد بود و به بحران‌های موجود اضافه خواهد کرد.»

اظهارات ترس‌آلود از فعال‌شدن مکانیسم ماشه بسیار بیش از این است. فقط به برخی از اظهارات یک ماه اخیر بسنده کردیم. اما اصل ماجرا در حال حاضر چیست؟

پس از بمباران و نابودی تاسیسات اتمی و جنگ ۱۲ روزه و آتش‌بس، در سیاست خارجی، در بین مشکلات ملایان، مکانیسم ماشه مهمترین ابربحرانی است که دارند .

چرا که تمامی تحریم‌های ۶ قطعنامه پیش از قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را برگردانده و برنامه هسته‌ای ایران را ذیل منشور هفتم ملل متحد سوق می‌دهند.

برگشت این تحریم‌های غول‌آسای بی‌سابقه در جهان، در وضعیت وخیم اقتصادی که ملایان دارند، بی‌شک پیش‌درآمد مشکلات اقتصادی و اجتماعی بیشتر و به تبع آن فوران اعتراضات اجتماعی غیرقابل اجتناب خواهد بود.

از این روست که ملایان می‌کوشند به هر قیمت، جلو فعال‌شدن مکانیسم ماشه را بگیرند و گر نه پسانابودی تاسیسات اتمی‌شان، که موضوع اصلی برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ بود، چرا باید این همه هراس از مکانیسم ماشه داشته باشند.؟! تاسیسات غنی‌سازی و بمب‌سازی که دود شد و به هوا رفت.


🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7

جمع‌بندی سرکوب و نقض حقوق بشر در ایران-ژوئن ۲۰۲۵



جمع‌بندی سرکوب و نقض حقوق بشر در ایران-ژوئن ۲۰۲۵

همزمان با شکست‌ها و ضربات کمرشکن به رژیم و جنگ ۱۲روزه در ماه‌ گذشته میهن عزیز ما شاهد نقض وحشیانه حقوق بشر و موج جدیدی از سرکوب و اعدام توسط حکومت بوده است. افزایش وحشیانه احکام اعدام و بازداشت فعالان حقوق بشر و دادخواهان، بخشی از جریان نقض حقوق بشر در ایران ‌آ‌خوند زده بود.

وضعیت سرکوب و نقض حقوق بشر در ایران در ژوئن۲۰۲۵

اعدام:

در ماه ژوئن طبق اخبار منتشرشده، دست‌کم ۱۰۸نفر در زندان‌های مختلف در سراسر ایران، اعدام شدند.در بین اعدام‌شدگان ۳زن و یک زندانی سیاسی وجود داشت.

آمار به تفکیک به این قرار است:‌

مرد با جرائم عمومی در زندان:‌ ۱۰۴نفر

زن در زندان: ۳نفر

زندان سیاسی در زندان: ۱نفر

در بین اعدام‌شدگان، ۱۱نفر بلوچ، ۷نفر کْرد و ۶نفر اهل افغانستان بودند.

زنان اعدام‌شده:

معصومه کاربخش: وی ۳۹ساله بود و در تاریخ ۱۱خرداد۱۴۰۴ برابر با ۱ژوئن۲۰۲۵ به اتهام قتل در زندان مرکزی کرمان اعدام شد.

حفیظه بلوچ زهی: وی بلوچ بود و در تاریخ ۲۰خرداد۱۴۰۴ برابر با ۱۰ژوئن۲۰۲۵ به اتهام محاربه از طریق بغی و قیام مسلحانه در زندان قزلحصار اعدام شد.

طلعت سبزی: وی در تاریخ ۳تیر۱۴۰۴ برابر با ۲۶ژوئن۲۰۲۵ به اتهام قتل در زندان مرکزی قم اعدام شد.

اعدام زندانی سیاسی:

مجاهد (عباس) کورکور: وی ۴۲ساله بود و به اتهام قتل در تاریخ ۲۱خرداد۱۴۰۴ برابر با ۱۱ژوئن۲۰۲۵ در زندان شیبان اعدام شد. زندانی سیاسی مجاهد کورکوری روز ۲۹آذر۱۴۰۱ در جریان حمله‌ نظامی مأموران امنیتی به خانه شخصی‌اش در روستای پرسیلا ایذه، مجروح و بازداشت شد. در روز ۲۹ آذر، مأمورین مسلح با ادوات نیمه‌سنگین نظامی و لشکرکشی گسترده به منزل او حمله کرده و با به رگبار بستن و منفجر کردن منزل، حسین سعیدی و محمود احمدی را به قتل رسانده و ۲تن دیگر ازجمله مجاهد کورکوری را مجروح و بازداشت کردند.

