انجمن نجات ايران
جنایت
و قتل و آدمکشی تحت نام اسلام منطقه و جهان را در حال نوردیدن است و در اروپا و
استرالیا و قسمتهای دور و نزدیکی از جهان وارد فاز جدیدی میشود و قدرتهای بزرگ
مشخصاً امریکا اگر فرض کنیم نه آگاهانه در پا دادن و پرورش آن حداقل بیعمل و یا کم
عمل هستند!
امریکا از طرفی بطور نیم بند در حال مبارزه و بمباران داعش در عراق و سوریه است و از طرفی با پدر خوانده داعش یعنی حکومت جانی و تروریست آخوندی ایران در حال مذاکره سلاح اتمی آیا بدم آیا ندم است. در این هم شکی نیست که تمام گروهای تروریستی اعم از شیعه و سنی و غیره و ذالک با پیدایش دایناسوری مثل خمینی شروع به تشکل شدند که تا قبل از روی کار آوردن این هیولای هزارسال خفته از گروه و یا گروهای تروریستی خبری نبود و از جنگ فرقه ای و مذهبی خصوصاً شیعه وسنی هم خبری نبود!
امریکا علیرغم اینکه تحت افشاگریهای بی وقفه مقاومت ایران ودر نتیجه تحت فشاراذهان عمومی مردم خودش و جهان حکومت آخوندی را محور شرارت قلمداد میکرد ولی درعمل در پای میز مذاکره ابتدائی ترین حقوق مردم ایران و مقاومت برای آزادی را سر برید و به قل و زنجیر بست و تا جائی پیش رفت که تنها سازمان و تشکل مبارزه برحق برای آزادی یعنی سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران را به درخواست جانیان حاکم برایران در لیست سیاه و خود ساخته تروریستی قرار داد.
امریکا آخوندهای جنایکار را در راه هدفمند خود که همانا دخالت و تسخیر منطقه و ایجاد حکومت اسلامی نوع خمینی است میدان داد و با انتخاب و ابقای نوری المالکی ب سِمت نخست وزیری عراق او را در خون ریزی خصوصاً سنی مذهبها و کشتار مجاهدان و مقاومت ایران و گسترش سیاست حکومت آخوندهای تهران و توطئه های گوناگون همگام شد و یا چشم فرو بست و البته این سیاست با خروج بی مسئولانه و یا عامدانه اوباما از عراق و تحویل آن در سینی طلائی به سپاه تروریستی قدس راه قدس از طریق کربلا را هموار وباعث شدت بخشیدن دست اندازیهای آخوندها در منطقه شد و تمام افشاگریها و گزارشات مقاومت ایران در رابطه با سپاه تروریستی قد س و لیست بالا بلند مزدوران و حقوق بگیران حکومت آخوندی در عراق را هم نادیده گرفت
!اینک دنیا به وضوع شاهد است که آرزوی خمینی که همانا حکومت اسلامی در سراسر منطقه بود و هست که برای تحقق آن به جنگی طولانی و پر خسارت با عراق روی آورد و گر چه ناتوان توسط مقاومت مردم ایران تن به اتش بس داد و جام زهر نوشید ولی مجداً و متاسفانه توسط سیاست غلط و شاید هم حساب شده امریکا برعراق مسلط شدند. شرمنده تر اینکه حکومت اسلامی خمینی حال توسط فرزند خلفش یعنی داعش فریاد زده میشود و دنیا را در کل تهدید میکند.
