19فوریه 2016 : جنگ گرگها همرا با جام زهر برجام وبن بست لاعلاج وورشکستگی اقتصادی در روزنامه های رژیم واز زبان کارگزاران چپاول گر وشیاد خود رژیم ( بدون هیچگونه تفسیر وتوضیح ) برگرفته از رسانه وطن امروز رژیم
وطن امروز: آلزايمر بنفش
سيدمحسن ميرشمسي:
سخن گفتن مكرر رئيسجمهور محترم از «برجام 2» تنها يك جنجال جديد در زمره جنجالهاي
قبلي مانند جنجال ردصلاحيتها و حربهاي تازه براي سرگرم كردن اذهان ملت و منحرف كردن
افكار مردم از آثار اقتصادي «برجام 1» بهشمار ميآيد. «برجام 2» صرفاً سياسيسازي
افكار عمومي براي فرار از پاسخگويي درباره وضعيت اقتصادي كشور است و هيچگونه كاربرد
ديگري ندارد! جناب آقاي روحاني و دولتمردانش بهتر و بيشتر از هركسي ميدانند «برجام
1» با آن همه هزينههاي سنگيني كه ملت و مملكت بهخاطر آن پرداخت كرد, از جمله پر كردن
قلب رآكتور اراك با سيمان و برچيدن هزاران سانتريفيوژو تعليق غنيسازي 20 درصد و محدود
كردن تحقيق و توسعه و هزينههاي سنگين ديگري از اين دست, كوچكترين و كمترين تأثيري
در اقتصاد كشور و رفع مشكلات معيشتي مردم ندارد! به همين دليل است كه دولتيها خود
را به فراموشي و آلزايمر سياسي زدهاند و دغدغه هر مسالهاي را دارند غير از معيشت
مردم! به همين جهت است كه روحاني و همكارانش در دولت يازدهم كه قبل از برجام, همه مشكلات
عالم بشريت از جمله «مشكل جيب مردم, اشتغال, رونق اقتصادي, رفاه اجتماعي, معضل محيط
زيست, صنعت, مشكل بانكها, خريد گندم و مواد غذايي, مشكل سرمايهگذاري, ساخت سد, تأمين
آب كشاورزي, دارو, مشكل تجهيزات پزشكي بيمارستانها و حتي آب خوردن و نان مردم» را به
تحريمها گره زدند و رفع و حل همه اين مشكلات را به توافق هستهييو برجام موكول و مشروط
كردند, امروز پس از برجام, به روي مبارك خود هم نميآورند كه چه وعدههايي به مردم
دادهاند و مردم چه توقعات و مطالباتي از دولت دارند! در همين راستاست كه روحاني در
پاسخ به مطالبه به حق مردم براي تأمين رفاه ملت در پسابرجام ميگويد: «مگر ما برجام
را آورديم؟ برجام را خدا آورد!» و با اين حرف سعي ميكند از زير بار مسئوليت تأمين
رفاه اقتصادي و اجتماعي ملت در دوران پسابرجام و پساتحريم كه اگر وظيفه ذاتي دولت نباشد-
كه هست- حداقل وعدهيي است كه به مردم داده است, شانه خالي كند و با زبان بيزباني
به همگان ميگويد رفاه را از دولت نخواهيد, از خدا بخواهيد (!) در واقع اين نگاه توحيدي
آقاي روحاني نه از باب توحيد كه بهواسطه ناكارآمدي دولتش است! اين جمله جناب دكتر
عراقچي كه «نبايد از برجام توقع شكوفايي اقتصاد داشته باشيم» و همچنيناين سخن آقاي
بعيدينژاد كه گفت «قرار نيست برجام توسعه صنعتي و اقتصادي ايجاد كند» نيز در همين
راستا ارزيابي ميشود! روحاني بسيار تمايل دارد مردم برجام را مسالهاي پايانيافته
و تمامشده قلمداد كنند تا تبعات حاصل از آن براي كشور در كانون توجهات قرار نگيرد
و كسي سراغي از نتايج اقتصادي برجام كه وعده داده ميشد, نگيرد! عبور سريعالسير روحاني
از«برجام 1» و تلاش بيوقفه براي طرح و تبديل «برجام 2» به مسأله اصلي كشور آنهم در
دوراني كه دغدغه اصلي مردم, مسائل اقتصادي و مشكلات معيشتي و بيكاري و ركود بيسابقه
و تاريخي است, نشان از همين تمايل آقاي روحاني دارد! حال آن كه برجام به گواه خود برجام
آغاز يك راه حداقل 10ساله و به عقيده كارشناسان شروع مسيري چندده ساله و شايد هم بدون
پايان است و به عبارتي كشور سالهاي بسيار طولاني درگير تبعات «برجام 1» است! روحاني
بهشدت علاقهمند است «صرف برجام» را بهعنوان سقف مطالبات ملت از دولت جا بيندازد!