سناریوسازی حکومتی برای پوشاندن جنایت خود در قتل کیان پیرفلک مقامات حکومتی با سناریوسازی، تلاش کردند که کشتار مردم توسط نیروی انتظامی در ایذه، از جمله قتل کیان پیرفلک ، را به گردن مجاهد کورکوری و دیگر جوانان این شهر بیندازند. این تلاش برای بدر بردن مامورانی است که در این جنایت دست داشته‌اند. پدر کیان پیرفلک اوایل سال جاری با انتشار ویدئویی اعلام کرد: «من هیچ شکایتی از مجاهد کورکور و مردم ایذه نکرده و نخواهم کرد، چون‌که من و همسرم به چشم خود دیدیم نیروهای امنیتی، به فرماندهی عیدی علی‌پور، ماشین ما را به رگبار بستند، مرا زخمی کردند و پسرم را به قتل رساندند».

دستگیری:

در این ماه طبق اخبار منتشرشده دست‌کم ۹۰۰نفر تحت عناوین مختلف بازداشت شدند.

دستگیری سیاسی: در این ماه ۸۷۰نفر تحت عناوین جاسوسی ، انتشار اخبار یا پست‌هایی مرتبط با جنگ در فضای اینترنت، مأمور بیگانه، داشتن پهباد، همکاری با موساد،  مخل امنیت، نگهداری پهباد، تشویش اذهان عمومی، تیم عملیاتی وابسته به بیگانه، حمایت رسانه‌ای ، توهین به کشته‌شدگان رژیم در حمله اسرائیل، ایجاد آشفتگی روانی در جامعه، انتقاد طنزآمیز از نحوه درگیری نظامی سپاه ، خانواده جانباختگان قیام سراسری، جهت اجرای حکم زندان و بدون دلیل مشخصی، بازداشت شدند.

دستگیری خودسرانه: در این ماه دست‌کم ۲۱نفر که شامل شهروندان بلوچ که برای کار به استان‌های دیگر رفته بودند، یا برای استقبال از حجاج برگشتی راهی بودند، نفراتی که فاقد شناسنامه یا مدارک هویتی بوده و تعدادی هم این مدارک را داشتند ولی بازداشت شده و به قرارگاه الغدیر زاهدان برای ردمرز منتقل شدند، بازداشت شدند.

دستگیری ادیان: در این ماه دست‌کم ۹فر از بهاییان جهت اجرای حکم زندان و بدون دلیل مشخصی بازداشت شدند.

قتل خودسرانه:

در این ماه ۲۱نفر توسط رژیم کشته شدند که شامل:

سوخت‌بر: ۳نفر

کولبر: ۱نفر

سایر شهروندان: ۱۵نفر

کشته شدن زیر شکنجه: ۲نفر

نگاهی به شدت نقض حقوق بشر در ماه گذشته میلادی درحالی که رژیم درگیر یکی از سنگین‌ترین جنگ‌های خارجی خود بود گواه این حقیقت است که آخوندها و بیت ولایت فقیه با از دست دادن  اهرم تروریزم در منطقه اکنون بیش از هر زمانی به عامل سرکوب و اعدام وابسته شدند. حتی در بحبوحه نمایش وحدت ملی هم نتوانستند دست از اعدام و سرکوب و بازداشت بردارند بلکه آن را تشدید کردند.


🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7

فلسفه عاشورا؛ شکستن بن‌بست‌های تاریخی و پیشبرد آرمان عادلانه! - حسین(ع) چرا و چگونه پیامبر جاودان آزادی شد؟!



فلسفه عاشورا؛ شکستن بن‌بست‌های تاریخی و پیشبرد آرمان عادلانه! - حسین(ع) چرا و چگونه پیامبر جاودان آزادی شد؟!

حسین(ع) چرا و چگونه پیامبر جاودان آزادی شد؟!