اسلام ارتجاعی و قرون وسطائی و عقب مانده ای که خمینی با خود حمل میکرد و برای آخوندهای نوع خودش به ارث گذاشت توسط فرزندان خلفش مثل القاعده حزبالشیطان لبنان داعش و بکوحرام در حال گسترش مشغول جنایتند و این بانکدارتروریستها دراصل و باطن از این کشتارها و جنایات شادمانند گر چه در افکارعمومی خلاف آنرا میگویند و البته به هر شکل ممکن آشکارا و یا بصورت مخفی کمک رسانی میکنند.حال این قارچهای سمی و متعفن که در حال سر بر آوردن هستند ودر کشورهای اروپائی و استرالیا و جهان در حال رشد هستندو هر از چند گاهی با عملیاتی ابراز وجود میکنند. حال چه باید گرد؟
این اسلام بنیادگرا و خونریزکه بوئی از اسلام نبرده فقط و فقط توسط ضد خودش یعنی اسلام بردبارودمکراتیک و رهائیبخش که توسط مجاهدین وحال به رهبری خانم مریم رجوی نمایندگی میشود تنها راه حل این مشکل و این غده متعفن سرطانی است که در بدن تمام جوامع در حال سرایت است ویا نهفته است و فرصت سر بر آوردن هنوز نداشته است. کنفرانس در پاریس تحت نام "اسلام دموکراتیک و بردبار علیه ارتجاع و بنیادگرائی" برای دومین سال(شاید هم بیشتر)برگزار گردید(شهر پاریس شامگاه جمعه 3 ژوئیه 2015 کنفرانس بزرگی تحت عنوان «اسلام دموكراتيک و بردبار علیه ارتجاع و بنيادگرايی») و شمار زیادی از شخصیتهای برجسته عربی و اسلامی و غیره از اغلب کشورهای مسلملن را دور هم جمع کرده است. دست مریزاد!
نیاز این دوران به یک رهبری ذیصلاح مانند مریم رجوی که با یک نگرش عمیق و دمکراتیک و بردبار از اسلام که در قدم اول حصارهای ارتجاعی و تفکیک فرقه ای شیعه/ سنی را فرو بریزد ودر قدم بعدی همه مسلمانان و آزادیخواهان را اعم از شیعه و سنی و غیره را حول مبارزه با دشمن ترین دشمن تاریخی اسلام و خلقهای منطقه و جهان یعنی حکومت خونریز و تبهکار پس مانده از خمینی گردهم جمع کند وآنها را علیه آن به مبارزه تمام عیار بکشاند ضرورتی بسیار مهم و تعیین کننده است که از مرز ایرانزمین هم فراتر میرود.
گسترش این جبهه از رهبران و شخصیت های مسلمان از سراسر منطقه و جهان علیه بنیادگرائی اسلامی که قلب تپنده آن در تهران است اصولی ترین و کارآمدترین راه و شیوه در شکست و از بین بردن بنیادگرائی و افراط گرائی است و حمایت جهانی ازاین جبهه توسط کشورهائی که داعیه مبارزه با آنرا دارند میتواند بسیار تاثیر گذار و مکمل بسیار قوی در گسترش این جبهه باشد و مضافا با مبارزه نظامی علیه دست اندازی و دخالت این تروریستها که در لباسهای گوناگون شبه نظامی و داعش وحزب الشیطان لبنان و غیره مشغول کشتار و دخالت در کشورهای همسایه هستند پایان آنان را تسریع کند.
شاید اشاره به این نکته هم ضروری باشد که از بدو روی کار آمدن خمینی و سرقت انقلاب برای آزادی مردم ایران و اعلام جمهوری اسلامی نوع خودش ، رهبر مقاومت ایران با یک ابتکار عمل در آن زمان برای خلع سلاح سیاسی خمینی از به انحصار کشیدن اسلام برای ایجاد حکومت ضد مردمی تحت نام اسلام، کلمه دمکراتیک را در پسوند اسلام وارد کرد و جمهوری دمکراتیک اسلامی ایران را در مقابل اسلام ارتجاعی خمینی مطرح کرد و اینکه این جمهوری باید دمکراتیک و مردمی باشد که خمینی نتواند از اسلام سوء استفاده کند!
