طاهره طلوع (فرمانده سارا) |
آیتها همواره در درخشندگی خویش، بار شکوهمند آرمانهای تا واقعیت پیموده شده را در خویش متجلی میکنند و سراپا فرازند. در بیمانندی لحظاتی که فاصله بودن و نبودناند…
در فروغ جاویدان با کهکشانی از ستاره و حماسه تابلویی بیمانند؛ با نام یک شیرزن در تب و تابی به درازای تنها اندکی کمتر از 30سال درخشانترین است… شیرزنی که آذین تاریخ مبارزات زنان ایرانزمین و فخر جاودانهفروغ جاویدان است… با دشنهیی در قلب، آویخته از پا؛ نه حتی از سر از فرط کینه پاسداران تباهی از جنگاوریش؛ از درختی در تنگه چارزبر؛ پرچمی از غرور، افراشته بر درگاه فتح کرمانشاه.
در فروغ جاویدان با کهکشانی از ستاره و حماسه تابلویی بیمانند؛ با نام یک شیرزن در تب و تابی به درازای تنها اندکی کمتر از 30سال درخشانترین است… شیرزنی که آذین تاریخ مبارزات زنان ایرانزمین و فخر جاودانهفروغ جاویدان است… با دشنهیی در قلب، آویخته از پا؛ نه حتی از سر از فرط کینه پاسداران تباهی از جنگاوریش؛ از درختی در تنگه چارزبر؛ پرچمی از غرور، افراشته بر درگاه فتح کرمانشاه.
طاهره طلوع بیدختی
«فرمانده سارا»
«فرمانده سارا»
فرمانده سارا اما پرچمدار شیرزنان دیگری است که در غرور میهنی خویش به تاریخیترین لحظات حیات جنبشی پاسخ دادند که دشمن حتی با خوردن زهر میخواست بیآیندهاش کند و آن را در قالب روایتی از تاریخ به پایان ببرد و انجماد سکون و ناامیدی را مهر کند…
و اینگونه است که یکی از درخشانترین و غرورآفرینترین صحنهها و تاریخچه عملیات کبیر فروغ جاویدان؛ حضور فعال و سراپا شور و شتاب زنان و مادران مجاهدی است که با عشقی بیانتها به زندگی و با عواطفی بیهمتا نسبت به فرزندانشان آنها را بوسیدند و بوییدند و آزادانه و آگاهانه برای آزادی همه کودکان ایرانزمین پای در راه فدای خویش نهادند…
جنگلی رویان از زیباترین حس فدای همه چیز برای ساختن همه چیز… در میان آنان هر نام آینه نامی دیگر است فراراه بهروزی یک خلق و یک میهن برای فردای بیستم و پرچمی فراراه زنان آزادهای که برای ستم و ظلمت رژیم پر ستم آخوندی جز نه به تمامیت آن ندارند… شیرزنانی که در شکوه جنگ آوریشان این آرمان را شدنی و بایدی کردند.
و اینگونه است که یکی از درخشانترین و غرورآفرینترین صحنهها و تاریخچه عملیات کبیر فروغ جاویدان؛ حضور فعال و سراپا شور و شتاب زنان و مادران مجاهدی است که با عشقی بیانتها به زندگی و با عواطفی بیهمتا نسبت به فرزندانشان آنها را بوسیدند و بوییدند و آزادانه و آگاهانه برای آزادی همه کودکان ایرانزمین پای در راه فدای خویش نهادند…
جنگلی رویان از زیباترین حس فدای همه چیز برای ساختن همه چیز… در میان آنان هر نام آینه نامی دیگر است فراراه بهروزی یک خلق و یک میهن برای فردای بیستم و پرچمی فراراه زنان آزادهای که برای ستم و ظلمت رژیم پر ستم آخوندی جز نه به تمامیت آن ندارند… شیرزنانی که در شکوه جنگ آوریشان این آرمان را شدنی و بایدی کردند.