آنچه در تاریخ از حماسه عاشورا نقل می‌شود، بیشتر نمودهای بیرونی این واقعه است. یعنی نبرد، ایستادگی‌ و جانفشانی تا آخرین نفس در اردوی حسین و سنگدلی‌های خمینی‌وار در جبهه یزید. اما مثل تمام حماسه‌های جاودان بشری، عاشورا از قدرت انگیزاننده‌یی در درون و در لایه‌های زیرین خود برخوردار است. یعنی جایی که به‌چشم‌ نمی‌آید اما کانون کنش و واکنش‌ها و کانون جاذبه‌ها است. نیروی محرک و برانگیزاننده عزم‌ها و عشق‌ها و ایمان‌ها در همان‌جاست و چنان که در کتاب «راه حسین» می‌خوانیم: «در پس نشیب و فرازهای این حماسه‌ی بلند نظمی عالی نهفته است که درک آن هرکس را قرین شگفتی و تعجب می‌کند».

به‌صحنه‌های نهضت امام حسین و آنچه در عاشورا و قبل و بعد از آن واقع شد نگاه کنید:

درست در روزهایی که هنوز امام حسین در مدینه است، عافیت جویان او را نصیحت می‌کنند که از تصمیم خود چشم بپوشد. از جمله شخصی به‌نام مروان به‌او اصرار می‌کرد که یزید را بپذیر و حسین پاسخ می‌دهد: در این صورت «باید با اسلام خداحافظی کنم».‏ 

حسین؛ خاضع و فروتن در مقابل مردم

و صحنه دیگر، روز عرفه در مکه است. درست روزی که همه به سمت مکه سرازیر می‌شوند تا مناسک حج را به‌جا بیاورند، امام حسین درست در همان روزها از مکه به سمت کوفه خارج می‌شود . قبل از خروج در حال راز و نیاز با خدای بزرگ است. در دعای مشهور عرفه، او بارها و بارها خدا را خطاب قرار می‌دهد اما چیزی برای خودش نمی‌خواهد و کم‌ترین چشمداشتی ندارد. بلکه یکسره بدهکار و خاضع و خاشع است. این دعا آموزش درخشانی است به انسان که شکرگذاری را بیاموزد، شکر کردن به معنی کشف کردن، یعنی انسان بتواند نور و روشنایی تازه‌یی بر توانایی‌ها و سرمایه انسانی‌ خودش بیندازد و به آنچه می‌تواند بکند چشم و گوشش را باز کند.

در روزها و هفته‌های قبل از عاشورا، امام حسین در سخنرانی‌های خود، همه را در مقابل انتخاب قرار می‌دهد. او دنبال ‏سربازگیری نیست. بلکه به دنبال انسان نیازمند است. او دنبال انسان مسئولیت‌پذیر است که در قیمت‌دادن پیشقدم باشد.

از مکه تا کربلا، حسین در هر توقفگاهی، هدف‌ها و نهایت کار را توضیح می‌دهد و به‌همراهانش بارها گوشزد می‌کند که این راه بی‌بازگشت است. حرفهای او، سوداگران، فرصت‌طلبان و سست‌عنصرها را در هر منزل تصفیه می‌کند. و در مقابل، اراده صاحبان ایمان و آرمان را صیقل می‌زند.

شب عاشورا و تجدید پیمان!

در شب آخر باز سخن‌اش این است که: «مرا با این لشکر به حال خود بگذارید. آنها به جز ‏من شخص دیگری را نمی‌خواهند». به این ترتیب، در هر سرفصل و در هر بزنگاه خطیر، انتخاب نو به‌نو تجدید می‌شود تا سنتی برای مجاهدان راهش شود که انتخاب و تعهد خود را بارها و بارها از هر پیرایه‌ و از هر آلودگی تطهیر کنند و از عمق جان به‌نبرد برخیزند.

در همین شب و در همین صحنه است که تاریخ، پاسخ مجاهدان حسینی به‌این آزمایش را به‌عنوان درسی درخشان برای همه نسل‌ها به‌ثبت می‌رساند. مجاهدانی که می‌خروشند: ای حسین چگونه ممکن است که ما تو را در محاصره این همه دشمن تنها رها کنیم. نه، هرگز. به‌خدا سوگند که حتی اگر هیچ جنگ‌افزاری هم نداشته باشیم، همراه با تو می‌جنگیم و همراه با تو می‌میریم.

