برگرفته از ایران اسرار ،14 فوریه 2016 :
لینک به منبع :
تصريح كرد: «بايد گفت كه شوراي
ملي مقاومت ايران، سازمان مجاهدين خلق ايران و ارتش آزادیبخش ملي ايران همگي يك تشكل
جمعي را تشكيل میدهند كه هدف آن سرنگون كردن رژيم حاكم بر ايران است». قاضي تأكيد
كرد: بر اساس «تحقيقات قضايي» شیوههای مقاومت براي رسيدن به اين هدف «يا سياسي بودهاند
(مانند تبليغات، جلب توجهات، لابي كردن، استفاده از اهرمهای مختلف)»،
يا «با استفاده
از يك ارتش واقعي، ارتش آزادیبخش ملي ايران» و «يا دربرگيرنده عمليات نظامي داخل ايران
است كه توسط سازمان مجاهدين خلق ايران به عهده
گرفتهشده است» و «در پرونده سندي دال
بر عمل مسلحانهای كه غیرنظامیان را بهطور عمدي مورد هدف قرار داده باشد، وجود ندارد».
قاضي افزوده بود: دادههای پرونده «اجازه نمیدهد تهاجمات نظامي با اعمال تروريستي
يكي محسوب شود. در حقوق فرانسه يك تهاجم نظامي كه منجر به نبرد مسلحانه ميان نظاميان
شود، نمیتواند بهعنوان تروريسم توصيف شود». اما پرونده
در قدمهای بعد در فقدان هرگونه سند در مورد تروريسم، به اتهامات مالي مانند پولشویی
و تقلب منحرف شد. قضاييه فرانسه بهرغم پمپاژ شهادتهای دروغ و سيلي از اطلاعات ساختگي
ارائهشده توسط وزارت اطلاعات رژيم ايران، النهايه با تصريح بر اينكه براي اتهامهاي
مالي نيز هیچگونه دليلي وجود ندارد، بر «كلية اتهامها عليه مقاومت ايران» مهر بطلان
زد و بهاینترتیب بار ديگر اثبات شد تمامي دعاوي اين رژيم عليه مقاومت كه در طول عمر
ننگينش بلا وقفه و با هزینههای كلان و از طريق مزدوران و لابیهای رنگووارنگ خود
در سراسر جهان بهویژه در اروپا و آمريكا پمپاژ میشود، روشهای جنگ رواني اين رژيم
دجال براي تخريب چهرة درخشان مقاومت و مطلقاً دروغ است. بهمحض باز شدن اين موضوعات
در محضر يك دادگاه بیطرف و كمترين دايرة انصاف، يك حقيقت بيشتر نيست كه برملا میشود:
اتهام زنندگان به اين مقاومت
شفاف و پاكيزه كه تاکنون بهصورت منحصربهفردی ريزترين مسائل دروني خود را حتي در بحبوحة
مغلوبه گشتن جنگ هم در محضر خلق قهرمان به گستردهترین صورت، بازکرده است، پیادهنظام
اطلاعاتي و عوامل پوششي چهرة پليد گشتاپوي آخوندي هستند كه وظيفه آنها ايجاد پردة
استتار براي منشأ و مبدأ صدور چنین اراجيفي است مأموريتي كه به آنها قيمتي بيش از
يك سرپل و ايستگاه رلة محصولات جنگ رواني وزارت جاسوسي رژيم را نمیدهد.