افشای
سوابق یک مأمور اطلاعات آخوندی در استان مازندران «محمدرضا اسکاردی»
پنج شنبه,
03 دی 1394 00:00 نمايش نسخه چاپي ارسال به دوستان افشای
سوابق یک مأمور اطلاعات آخوندی در استان مازندران
«محمدرضا اسکاردی» روز نهم تیرماه 90 کمتر از سه ماه پس از جنایت بزرگ ارتش
تحت امر مالکی در اشرف (کشتار 19 فروردین)که به شهادت 36 تن و جراحت صدها تن از ساکنان
بیسلاح و بیدفاع اشرف با گلولة مستقیم منجر شد، محمدرضا اسکاردی و سه تن دیگر از
«وارفتگان» صحنه جنگ!(زهرا میرباقری، غفار بالافکنده و عینالله شعبانی)توسط وزارت
دفاع «عراق»! بهمنظور سفیدسازی دولت مالکی از این جنایت بزرگ در یک شوی کثیف و مسخرة
مطبوعاتی شرکت کرده و به توجیه جنایت انجامشده از سوی ارتش مالکی پرداختند.
بر اساس اطلاعیه دبیرخانه شورای
ملی مقاومت به تاریخ 9 تیر 94، آنها هفتههای قبل از این نمایش توسط وزارت اطلاعات
به ایران برده شده و پس از دریافت آموزشهای ضروری به بغداد بازگردانده شده بودند}بیشتر
بخوانید. لینک به اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت 9 تیر94{. سپس، در هتل مهاجر بغداد
که تحت کنترل سفارت رژیم است، توسط ناصری از مأموران نیروی تروریستی قدس در سفارت رژیم
در بغداد و عناصر کمیته سرکوب اشرف در نخستوزیری عراق، توجیه، آمادهسازی و به وزارت
دفاع عراق برده شدند. 22آخوند جنایتکار مصلحی وزیر
اطلاعات وقت رژیم، یک روز قبل از نمایش گفته بود:«مقامات عراقی قول دادند که بهزودی
اقدامات خوبی در خصوص وضعیت مجاهدین و اردوگاه اشرف انجام خواهند داد...اصرار ما به
عراقیها این است که هرچه زودتر تکلیف مجموعه اشرف را روشن کنند و آنها هم قول میدهند
بهزودی در این زمینه اقدام کنند، البته اقدامات خوبی هم انجام دادند که قابلتقدیر
است و هماهنگیهایی هم صورت گرفته که امیدواریم زودتر به نتیجه برسد» (خبرگزاری فارس
متعلق به سپاه پاسداران،8 تیر 90).
داناییفر
سفیر رژیم در بغداد هم، هفته قبل از آن صراحتاً اذعان کرد که حکومت آخوندی تمامی مخارج
هتل و رفتوآمد مزدوران مستقر در هتل مهاجر را تأمین میکند (روزنامه اعتماد رژیم،
2 تیر 90) دعاوی محمدرضا اسکاردی و سایر
مزدوران در این خیمهشببازی مضحک، عیناً تکرار دعاوی سه دهه گذشته اطلاعات آخوندی
علیه مجاهدین بود تا مالکی و جلادانش را که درنتیجه این حمله و کشتار 36 مجاهدو مجروح
کردن بیش از 300 اشرفی بهشدت ازنظر عراقی، منطقهیی و بینالمللی محکومشده بودند
را تبرئه و بهجای آنها قربانی را بنشانند. داناییفر سفیر تروریست رژیم درباره
نقش اطلاعاتی، که این عناصر در عملیات تروریستی رژیم بر روی ساکنان اشرف دارند اذعان
کرده و در پاسخ به سؤال خبرنگار روزنامه حکومتی اعتماد چنین میگوید:
خبرنگار: «ایران چه نفوذ اطلاعاتی
- امنیتی در داخل سازمان [مجاهدین] در داخل کمپ دارد»؟ داناییفر:«بیشتر
نفوذ، افرادی هستند که بیرون میآیند و شرایط آنجا را برای ما تعریف و تشریح میکنند».