داستان انتخاب زهیر

از این پیش‌تر نهضت حسینی لحظه انتخاب و دگرگونی زهیر را آفریده است. زهیر در میان قوم خود در حال غذا خوردن است. پیکی از سوی حسین به‌او می‌رسد که حسین تو را می‌خواهد. او برای برخاستن و راهی شدن درنگ می‌کند. زندگی و آرامشش را نمی‌خواهد از دست بدهد. حالا این همسر زهیر است که او را سرزنش می‌کند و می‌گوید آیا حسین تو را به‌سوی خود می‌خواند و تو کوتاهی می‌کنی. زهیر‌ به نزد حسین می‌رود و اندکی بعد برافروخته و برانگیخته باز می‌گردد و رو به‌همسرش می‌گوید ترا رها کردم و به‌سوی حسین می‌روم. من راه خود را انتخاب کرده‌ام.

زینب؛ شورش بر سنت زمانه!

و باز وجه خیره‌ کننده دیگر، حضور زینب کبری است. او قبل از این که همراه امام حسین از مدینه خارج شود، از همسرش طلاق می‌گیرد. عبدالله پسر جعفر طیار عموی امام حسین همسر او است و تا آن زمان از زندگی مشترک آنها ۴۰ سال گذشته است.

در این زمان زینب کبری در سن ۵۵ سالگی است و با درک عمیقی از مسئولیت و تعهد خود، این تصمیم را اتخاذ کرد و در این جنبش، در اداره صحنه نبرد پس از کشتارهای روز عاشورا و در رهبری جنبش پس از شهادت حسین،‌ نقشی بی‌بدیل ایفا کرد.

در همین زمان، عبدالله در مکه مشغول میانجیگری است تا برای امام حسین امان نامه بگیرد. ولی در همان حال زینب در قلب کاروان حسینی قرار دارد و در قدم بعد رهبری جنبش را بعد از شهادت حسین به‌عهده می‌گیرد.

عاشورا؛  تولد ناگزیر

و باز صحنه دیگر، حضور شمار زیادی از زنان و کودکان در اردوی حسینی است. از این پیشتر در مدینه عده‌یی از رجال نامور تلاش کردند که او را از رفتن به کوفه منصرف کنند و وقتی به نتیجه نرسیدند، اصرار ‌کردند که حداقل زنان و کودکان را به همراه نبرد. اما پاسخ ثابت و مکرر حسین(ع) این است که نه از شهادت خود و یارانش و نه از اسارت زنان و بازماندگان، گریزی نیست. والا که باید ذلت و تسلیم را بپذیرد.

در این سفر سخت، اعضای خانواده حسین او را همراهی می‌کنند. و راستی چرا امام حسین آن‌ها را باخود آورده است. او می‌خواهد نشان دهد هرچه را که دارد به‌میدان آورده است.

اعضای این خانواده با خواست و اشتیاق خودشان حسین را همراهی می‌کنند و حضور در میدان نبرد را انتخاب کرده‌اند تا در کنار حسین باشند. در حقیقت این‌ها بسیار فراتر از خویشان خونی او هستند. این‌ها خانواده آرمانی حسین علیه السلام هستند و چنان‌که بعدا نشان دادند، موحدان پیشتازی بودند که نقش بی‌همتایی در پیروزی جنبش حسینی دارند.

حر و قدرت انتخاب انسان!

و حالا باز برمی گردیم به روزهای قبل از عاشورا، نهضت حسینی درحال شعله‌ور‌کردن نبرد در وجدان و ضمیر یک فرمانده قوای دشمن است. این داستان‌ تلاطم درونی حر ریاحی است. در همان کشاکش‌های انتخاب، حر به شدت به خودش می‌لرزد و می‌گوید:« نَفْسُم مرا بین بهشت و دوزخ مخیر کرده است». و البته سرانجام بهشت را انتخاب کرد و دلیرانه در اردوی امام حسین جنگید و اولین شهید روز عاشورا شد.