جدای از اینکه اسلام مجاهدین بعنوان یک اسلام پوینده و دینامیک از بدو تولد سازمان و مبارزه برای آزادی دلیل اصلی حیات آن بود و از دو نوع اسلام سراپا متضاد سخن میگفت و کتاب نوشتند ولی اکنون به روشنی میبینیم که از اساس و از ابتداء رویاروئی دو اسلام سراپا متفاوت و متضاد در مقابل هم صف آرائی کرده بودند وهم اکنون در ابعاد منطقه ای و جهانی در دید همگان است و به مشکل همه جوامع تبدیل شده است.
گرچه مماشات وحمایتهای بیکران وغیرمسئولانه و شاید نا آگاهانه دول غرب از آخوندهای تروریست و تروریست پرور و چشم بستن آنها بر جنایات بیشمارحکومت پلید آخوندی از یک سو و بهب غل وزنجیر کشیدن مقاومت عادلانه مردم ایران که هنوز هم ادامه دارد از سوی دیگر هنوز روز رهائی مردم ایران و امنیت و صلح در منطقه فرا نرسیده است ولی بوضوع می بینیم که خطری را که مجاهدین و مقاومت ایران از بدو تشکیل بر آن پای فشردند اکنون دیگر قابل چشم پوشی نیست و همه از آن سخن میگویند زیرا به مشکل همه تبدیل شده است.
حال شاید عدو سبب خیر شود خدا هم که میخواهد و کشورهای غرب به عینه می بینند و همانگونه که بعضی از شخصیتهای دولتی خودشان گفته و نوشته اند اسلام ارتجاعی و بنیاگرا و افراطی را فقط باید توسط ضد خودش یعنی اسلام بردبار و مردمی از بین برد و این چیزی است که نه فقط مجاهدین از اوایل انقلاب بر خطر آن انگشت گذاشتند بلکه هم اکنون هم سکان این کشتی سرگردان و از کنترل بیرون شده بنیاد گرائی و افراطگرائی اسلامی در دستان پرتوان مجاهدین و مقاومت ایران و بلاخص مریم رهایی است که اگر نه از روی انتخاب کهناچاراً همه و همه باید به آن کمک برسانند تا خیرمردم ایران و منطقه و جهان که اراده خدا را هم مکمل خود دارد هر چه زودتر فرا رسد!!
ف- خاوران، تیر ۱۳۹۴
امریکا از طرفی بطور نیم بند در حال مبارزه و بمباران داعش در عراق و سوریه است و از طرفی با پدر خوانده داعش یعنی حکومت جانی و تروریست آخوندی ایران در حال مذاکره سلاح اتمی آیا بدم آیا ندم است. در این هم شکی نیست که تمام گروهای تروریستی اعم از شیعه و سنی و غیره و ذالک با پیدایش دایناسوری مثل خمینی شروع به تشکل شدند که تا قبل از روی کار آوردن این هیولای هزارسال خفته از گروه و یا گروهای تروریستی خبری نبود و از جنگ فرقه ای و مذهبی خصوصاً شیعه وسنی هم خبری نبود!
امریکا علیرغم اینکه تحت افشاگریهای بی وقفه مقاومت ایران ودر نتیجه تحت فشاراذهان عمومی مردم خودش و جهان حکومت آخوندی را محور شرارت قلمداد میکرد ولی درعمل در پای میز مذاکره ابتدائی ترین حقوق مردم ایران و مقاومت برای آزادی را سر برید و به قل و زنجیر بست و تا جائی پیش رفت که تنها سازمان و تشکل مبارزه برحق برای آزادی یعنی سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران را به درخواست جانیان حاکم برایران در لیست سیاه و خود ساخته تروریستی قرار داد.
