نوروز و آغاز بهار مبارك.
باز هم زمستان رفت و بهار رسيد. نسيم نوروزي و شادي آغاز بهار براي ملت ايران، بشارت آزادي است.
كهنگي و تاريكي نظام ولايت فقيه، نخواهد پاييد و مغلوب بهاراني خواهد شد كه از ارادة ملت ايران ميجوشد.
نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد
عالم پير دگر باره جوان خواهد شد
راستي كدام كهنگي در برابر نويي و تازگي دوام آورده است؟ و كدام ديكتاتوري با هر ميزان توحش و بربريت در برابر نوروز آزادي فرو نريخته است؟ در برابر ملتي كه تغيير و رهايي ميخواهد، اين نظام پوسيده و مرتجع، جايي ندارد. پس به تغيير حتمي فصل، به رويش جوانهها و پايان دوران ستم و سركوب يقين كنيم.
آغاز سال 1394 را به همة هموطنان عزيزم در تمام شهرها و روستاها ـ از سيستان و بلوچستان تا آذربايجان وكردستان و از بوشهر و خوزستان تا خراسان و گيلان و مازندران ـ و به تمام ايرانيان دور از وطن در پنج قارة جهان، تبريك ميگويم.
سال نو بر طلايهداران بهار، بر اشرفنشانها و ياران از خودگذشتة مقاومت در سراسر جهان، بر اعضاي شوراي ملي مقاومت ايران، بر مجاهدان آزادي در رزمگاه ليبرتي، و بر مسعود كه به نسل ما آموخت كه بهار را نميشود از آمدن بازداشت، عيد نوروز مبارك باد!
37 سال است كه آخوندها با شكنجه و كشتار، نوروز حقيقي مردم ما را به گروگان گرفتهاند. با اين حال، در برابر شور و عطش ملت ايران براي كسب آزادي، شكست خوردهاند. همين نيروي عظيم است كه رژيم حاكم را بيثبات كرده و همين نيروست كه آن را واژگون خواهد كرد.
سال گذشته آخوندها تا توانستند بر اعدامها و دستگيريها افزودند، هزاران نفر را زير حكم اعدام نگهداشتند و از هيچ شقاوتي براي بريدن گلوي آزادي فروگذار نكردند. اين اما روسياهي استبداد ديني است و نشانة ضعف و ترس و فلاكت آنها.
پس خوشا مردم ايران كه تسليم نشدند و در سال 93 با 5700 اعتصاب و تحصن و تظاهرات، باز هم بر نفي تماميت اين رژيم، تأكيد كردند:
در چهارشنبه سوري، جوانان تهران و اصفهان، عكسهاي خميني و خامنهاي را به آتش كشيدند و در زندان گوهردشت، زندانيان سياسي شعار مرگ بر ديكتاتور سر دادند.
چند روز قبل از آن در خرمشهر، يك جوان به جان آمده به نام يونس، در اعتراض به سركوب و ستمي كه زندگيش را به مصيبت كشانده، خود را به آتش كشيد؛ اما جوانان اهوازي هنگام تماشاي مسابقه فوتبال، فرياد ميكشيدند: ما همه يونس هستيم.
بله ارتش بهار، يعني اين نسل بيشمار، بيتاب آزادي است و براي آن به پا خواهد خاست.
در ماه اسفند، معلمان ايران در دست كم 30 شهر، براي اعتراض به سطح نازل حقوق ماهانة خود، دست از كار كشيدند.
يك هفته قبل از آن، پرستاران براي سومين بار در مقابل مجلس رژيم، يك گردهمايي اعتراضي برگزار كردند.
در بهمن ماه، مردم اهواز، براي اعتراض به بيعملي رژيم نسبت به آلودگي هوا، 9 بار اجتماع و راهپيمايي برگزار كردند.
در دي ماه، زندانيان سياسي اروميه، اعتصاب غذا كردند.
در آبان ماه، مردم اصفهان ، به ويژه زنان، با يك تظاهرات بزرگ در برابر اسيدپاشي سازمانيافته و هدايتشدة عوامل خامنهاي عليه زنان، ايستادند و باز هم چند روزي كل رژيم را در وحشت فوران قيامها فرو بردند.
در ماههاي تير و شهريور، هزاران كارگر زحمتكش معادن بافق به يك اعتصاب طولاني دست زدند.