(روزنامه اعتماد رژیم، 2 تیر90) رسوایی و محکومیت نمایش سخیف
اطلاعات آخوندی در وزارت دفاع مالکی
از سوی کمیتهها
و جریانهای عراقی و عربی شوی تلویزیونی مالکی با استفاده از مزدوران وزارت بدنام
اطلاعات رژیم آخوندی که مزدور اسکاردی هم از
آن جمله بود، خشم و انزجار حقوقدانان و سازمانهای حقوق بشری را نسبت به این اقدام
خصمانه علیه ساکنان اشرف، برانگیخت. تجمع حقوقدانان مستقل عراق، جمعیت وکلای مصری
دفاع از اشرف؛ وابسته به سازمانهای بینالمللی و عربی پیگیر وضعیت قانونی و انسانی
کمپ اشرف، کمیته عراقی دفاع از اشرف و جمعیت همیاری برای مجروحان اشرف و بسیاری از
تشکلها و شخصیتهای مستقل و شریف عراقی و عربی بلافاصله پس از پخش این شوی دستپخت
ولیفقیه و مزدوران عراقیش، با صدور بیانیههای جداگانه آن را بهعنوان عمل قانون شکنانه بهشدت محکوم کردند و بر حمایت
از حقوق قانونی ساکنان اشرف پای فشردند.
کمیته
عراقی دفاع از اشرف با صدور اطلاعیهیی، برگزاری کنفرانس مطبوعاتی عناصر وزارت اطلاعات
ایران در مقر وزارت دفاع عراق را اقدامی ننگین و مشمئزکننده دانست و اعلام کرد: «محمد
العسکری سخنگوی وزارت دفاع عراق در کنفرانسی، برخی از عناصر وزارت اطلاعات ایران را
که از تهران به عراق آورده شده بودند، برای پردهپوشی کشتار خونین 8 آوریل(19فرودرین90)
ساکنان اشرف و در مقابله با بیآبرویی جهانی دولت مالکی به صحنه آورد. اقدام ننگآوری
که بهکلی با هویت عربی و ملی عراقیان و بااخلاق انسانی و اسلامی در تضاد است و چیزی
جز سرسپردگی مالکی به رژیم ایران که حق حاکمیت ملی کشور ما را بهکلی غصب نموده نیست».
ادامه
مأموریت اسکاردی پسازاین همدستی در جنایت،
به ایران تحت حاکمیت ملایان برگشت داده شد و در شعبه وزارت اطلاعات استان مازندران
مشغول به خدمت شد. او بهسرعت مسیر خودفروشی را طی کرده و به نشخوار جعلیات گشتاپوی
آخوندی در شبکههای تلویزیونی دیکتاتوری آخوندها پرداخت. شرکت در جلسات توبه و ندامت
وزارت سرکوب و کشتار در شهرهای مختلف استان مازندران تا گیلان و تبریز، برای سرکوبی
خانوادههای مجاهدین و ملأ هواداران سازمان از مأموریتهای محولة نامبرده است.
وزارت
بدنام اطلاعات که بر منفوریت اجتماعی خود اشراف کامل دارد، از او که سابقه حضور در
اشرف را داشت برای جاسوسی و نزدیک شدن به خانوادههای ساکنین اشرف و لیبرتی استفاده
کرده او را به دورهگردی نزد خانوادهها میفرستد تا با واژگونه گویی، نقش مجاهدین
در همة سرفصلهایی که دکان دجال گری و دروغپردازی خلیفة ارتجاع را تخطئه کرده و کابوس
سرنگونی آخوندها بودهاند، آه و ناله سر دهد: سازمان مجاهدین «... همواره از سال
58 به بعد حامل بحران بود. شاهد بودیم در فضای باز سیاسی آن روزگار درحالیکه همه جریانات
و گروههای سیاسی به فعالیت اجتماعی و سیاسی مشغول بودند [مجاهدین] با رهبری شخص رجوی
در رویارویی با نظام نوپای جمهوری اسلامی به بهانههای مختلف درگیر میشد... علناً
مسعود رجوی در سخنرانی امجدیه، جمهوری اسلامی ایران را تهدید میکند...» (اسکاردی،
16 اسفند 93). اسکاردی، در یک گزارش پخششده از تلویزیون عربزبان نیروی تروریستی قدس، خواست
و توافق دوجانبه خلیفة ارتجاع با پسرخواندهاش نوری مالکی را تکرار کرد و گفت:«از دولت
عراق میخواهم که دیوارهای قرارگاه را باز کند برای نجات کسانیکه بهزور در زندانها
بازداشتشدهاند.[سازمان مجاهدین] خلق کماکان به شیوههای اطلاعاتی و خبیثانه علیه
عراق توطئه میکند». (تلویزیون عربزبان رژیم بهنام العالم، 9 تیر 90)
مأمور
گشتاپوی آخوندی علاوه بر شرکت در برنامههای تلویزیون عربزبان ملاها، در برنامههای
ساختهوپرداخته تلویزیون انگلیسیزبان رژیم به نام پرستی وی، شرکت کرد.