امریکا آخوندهای جنایکار را در راه هدفمند خود که همانا دخالت و تسخیر منطقه و ایجاد حکومت اسلامی نوع خمینی است میدان داد و با انتخاب و ابقای نوری المالکی ب سِمت نخست وزیری عراق او را در خون ریزی خصوصاً سنی مذهبها و کشتار مجاهدان و مقاومت ایران و گسترش سیاست حکومت آخوندهای تهران و توطئه های گوناگون همگام شد و یا چشم فرو بست و البته این سیاست با خروج بی مسئولانه و یا عامدانه اوباما از عراق و تحویل آن در سینی طلائی به سپاه تروریستی قدس راه قدس از طریق کربلا را هموار وباعث شدت بخشیدن دست اندازیهای آخوندها در منطقه شد و تمام افشاگریها و گزارشات مقاومت ایران در رابطه با سپاه تروریستی قد س و لیست بالا بلند مزدوران و حقوق بگیران حکومت آخوندی در عراق را هم نادیده گرفت
!اینک دنیا به وضوع شاهد است که آرزوی خمینی که همانا حکومت اسلامی در سراسر منطقه بود و هست که برای تحقق آن به جنگی طولانی و پر خسارت با عراق روی آورد و گر چه ناتوان توسط مقاومت مردم ایران تن به اتش بس داد و جام زهر نوشید ولی مجداً و متاسفانه توسط سیاست غلط و شاید هم حساب شده امریکا برعراق مسلط شدند. شرمنده تر اینکه حکومت اسلامی خمینی حال توسط فرزند خلفش یعنی داعش فریاد زده میشود و دنیا را در کل تهدید میکند.
اسلام ارتجاعی و قرون وسطائی و عقب مانده ای که خمینی با خود حمل میکرد و برای آخوندهای نوع خودش به ارث گذاشت توسط فرزندان خلفش مثل القاعده حزبالشیطان لبنان داعش و بکوحرام در حال گسترش مشغول جنایتند و این بانکدارتروریستها دراصل و باطن از این کشتارها و جنایات شادمانند گر چه در افکارعمومی خلاف آنرا میگویند و البته به هر شکل ممکن آشکارا و یا بصورت مخفی کمک رسانی میکنند.حال این قارچهای سمی و متعفن که در حال سر بر آوردن هستند ودر کشورهای اروپائی و استرالیا و جهان در حال رشد هستندو هر از چند گاهی با عملیاتی ابراز وجود میکنند. حال چه باید گرد؟
این اسلام بنیادگرا و خونریزکه بوئی از اسلام نبرده فقط و فقط توسط ضد خودش یعنی اسلام بردبارودمکراتیک و رهائیبخش که توسط مجاهدین وحال به رهبری خانم مریم رجوی نمایندگی میشود تنها راه حل این مشکل و این غده متعفن سرطانی است که در بدن تمام جوامع در حال سرایت است ویا نهفته است و فرصت سر بر آوردن هنوز نداشته است. کنفرانس در پاریس تحت نام "اسلام دموکراتیک و بردبار علیه ارتجاع و بنیادگرائی" برای دومین سال(شاید هم بیشتر)برگزار گردید(شهر پاریس شامگاه جمعه 3 ژوئیه 2015 کنفرانس بزرگی تحت عنوان «اسلام دموكراتيک و بردبار علیه ارتجاع و بنيادگرايی») و شمار زیادی از شخصیتهای برجسته عربی و اسلامی و غیره از اغلب کشورهای مسلملن را دور هم جمع کرده است. دست مریزاد!
نیاز این دوران به یک رهبری ذیصلاح مانند مریم رجوی که با یک نگرش عمیق و دمکراتیک و بردبار از اسلام که در قدم اول حصارهای ارتجاعی و تفکیک فرقه ای شیعه/ سنی را فرو بریزد ودر قدم بعدی همه مسلمانان و آزادیخواهان را اعم از شیعه و سنی و غیره را حول مبارزه با دشمن ترین دشمن تاریخی اسلام و خلقهای منطقه و جهان یعنی حکومت خونریز و تبهکار پس مانده از خمینی گردهم جمع کند وآنها را علیه آن به مبارزه تمام عیار بکشاند ضرورتی بسیار مهم و تعیین کننده است که از مرز ایرانزمین هم فراتر میرود.