اينكهاو مدام از «فرجام برجام» سخن ميگويد, به همين دليل است كه ميخواهد اينگونه
به افكار عمومي القا كند و بقبولاند كه دولت به وعده خود عمل كرده است! به عبارت بهتر
روحاني دوست دارد مردم را به خود برجام قانع و راضي كند! حال آن كه مردم هيچگاه از
دولت برجام را مطالبه نميكردند! بلكه مطالبه اصلي ملت از دولت در مذاكرات هستهيي
نه برجام كه حل مشكلات اقتصادي بوده و هست! برجام صرفاً بهعنوان مقدمهاي بهمنظور
رفع بهانهها براي رفع و رجوع مشكلات معيشتي در نزد ملت داراي اهميت بوده و هست! عليايحال
دولتي كه 2سال تمام, صدر تا ذيل كشور را معطل مذاكرات هستهيينگهداشت! دولتي كه هر
زمان با مطالبات اقتصادي و درخواست تحقق وعدههاي اقتصادي مواجه ميشد, امروز و فردا
ميكرد و بهانه توافق هستهييو رفع تحريمها را ميآورد! دولتي كه سياستهايش باعث ركود
عميقي شد كه هزاران بنگاه توليدي را به تعطيلي كشانده و هنوز هم قرباني ميگيرد! دولتي
كه حتي آب آشاميدني مردم و نان و غذاي روزمره مردم را به تحريمها و توافق هستهييگره
زد! دولتي كه ناكارآمدي و سوءمديريت خود و نيز ركود و رشد منفي اقتصاد و بيكاري و گراني
و مشكلات معيشتي و نچرخيدن چرخ زندگي مردم را با تحريم توجيه ميكرد و... امروز در
شرايطي قرار گرفته كه بهانهيي براي ناكارآمدي ندارد! چرا كه بنا بر «ادعا» ي دولت,
تحريمها كه بهانه هميشگي دولت بود, رفع شده و الآن نوبت دولت است كه وعدههاي اقتصادي
را محقق كند! دولت اما با عنايت به اينكهميداند برجام تأثيري در اقتصاد كشور نخواهد
گذاشت و همچنيناز آنجا كه ميداند عدم تغيير در اوضاع اقتصادي كشور و عدم تحقق وعدههاي
اقتصادي دولت و برآورده نشدن انتظارات و توقعات اقتصادي ملت از برجام, دولت را بهشدت
در انتخابات با مشكل مواجه و مسير ورود حاميان دولت را به مجلسين خبرگان و شوراي اسلامي
صعبالعبور خواهد كرد و اين مشكل در انتخابات رياستجمهوري آينده نيز دوچندان خواهد
شد, به سياستهايي از جمله تغيير يا حداقل تعديل توقعات و انتظارات اقتصادي از دولت
در ايام پسابرجام و پساتحريم روي آورده است تا مشكل مذكور را به كمترين حد ممكن برساند!
با اين تفاسير, آنچه به نظر قطعي ميرسد اين است كه سياست روحاني و تئوريسينهاي جنگ
رواني دولت براي تغيير يا تعديل مطالبات اقتصادي مردم و سرگرم كردن ملت به مسائل حاشيهاي
و پيشپاافتاده سياسي و جنجالهاي بياهميتي مانند ردصلاحيتها و«برجام 2» و امثالهم,
سياستي از پيش شكستخورده است! چرا كه اوضاع اقتصادي كشور و وضعيت معيشت مردم در دولت
روحاني به حدي نابسامان شده كه هيچ لطايفالحيلي از جمله «برجام 2» براي انحراف اذهان
عمومي از مسأله اقتصاد كارساز نخواهد بود! بايد به دولت و جناب آقاي روحاني گفت «برجام
1» براي مردم آب و نان نشده است چه برسد به «برجام 2»! آقاي رئيسجمهور بهتر است به
جاي «برجام 2» به فكر نان مردم باشد كه خربزه آب است!