بله ارتش بهار در پي آزادي است و براي آن بهپا خواهد خاست.
در خلال اين سال، زندانيان سياسي 226 بار اعتصاب غذا كردند. زندانيان مجاهد، زندانيان اهل سنت، زندانيان كرد، دراويش گنابادي، زندانيان مسيحي و ساير زندانيان مبارز و دلير، همه با هر عقيدهيي، در يك كلمه مشتركند و آن، ايستادگي در برابر رژيم ولايت فقيه است. در اين سال آنها از قلب سلولها و بندهايشان بارها و بارها عليه جنايتهاي اين رژيم اعتراض كردند و با اعتراضها و مقاومت مردم ايران، همبستگي نشان دادند.
بله، واقعيت ايران، تنها حاكميت سركوب و ستم نيست؛ واقعيت اساسيتر، ايستادگي ملت ايران است كه اين رژيم را به زير خواهد كشيد.
روزي كه زندانيان سياسي، و از جمله مجاهد شهيد غلامرضا خسروي، آن كانون شورشي تحسينبرانگيز را در بند 350 اوين برپا كردند، حرفشان اين بود كه كار و پيكار فرزندان ايران، در سلولهاي زندان هم مبارزه براي سرنگوني است.
آن روز كه ريحانة جباري گفت: «با آغوش باز از مرگ استقبال ميكنم»، در حقيقت، حكم شكست محتوم رژيم ولايت فقيه را صادر كرد. هر روزي هم كه در اين سال، مادران و خواهران ما بر سر مزار فرزندانشان يا ساير مراكز جنايت رژيم فرياد كشيدند و حقطلبي كردند، همين پيام را تكرار كردند كه ارتش بهار، در پي آزادي است و براي آن به پا خواهد خاست.
بنابراين هر قدر كه خامنهاي و سپاه پاسداران و دهها نهاد سركوبگر براي به بندكشيدن جامعه تقلا كنند، باز هم در دل همين جامعه، نيروي عظيمي براي آزادي و بهروزي جوشان و خروشان است و سرانجام اين ارادة سترگ و ارتش آزاديستان ملت ايران است كه حرف آخر را خواهد زد.
در همين سال، مقاومت ايران، كارزار جهاني خود را گسترش داد تا جامعة جهاني، حق ملت ايران براي تغيير رژيم را به رسميت بشناسد. با برپايي هزاران گردهمايي و آكسيون و تظاهرات در سراسر جهان. با چند رشته افشاگري بزرگ كه بازهم سايتها و عمليات مخفي آخوندها در برنامة اتمي را برملا كرد و با كار سياسي، تبليغي و ديپلوماتيك گسترده در دفاع از حقوق بشر، حقوق مجاهدان ليبرتي و حقوق زنان ايران.
پيشتازان مردم ايران در ليبرتي، با ايستادگي ستايشانگيز و با ميليونها ساعت كار و رزم بيامان از يك زندان، يك رزمگاه پر از شور و اميد برپا كردند كه چراغي است الهامبخش جوانان ايران در مبارزه براي كسب آزادي. بله، ارتش بهار در پي آزادي است و براي آن به پا خواهد خاست.
هموطنان عزيز!
سال 93 سال بنبست و افول رژيم، سال گسترش جنبش اعتراضي و اعتلاي پيروزمند مقاومت ايران بود و سالي با ارمغانهاي رهايي و شكوفايي، مخصوصاً با تأسيس شوراي مركزي مجاهدين مركب از هزار زن پيشتازِ مجاهد خلق با پيام يگانگي و فداكاري، در مسير پايداري، براي آزادي خلق وميهن.
سال 94 را در حالي آغاز ميكنيم كه رژيم ولايت فقيه، در مهمترين گلوگاههاي حياتياش، خود را در برابر تهديدهاي مرگبار يافته است. برنامة اتمي كه قرار بود وسيلة بقاي نظام باشد، طناب دارش شده است؛ به خصوص كه مقاومت ايران، فرصت فريبكاري را از اين رژيم سلب كرده است.
در اين بين شقة بزرگي كه از دو سال پيش، با تندادن خامنهاي به رياست جمهوري آخوندي از جناح رقيب در رأس حكومت ايجاد شده، كليت نظام را در كشمكش فرسايندهيي گرفتار كرده است.