گسترش این جبهه از رهبران و شخصیت های مسلمان از سراسر منطقه و جهان علیه بنیادگرائی اسلامی که قلب تپنده آن در تهران است اصولی ترین و کارآمدترین راه و شیوه در شکست و از بین بردن بنیادگرائی و افراط گرائی است و حمایت جهانی ازاین جبهه توسط کشورهائی که داعیه مبارزه با آنرا دارند میتواند بسیار تاثیر گذار و مکمل بسیار قوی در گسترش این جبهه باشد و مضافا با مبارزه نظامی علیه دست اندازی و دخالت این تروریستها که در لباسهای گوناگون شبه نظامی و داعش وحزب الشیطان لبنان و غیره مشغول کشتار و دخالت در کشورهای همسایه هستند پایان آنان را تسریع کند.
شاید اشاره به این نکته هم ضروری باشد که از بدو روی کار آمدن خمینی و سرقت انقلاب برای آزادی مردم ایران و اعلام جمهوری اسلامی نوع خودش ، رهبر مقاومت ایران با یک ابتکار عمل در آن زمان برای خلع سلاح سیاسی خمینی از به انحصار کشیدن اسلام برای ایجاد حکومت ضد مردمی تحت نام اسلام، کلمه دمکراتیک را در پسوند اسلام وارد کرد و جمهوری دمکراتیک اسلامی ایران را در مقابل اسلام ارتجاعی خمینی مطرح کرد و اینکه این جمهوری باید دمکراتیک و مردمی باشد که خمینی نتواند از اسلام سوء استفاده کند!
جدای از اینکه اسلام مجاهدین بعنوان یک اسلام پوینده و دینامیک از بدو تولد سازمان و مبارزه برای آزادی دلیل اصلی حیات آن بود و از دو نوع اسلام سراپا متضاد سخن میگفت و کتاب نوشتند ولی اکنون به روشنی میبینیم که از اساس و از ابتداء رویاروئی دو اسلام سراپا متفاوت و متضاد در مقابل هم صف آرائی کرده بودند وهم اکنون در ابعاد منطقه ای و جهانی در دید همگان است و به مشکل همه جوامع تبدیل شده است.
گرچه مماشات وحمایتهای بیکران وغیرمسئولانه و شاید نا آگاهانه دول غرب از آخوندهای تروریست و تروریست پرور و چشم بستن آنها بر جنایات بیشمارحکومت پلید آخوندی از یک سو و بهب غل وزنجیر کشیدن مقاومت عادلانه مردم ایران که هنوز هم ادامه دارد از سوی دیگر هنوز روز رهائی مردم ایران و امنیت و صلح در منطقه فرا نرسیده است ولی بوضوع می بینیم که خطری را که مجاهدین و مقاومت ایران از بدو تشکیل بر آن پای فشردند اکنون دیگر قابل چشم پوشی نیست و همه از آن سخن میگویند زیرا به مشکل همه تبدیل شده است.
حال شاید عدو سبب خیر شود خدا هم که میخواهد و کشورهای غرب به عینه می بینند و همانگونه که بعضی از شخصیتهای دولتی خودشان گفته و نوشته اند اسلام ارتجاعی و بنیاگرا و افراطی را فقط باید توسط ضد خودش یعنی اسلام بردبار و مردمی از بین برد و این چیزی است که نه فقط مجاهدین از اوایل انقلاب بر خطر آن انگشت گذاشتند بلکه هم اکنون هم سکان این کشتی سرگردان و از کنترل بیرون شده بنیاد گرائی و افراطگرائی اسلامی در دستان پرتوان مجاهدین و مقاومت ایران و بلاخص مریم رهایی است که اگر نه از روی انتخاب کهناچاراً همه و همه باید به آن کمک برسانند تا خیرمردم ایران و منطقه و جهان که اراده خدا را هم مکمل خود دارد هر چه زودتر فرا رسد!!
ف- خاوران، تیر ۱۳۹۴