۱۳۹۴ خرداد ۲۹, جمعه

انجمن نجات ايران .چنتة خالي خليفة ارتجاع

انجمن نجات ايران
تطابقِ «تك» بزرگ مقاومت ايران در پاريس كه انجام يك تهاجم بي نظير در صحنه سياسي بود، با واقعه ديگري كه در همين ايام اتفاق افتاد و بخشي از «پاتك» خليفه ارتجاع دربرابر چنين تك شكوهمندي محسوب مي شود، حقا كه گفتني هاي نهفتة بسياري دارد و خود نشان دهندة تعادل واقعي سياسي بين رژيم منزوي آخوندي و مقاومت ايرانست.

بار زدن و تخليه چند مأمور مواجب‌بگیر گشتاپوي آخوندي تحت عنوان خانواده در ايستگاه پليس كمپ ليبرتي يا «بيت بغدادي» براي تحت‌الشعاع قرار دادن چنان درخشش عظيمي، چيزي جز نشانه افلاس و درماندگي خليفه ارتجاع در سراشيب سقوط نيست. وقتي تمام دستاورد دستگاه بی‌سروته گشتاپوي آخوندي با ميلياردها دلار بودجه ساليانه و امكانات تمام‌عیار دولتي، به دست آوردن اين «شق‌القمر»! است كه چند مأمورش را از نقاط بازرسي تحت كنترل نيروهاي امنيتي تحت امر خودش عبور داده است، موقعيت خليفه ارتجاع در حضيض ادبار و فلاكت تا حدودي ترسيم می‌شود. كافي است اين «فتح‌الفتوح‌آخوندي»! را در مقابل تجمع بيش از600تن از قانونگزاران و شخصیت‌های سياسي تراز اول از تمايلات مختلف سياسي و حقوقدانان برجسته و هیئت‌هایی از 70 كشور از 5قاره جهان كه زير عنوان «متحد عليه بنيادگرايي اسلامي و تروريسم، تغيير رژيم توسط مردم و مقاومت ايران» صف‌آرایی كرده بودند، قرار دهيم تا تصوير پازل موقعيت سياسي صحنه فعلي به‌خوبی شكل بگيرد.
در یک‌سو پيامي بر سر زبان شخصیت‌های جهاني شرکت‌کننده در گردهمايي عظيم ويلپنت پاريس می‌گردد كه خبرگزاري سپاه پاسداران آن را این‌گونه «کد برداری» كرده بود: «[شخصیت‌های شرکت‌کننده، رژيم] ايران را «مركز واقعي افراطگرايي اسلامي در منطقه» خوانده [بودند]» و تازه اين جداي از بيانيه شگرف 38 شخصيت برجسته امريكايي و مقام هاي تراز اول بین‌المللی ديگري بود كه آن‌ها هم با ارسال پیام‌های ویدئویی حمايت خود از اين گردهمايي را اعلام كرده ولي فرصت حضور نيافته بودند. اما از سوي ديگر دستگاه ننگ آلوده‌ای وجود داشت كه از فرط ناپاكي و پليدي ناچار بود با نقاب درصحنه ظاهر شود و براي داشتن حداقلي يك چهره موجه براي خود ـ به‌رغم تمام دم خروس‌هایی كه از زير قبايش بيرون زده بود ـ قبل از هر چيز شيادانه، پوزيسيون فاصله با رجس ولایت‌فقیه بگيرد تا اندكي از كراهت چهره‌اش بكاهد. بنابراين مأمورانش را مستمر موظف به تكرار اين عبارت كند كه: «فقط می‌خواهیم دیداری تازه کنیم، پس از دیدنشان به ایران برمی‌گردیم» تا به اين وسيله آن‌ها را از نجاست آخوندي دور نشان دهد.

اين يك مقايسه عيني و منطقي از مشروعيت و عدم مشروعيت دو دستگاه سراپا متضاد است، از يكسو در جبهه مقاومت، برهاني مستدل و مشروع، انجماد دنياي سياست را در هم می‌ریزد و در عين حضوري خارج از حاكميت و قدرت سياسي، دستاورد شگفت‌انگیزی از حقانيت و مشروعيت به نمايش می‌گذارد كه وجدان بيدار جهاني را به تحركي باورنكردني وامی‌دارد و از سوي ديگر عدم مشروعيت و بطالتي كه در عين حاكم بودن و داشتن ظرفیت‌های فراوان مالي، امكاناتي و سياسي، آن‌چنان انباشته از حس نامشروعي و عدم مقبوليت است كه حتي براي جنگ بر سر بودونبود خودش هم، خود را وارد صحنه نمي‌كند و تنها با هدايت از پشت پرده، جنگي نيابتي را پيش مي‌برد، چنين مقایسه‌ای خود گوياي همه‌چیز و من‌جمله تعادل واقعي صحنه است و سمت‌وسوی درست تاريخ را به نمايش می‌گذارد.