در شب عاشورا امام حسین آیه ۲۳ سوره احزاب را می‌خواند: «منَ الْمُؤْمنینَ رجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْه فَمنْهُم مَّن قَضَی نَحْبَهُ وَمنْهُم مَّن یَنتَظرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدیلًا».

این آیه مشهور به آیه عهد است و سرور شهیدان بر پیمان و سوگند خود درباره رسالت بزرگش پا می‌فشارد.

و باز صحنه دیگر، قهرمانی عباس (ع) است با سرود و سوگند وفا که به‌خدا قسم اگر دستانم را قطع کنید از آرمانم دست برنمی‌دارم. او سوگند مجسم وفا و ایمان و الهام‌بخش مجاهدین است که آیه نوشته بر پرچم مزار او را بر آرم خود حک کرده‌اند:‌ فضل الله المجاهدین علی‌القاعدین اجرا عظیما.

ابوالفضل سوگند مجسم وفا

از حسین تا فرمانده رشیدش عباس، همه هستی خود را بر سر یک پیمان گذاشته‌اند. بر سر همان امانتی که خدا بر دوش انسان گذاشت. سوگند مجاهدین نیز که هربار پرطنین‌تر و محکم‌تر تجدید می‌شود از همان امانت‌ها و پیمان‌ها نیرو می‌گیرد.

فلسفه عاشورا، شکستن بن‌بستهای تاریخی و پیشبرد آرمان عادلانه با فدای همه چیز و همه کس است. فلسفه عاشورا گشودن راه تکامل آن هم در سخت‌ترین شرایط با فداکاری و بدون هیچ‌گونه چشمداشت و معامله است.

این‌چنین است که به‌قول مسعود، حسین پیامبر جاودان آزادی شد.

او آغازکننده و بنیان‌گذار است. او در جزء به‌جزء نهضت عاشورا، راه و رسم را به‌فرزند انسان می‌آموزد. راه و رسم زندگی حقیقی که عقیده و جهاد است. راه و رسم فدای خانه و خانمان برای رهایی و آزادی، راه و رسم مبارزه بی‌چشمداشت و بی‌نام و نشان و یافتن راه پیروزی در دل تاریکی و بغرنجی. عاشورای او، داستان قیام انسان برای تغییر مسیر تاریخ است، آن هم در لحظه‌یی که توازن قوای ظاهری هیچ روزنهیی برای تحقق پیروزی نمیبیند.

در جنبش حسین معجزه‌یی در کار نیست. عصر معجزات گذشته است. برای او دریا شکافته نمی‌شود. مانند حضرت نوح، کشتی نجات‌بخشی ندارد و از قدرت زنده‌کردن مردگان برخوردار نیست. اما معجزه‌اش این است که بدون هرمعجزه‌یی مایه بیداری وجدان‌ها و الهام‌بخش انقلاب و آزادی در همه نسل‌هاست.


🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7

ایران با پیشتازی کانونهای شورشی در آستانه انفجار- وضعیتی که در گذاری کمی به این نقطه جهش رسیده - همدان و خاش نمونه ای از این وضعیت انقلابی! است



 ایران با پیشتازی کانونهای شورشی  در آستانه انفجار-  وضعیتی که در گذاری کمی به این نقطه جهش رسیده - همدان و  خاش  نمونه ای از این  وضعیت انقلابی! است 

در سال‌های اخیر، جامعه ایران با انباشت خشم، نارضایتی و اعتراضات مردمی روبه‌رو بوده است؛یعنی بیش از ۴۴ سال است که در گذاری سخت اما روبه جلو اکنون ازمداری کمی به نقطه جهش یعنی کیفی رسیده ،  آنچه امروز در شهرهایی چون همدان، خاش، زاهدان و دیگر نقاط کشور به چشم می‌خورد، صرفاً اعتراض نیست، بلکه بازتاب تحولی عمیق‌تر است: نشانه‌های روشنی از شکل‌گیری یک وضعیت انقلابی.است که این پتانسیل در دیگر شهرهای میهن اسیر نیز وجود دارد 

در بامداد سه‌شنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۴، نیروهای بسیج در منطقه تاریک‌دره همدان با تیراندازی به یک خودرو، دو جوان به نام‌های مهدی عبایی و علیرضا کرباسی را به قتل رساندند. این حادثه، به‌سرعت به نماد دیگری از خشونت دولتی بدل شد که در آن، جان انسانها ارزشی در برابر حفظ اقتدار سرکوبگرانه نظام ندارد.