از يك طرف، عوامل ولي فقيه، كمين كردهاند تا در اولين پيچ و تاب توافق هستهيي، دولت روحاني را زمين بزنند.
از طرف ديگر، جناح رفسنجاني ـ روحاني ميخواهد در نتيجة اين مذاكرات، سهمي از قدرت براي خود به دست بياورد.
در مورد سياست صدور تروريسم و ارتجاع، رژيم ولايت فقيه در سال گذشته، عامل دستنشاندة خود در عراق يعني مالكي را از دست داد، و حالا با نسلكشي و جنايت عليه بشريت توسط شبهنظاميان خود، ميخواهد آب رفته را به جوي برگرداند. همزمان، خود را به هر دري ميزند تا با پمپاژ پول و سلاح و پاسدار، ديكتاتور سوريه را سر پا نگهدارد.
در مورد بحران عراق و سوريه، حرف مردم و مقاومت ايران به آخوندها اين است كه هر چقدر هم كه پاسدار و بسيجي و سلاح و پول به آن جا سرازير كنيد، اما از گرداب اين جنگها بيرون نخواهيد رفت. نظام ولايت فقيه به گفتة خامنهاي «در يك پيچ حقيقتاً تاريخي است».
آخوندها از مهار فروپاشي اقتصادي كشور، عاجزند. كسري بودجة سال 94 به 41 درصد ميرسد، بهاي نفت، يعني محل عمدة درآمد ارزي، نصف شده، تعداد بيكاران از 10 ميليون نفر بيشتر است، هزاران واحد توليدي تعطيل است. و فساد و رشوه خواري و اختلاس، تمام هيأت حاكمه را مفتضح كرده است. وزير كشور كابينة روحاني گفته است. ميلياردها دلار پول قاچاق وارد سياست شده. خامنهاي كه خودش با مصادرة اموال مردم ايران، از ثروتمندترين سرمايهداران جهان هم پولدارتر شده، ميگويد از ارقام فساد در رژيمش گيج شده است.
به هر جا كه نگاه كنيد رشوهخواري و تبهكاري و پوسيدگي و خرابي، سراپاي رژيم را فرا گرفته است. نتيجه اين كه رژيم ولايت فقيه، از هر طرف كه برود و هر سياستي كه در پيش بگيرد، از كمين ملت و مقاومت ايران در امان نخواهد بود.
با همين ارادة خللناپذير و با همين اميد و نويد است كه ملت ايران، نوروز را جشن ميگيرد. امروز در سرتاسر كشور ما بسا خانوادهها كه سفرههايشان خالي است. و ميگويند امسال در بازار شب عيد «مردم فقط نگاه ميكنند» و قدرت خريد ندارند. با اين همه، مردم ما، عيد را به كوري چشم آخوندهاي حاكم، جشن ميگيرند.
در همة سياهچالهاي خامنهاي، خواهران و برادران و فرزندان زنداني ما جشن ميگيرند. در آن جا هم اين مقاومت و سرفرازي است كه عيد را به اوج ميرساند و در رزمگاه ليبرتي كه خود تجلي نوروز سياسي و اجتماعي ايران است، جشن عيد، جشن پيروزي محتوم ملت ايران است.
به قول مسعود: «عيد نوروز قبل از همه، حق مردم ايران و مقاومت آنها و مجاهدين است. چرا كه در برابر ديكتاتوري ديني پايداري كرده و قيمتش را دادهاند».
پس با ياد شهيدان و با درود به پايداريكنندگان، عيد را جشن ميگيريم و به سال 94 سلام ميكنيم. عيد نوروز و آغاز بهار بر همة هموطنان در همة جاي ايران و در هركجاي جهان كه هستند، مبارك باد!
يا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصارْ
يا مُدَبِّرَاللَّيْلِ وَ النَّهارْ
يا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَالْأَحْوالْ
حَوِّلْ حالَنا إِلى أَحْسَنِالْحالْ
خدايا احوال مردم ايران را به نيكوترين حالها دگرگون كن!
به نوروز آزادي و خوشبختي!
به بهار حاكميت مردم!
و به گلستان برابري و عدالت، تبديل و تحويل كن.
آغاز سال 1394 بر همة شما مبارك باد