هادي شعباني مزدور اطلاعات وعبدالملك حوثي گماشته ولايت، تفاوتها وشباهتها،از مازندران تا يمن
در ابتدا ممكن است اين مطلب مقداري جاي بحث نداشته باشد اما دوعكس ودو نوشته ويا صحبت اين موضوع رامقداري در ذهنم برجسته كرد.
ابتدا عكس شعباني را ديده بودم كه بعد از رفتن زير عباي ولايت وزير پرچم وزارت آن موقع كه تحت امر وقرنطينه سر كرده مافياي هابيليان محمد جواد هاشمي نژاد بود كه او را مانند يتيمي خراب كرده روي يك صندلي چوبي نشاندندوبه او ميگفتند كه جويده هاي وزارت را عليه مجاهدين باز نشخوار كن اسم انرا هم سمینار بازشناسی تروریسم فرقه اي گذاشته بودند اين صحنه آنقدر تحقير كننده وخاركننده براي شعباني بود كه از بيرون هم كه نگاه ميكردي ميتوانستيد عوامل تحقير را ببيني وبشماري اول اينكه همه چيزي تف چسبان بود دوم اينكه نفرات گويا كه سر صندلي متهم در حال محاكمه نشسته است سوم اينكه بزور يك صندلي چوبي دسته دار به او داده بودند كه با نگاه كردن به آن بيننده را خسته ميكرد چه رسد كه آقاي شعباني بخواهد روي آن بنشيند وحرف وزارت را باز نشخوار كند ،پرده پشت سر شعباني با عجله از جائي دزديده شده بود وبا دست روي آن نوشتند سيمنار بازشناسي تروريسم...
اين گذشت تا اينكه به يك عكس عبدالملك الحوثي برخوردم كه از اين هادي شعباني، درب وداغون تر بود ببينيد
او هم مانندهادي شعباني در اول راه مزدوري بود حتي كفش به پا ندارد وساندويچش هم توي شال وتوي كمرش ديده ميشود هنوز كودتا نكرده بود اما براي ولايت فقيه مرثيه سرائي ميكرد.
گذشت تا اينكه ديدم انجمن نجات همان آخوري كه هادي شعبان نيز سر در آن دارد وميخورد يا نشخوار ميكند راجع به منا وحج يك چيزي نوشته وكلمات وواژه هاي رژيم را نشخوارميكند، بدبخت هائي مانند هادي شعباني را باز مانند يك بچه خراب كرده ،سر يك ميزنشانده بودند وميگفتند بگو آب ،بگو با با ،بگو رياض بگو صهيونيسم بگو وتهديد كن اما يادت نرودكه به مجاهدين نزني اصل حرف، نشخوار همين زدن به مجاهدين است ،ديدم درست زير همان مطلب ،هادي شعباني دوباره سوز وگداز كرده از دست سايتهاي افشاكننده ياران شيطان ،
اين هم گذشت ديدم كه بله عبدالملك حوثي هم راجع به حج وعربستان وصهيونيسم