پاسخ جامعه اما، خاموش نبود. مراسم تشییع جان‌باختگان، همدان  به صحنه خشم و اعتراض عمومی تبدیل شد. شعارهایی نظیر «مرگ بر ستمگر» و «دشمن ما همین‌جاست، دروغ میگن آمریکاست» از دل مردم برخاست و گواهی روشن از افول اعتبار نظام در افکار عمومی بود.

قتل در تاریکی؛ جرقه‌ای بر انبار باروت

رژیم  ضد بشری وضد ایرانی ولایت فقیه در طول بیش از  چهار دهه گذشته، بقای خود را بر پایه ترس، سرکوب و شکنجه وبگیر وببند و خشونت بنا نهاده  است. اما همان‌گونه که تاریخ انقلاب‌ها نشان داد،  حکومت‌هایی که اتکای اصلی‌شان بر رعب و اختناق است، هنگامی که ابزار سرکوب اثر خود را از دست بدهد، به‌سرعت دچار گسست و فرسایش وفروپاشی  می‌شوند.

مردم ایران، به‌ویژه نسل جوان، دیگر از سرکوب نمی‌هراسند. شعار «می‌کشم آن‌که برادرم کشت» تنها از خشم برنمی‌خیزد؛ بلکه نشانه‌ای از آمادگی برای مقاومت فعال است. رادیکالیسم اجتماعی کنونی، نه یک واکنش احساسی، بلکه فرآیند دهه‌ها فشار، نابرابری، تحقیر، فقر و بی‌عدالتی و البته با پیشتازی  یک مقاومت خون‌فشان و سازمان یافته  از رشید ترین وفدا کارترین  فرزندان ایران میباشد که اکنون به نقطه جوش رسیده است 

پروپاگاندا در برابر واقعیت

یکی از شگردهای اصلی  رژیم ، همواره جهت‌دهی افکار عمومی از طریق «دشمن‌سازی خارجی» بوده است. اما شعار «دشمن ما همین‌جاست…» اکنون به باور رایج در جامعه تبدیل شده و نشان می‌دهد که روایت رسمی دیگر توان اقناع ندارد.

اظهارات مقامات حکومتی که مردم معترض را تهدید به «صلیب‌کشیدن و قطع دست و پا» می‌کنند، نه نشانه قدرت، بلکه سند ضعف و وحشت حاکمیت از خیزش مردم است. ترس اکنون جایش را عوض کرده است؛ ترس نه در دل مردم، که در دل سردمداران  ودژخیمان وکارگزاران حکومت ریشه دوانده است

نشانه‌های اجتماعی یک وضعیت انقلابی

وقایع اخیر، از جمله اعتراضات در همدان و مقاومت زنان بلوچ در خاش، نشان‌دهنده این است که جامعه ایران در یک وضعیت انفجاری پایدار قرار گرفته است. این وضعیت، نه گذرا و مقطعی، بلکه از جنس تغییرات عمیق اجتماعی و تاریخی است.

حضور مستمر کانون‌های شورشی، اعتصابات پی‌در‌پی صنفی، مقاومت زنان، و انسجام اقشار تحت ستم، همگی شواهدی از شکل‌گیری یک نیروی اجتماعی تازه هستند که دیگر نه در حاشیه، بلکه در متن تحولات قرار گرفته‌اند.ومیرود تا با جرقه ای که ممکن است در پی هرحادثه واتفاقی ایجاد شود به سیلی خروشان وبنیان کن تبدیل شده تا ریش وریشه ولایت ضد بشری سفیانی را برای همیشه محو ونابود ساخته و ایران را درمسیری نو برای  ایجاد یک جمهوری دموکراتیک قرار دهد تا باردیگر ایران در جایگاه واقعی خود قرار گیرد 

۱همدان: خمپاره‌دادن بر سنگ قبر عدالت

در بامداد ۱۰ تیر ۱۴۰۴، نیروهای سپاه در همدان با شلیک مستقیم به دو جوان-مهدی عبایی و علیرضا کرباسیآن‌هم در منطقه تاریک دره ، به قتل رسیدند. این اقدام آن‌چنان دردناک بود که در مراسم تشییع جنازه آنان، شعارهایی چون «مرگ بر ستمگر» و «دشمن ما همین‌جاست» طنین‌انداز شدند.بیانگر این‌که جامعه دیگر قربانی نابرابری و سرکوب نیست، بلکه جست‌و‌جوی عدالت و مقابله‌جویانه در برابر آن ایستاده است.