زمینهسازی
و مشروع کردن کشتار اشرفیها پسازاینکه مقاومت ایران زهر اتمی را به حلق ولیفقیه
ارتجاع ریخت و او را وادار به دست کشیدن از یکی از اهداف استراتژیکیاش کرد، رژیم آخوندی از روی ضعف و استیصال به فکر توطئهیی بزرگتر و
قتلعامی گستردهتر از 10 شهریور 92 در اشرف، برای یکسره کردن کار مجاهدین و اشرفیها
برآمد که درنهایت به حملة موشکی و پرتاب 80 موشک تقویتشده برای کشتار دستهجمعی مجاهدان
لیبرتی در 7 آبان 94 منجر شد. این اقدام جنایتکارانه منجر به شهادت ۲۴ مجاهد خلق و خسارات مالی فراوان گردید
و موجی از محکومیت علیه رژیم آخوندی و مزدورانش را در داخل و خارج کشور در پی داشت
به همین دلیل، خلیفه ارتجاع هنوز که هنوز است نهتنها مسئولیت آن را نپذیرفته بلکه
به روش شناخته شدة خمینی دجال؛ با ادعای اینکه مجاهدین خودشان خودشان را میکشند، تلاش
کرد برای کاستن از میزان منفوریت خود و مزدورانش، آن را به خود مجاهدین نسبت بدهد.
تاکتیکی که دقیقاً آن روی سکه موشکباران جنایتکارانه میباشد.وزارت اطلاعات برای
این منظور همة گماشتهها و پادوهای بدنام و گمنام خود ازجمله اسکاردی را به خط کرد.
وی
بعد از کشتار 7 آبان 94 در یک تومار ساخته و پرداختة اطلاعات آخوندی مدعی شد که مجاهدین:
«همیشه در مقاطع مختلف اعضا را ... به کشتن دادهاند». (نجات رژیم، 14 آبان 94)
البته،
دست زدن به کشتار مجاهدین، زجرکش کردن مجروحین، دزدی و غارت اموال و جلوگیری از خاکسپاری
شهدا و ... آنقدر رسوا است که با این یاوهها و اراجیف خلیفة ارتجاع، هرگز نمیتوان
آن را پاک کرد.
محمدرضا
اسکاردی کیست؟ اسکاردی یک مأمور وزارت بدنام اطلاعات و عامل فشار و سرکوب هواداران و خانوادههای
مجاهدین در استان مازندران میباشد.
او
در 22 اردیبهشت سال 90، توان تحمل پایداری و شرایط سخت مبارزه با آخوندها در اشرف را
نداشت و به همین دلیل خود را تسلیم نیروهای عراقی نمود. پیشازاین
سازمان بارها وی را در معرض انتخاب و رفتن پی زندگی خودش گذاشته بود ولی هر بار با
رد گزینههای ابلاغ شدة سازمان، بر ماندن در صفوف مجاهدین اصرار داشت. ازجمله در اسفندماه
89 با رد همة گزینههای پیشنهادی (دادن کمکهزینه و معرفی او به پلیس عراق توسط سازمان،
اطلاع به خانوادهاش برای بردن او به هرکجا که میخواهد و حضور میهمان در مناسبات سازمان
تا زمانی که امکان قانونی برای فرستادن او به خارج از عراق فراهم شود) بر حضور در مناسبات
تأکید کرده و گفته بود: «انشاءالله که جزء روسپیدان باشم و حفره و خللی در ادامه مبارزه
برایم پیش نیاید هم در پیشگاه خدا و هم در پیشگاه خلق روسفید باشم».
نامبرده
پس از تسلیم خود به نیروهای عراقی، به سرپل وزارت اطلاعات و نیروی تروریستی قدس در
عراق، موسوم به هتل مهاجر منتقل گردید و در اختیار نیروهای اطلاعاتی و امنیتی پسرخواندة
ولیفقیه طلسم شکسته در عراق و مأموران وزارت اطلاعات در سفارت رژیم در بغداد قرار
گرفت تا قبل از برگشت به زیر حاکمیت آخوندها، علاوه بر تخلیه اطلاعاتی جهت حملات بعدی
علیه اشرف، برای مصارف اطلاعاتی و تروریستی دیگر نیز بکار گرفته شود.
بیشک، همه
مزدوران، مأموران و گماشتگان اطلاعات آخوندی و هر آنکس که برای کشتار اشرفیها و در
خدمت آخوندهای جنایتکار، زمینهسازی کرد و میکند همدست فاشیسم مذهبی، در جنایت
علیه بشریت و قتلعام مجاهدین است و بیتردید بهپای میز محاکمه و عدالت و قانون کشانده
میشود و باید پاسخگوی جنایتش باشد.