انجمن نجات ايران
رعشههای مرگي كه خليفه ارتجاع بعد از بالا بردن دستانش در وين به آن دچار
شده است، از هيولايي كه مدتي پيش عربده میکشید، پايتختش بغداد و مرزهايش در كناره
درياهاي سرخ و مديترانه است، موجودي هذیانگو ساخته است. سایتهای گشتاپوي آخوندي
كه شايد خوب پيام زهر خوري نظام ولايت، آن روی پيروز شدن خط مقاومت ايران را گرفتهاند،
در تلاشي مأيوسانه براي بازگرداندن موج اين سونامي ويرانگر، صحبت از «شکست سرمایهگذاری
20 ساله مجاهدین» (سايت اصلي وزارت اطلاعات25/04/94) كردند غافل از اينكه همين به
ميدان پریدنهای نامربوط و بیقافیه در بحبوحه عزاي زهر خوران، در برابر هر ناظري
اين سؤال میگذارد كه اگر چنين است، پس نگراني و وحشت دو سالة خليفه ارتجاع از اين
زهر خوري در چه بود؟ چرا هر چه در توان داشت بكار برد تا پاي چنين توافقي نيايد؟
آن روحيه استكبار ستيزانه اي! كه قرار بود آنقدر مقاومت! كند تا «قطعنامه دان»
هاي ملل متحد پاره شوند! چرا تبديل به كوتاه آمدن آسانسوري از خطوط قرمزي شد كه
خليفه ارتجاع حتي در همين هفتههای اخير با بلوف و فیگورهای دون كيشوتي روي آنها
مستمر انگشت گذاشته بود و طوري وانمود میکرد كه آیههای ازلی ـ ابدی هستند و خدشه
برنمیدارند؟
البته اين درست است كه واقعيت «زهر» خفت و خواري ترسیمشده از اين تسليم، براي چاكران خليفه مفلوك ارتجاع هنوز بهصورت كامل بارز نشده است و امری است كه در شتاب تحولات ناشي از آن، بهزودی ظاهر خواهد شد. سردمداران همين نظام هم تنها بافهم گوشههایي از اين آش پختهشده تااندازهای متوجه دورنماي پيش رو شده در وحشت از آثار آن و فقط با اشاره به آن، رد میشوند. نماينده خامنهای در نمايش جمعة تهران گفت: «از همين حالا چيزهايي به گوش میرسد كه نشاندهنده زیادهخواهیهای آنهاست، مثلاً میگویند ايران بايد دوسوم كانتريفيوژهاي [سانتريفيوژهاي] خود را تحت نظارت بینالمللی ذخيره كند، طي 10 سال آينده غنیسازی نكند، 98% اورانيوم غنیشده خود را كنار بگذارد...پذيرش نظارتهای گسترده موردقبول باشد، محدود شدن ظرفيت غنیسازی براي دوره 10 سال, محدود شدن تحقيق و توسعه و مسائل فراوان ديگر... مبادا چنين چيزي اتفاق افتد... مخصوصاً زمزمههای زيادي كه در مورد بيانيه به گوش میرسد كه مثلاً بيانيه, دستورات مقام معظم رهبري و خط قرمزها را مراعات نكرده... فقط با اشاره رد میشوم.»
حالا در چنين فضايي از نگراني و تشويش جدي كه سراپاي رژيم را فراگرفته است، حالوروز عملة جیرهخوار گشتاپوي آخوندي را تصور كنيد كه با بلوف و خالیبندی، قصد مقابله با يك سونامي عظيم را کردهاند و مي خواهند زهر ريختن به حلقوم خليفه ارتجاع را عكس جلوه دهند. زهري كه محصول تلاش دو دهه مايه گذاري و ايستادگي مقاومت درصحنه بینالمللی براي شكست دادن استراتژيكي اين نظام وحشي و كشاندنش به چنين نقطهای بوده است.
البته اينكه آدمكشان گشتاپوي آخوندي براي فرار از چنين مهلكه اي بخواهند خود را به نفهمي بزنند، شدت ضربه وارده را نشان مي دهد ولي اينكه فكر كنند با لفاظيهاي توخالي و ادعاي «شکست سرمایهگذاری 20 ساله مجاهدین»، میتوانند جلوه ديگري از واقعيت را ترسيم كنند، ديگر «ماوراي هذيان گويي» است.
البته اين درست است كه واقعيت «زهر» خفت و خواري ترسیمشده از اين تسليم، براي چاكران خليفه مفلوك ارتجاع هنوز بهصورت كامل بارز نشده است و امری است كه در شتاب تحولات ناشي از آن، بهزودی ظاهر خواهد شد. سردمداران همين نظام هم تنها بافهم گوشههایي از اين آش پختهشده تااندازهای متوجه دورنماي پيش رو شده در وحشت از آثار آن و فقط با اشاره به آن، رد میشوند. نماينده خامنهای در نمايش جمعة تهران گفت: «از همين حالا چيزهايي به گوش میرسد كه نشاندهنده زیادهخواهیهای آنهاست، مثلاً میگویند ايران بايد دوسوم كانتريفيوژهاي [سانتريفيوژهاي] خود را تحت نظارت بینالمللی ذخيره كند، طي 10 سال آينده غنیسازی نكند، 98% اورانيوم غنیشده خود را كنار بگذارد...پذيرش نظارتهای گسترده موردقبول باشد، محدود شدن ظرفيت غنیسازی براي دوره 10 سال, محدود شدن تحقيق و توسعه و مسائل فراوان ديگر... مبادا چنين چيزي اتفاق افتد... مخصوصاً زمزمههای زيادي كه در مورد بيانيه به گوش میرسد كه مثلاً بيانيه, دستورات مقام معظم رهبري و خط قرمزها را مراعات نكرده... فقط با اشاره رد میشوم.»
حالا در چنين فضايي از نگراني و تشويش جدي كه سراپاي رژيم را فراگرفته است، حالوروز عملة جیرهخوار گشتاپوي آخوندي را تصور كنيد كه با بلوف و خالیبندی، قصد مقابله با يك سونامي عظيم را کردهاند و مي خواهند زهر ريختن به حلقوم خليفه ارتجاع را عكس جلوه دهند. زهري كه محصول تلاش دو دهه مايه گذاري و ايستادگي مقاومت درصحنه بینالمللی براي شكست دادن استراتژيكي اين نظام وحشي و كشاندنش به چنين نقطهای بوده است.
البته اينكه آدمكشان گشتاپوي آخوندي براي فرار از چنين مهلكه اي بخواهند خود را به نفهمي بزنند، شدت ضربه وارده را نشان مي دهد ولي اينكه فكر كنند با لفاظيهاي توخالي و ادعاي «شکست سرمایهگذاری 20 ساله مجاهدین»، میتوانند جلوه ديگري از واقعيت را ترسيم كنند، ديگر «ماوراي هذيان گويي» است.