۲خاش (روستای گونیچ): زنان بلوچ در خط خاموشی اما نه سکوت

در همان روز، بامداد سه‌شنبه ۱۰ تیرماه، نیروی انتظامی و اطلاعات سپاه با ادعای جستجو برای «عناصر مسلح مخالف نظام»، به روستای گونیچ حمله کردند. اما آنچه اتفاق افتاد، شلیک مستقیم به زنان و گلوله‌باران خانه‌های آن‌ها بدون وجود تهدید مسلحانه واقعی بود. بر اثر این حمله، خانم خان‌بی‌بی بامری کشته و ۱۱ زن دو دختر زیر ۱۸ سال—مجروح شدند، یکی از آن‌ها، ریحانه بامری، جنین خود را از دست داد. عمق فاجعه بیش از این بود؛ زیرا زنان بلوچ، در واکنش به حمله، مسیرهای ورودی روستا را بستند و لاستیک آتش زدند—علائمی از اراده به مقاومت حتی در برابر سرکوب قهری

۳خاش (اعتراض زنان بلوچ): از شلیک تا سنگ

پیوند این دو واقعه در خاش فراتر از تاریخ و مکان است؛ اینکه زنان بلوچ با شجاعت وارد صحنه شدند، مسیرها را بستند و شعار می‌دادند، تداوم مقاومت آنان را نمایان کرد. این مقاومت با واکنش سرکوبگرانه نیروهای امنیتی روبرو شد، ولی این واکنش، نه شکست، بلکه عامل بروز انفجار اجتماعی در جامعه شد.

نتیجه‌گیری: دیکتاتوری در آستانه پایان

رژیم ولایت فقیه اکنون در نقطه‌ای ایستاده است که ابزارهای سنتی سرکوب و فریب دیگر کارایی گذشته را ندارند. نشانه‌های بحران مشروعیت، واگرایی اجتماعی، رادیکالیسم مردمی و تکرار خیزش‌های شهری، همگی حاکی از آن‌اند که ساختار سیاسی ضد مردمی وضد  ایرانی آخوندی  در حال فرو پاشی  نهایی است.

حاکمیت باید خود را برای ورود به مرحله پایانی عمرش آماده کند؛ مرحله‌ای که در آن، عنصر اجتماعی قیام، از دل همین مردم زخم‌خورده و بیدارشده با پرچمداری کانونهای شورشی وارتش آزادی  سر بیرون خواهد آورد.زیرا  جامعه‌ای که به‌جای سکوت، صدای حق‌طلبی سر می‌دهد، تنها یک گام با انقلاب فاصله دارد

سرکوب سنگین در همدان، قتل و جنایت در گونیچ، مقاومت زنان بلوچ در خاش—همگی بخش‌هایی از یک پازل‌اند که نقشه انفجار اجتماعی یک جامعه آماده را می‌سازند. حرکات مردم ایران دیگر نمی‌توانند جریان‌های پراکنده باشند؛ آن‌ها تجلی گرایش جامعه به بیداری، عدالت‌خواهی و پایان یافتن عصر ترس هستند. اکنون زمان آن است که دیکتاتوری ولایت فقیه حاکم بر ایران برای رویارویی با عنصر اجتماعی قیام آماده شود، زیرا این عنصر، نیروی نهایی تغییر است و تنها گامی تا انقلابی که سرنوشت‌ساز خواهد بود، فاصله ندارد.آن روز نزدیک است وطومار این رژیم وحشت وترور وسرکوب واعدام پیجیده شده وبه زباله دان تاریخ انداخته خواهد شد 


🌴براندازیم  #تيك_تاك_سرنگوني    #قیام_تنها_جوابه  

🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران  #  کانونهای شورشی

🌳# MaryamRajavi  # IranRegimeChange   

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7