۱۳۹۵ فروردین ۹, دوشنبه

شاهدان سیا : «القاعده» و ايران در انفجارهاي خُبر و دو سفارت آمريكا در شرق آفريقا و مين روب «كول» همكاري كردند



برگرفته از اسرار پشت پرده ،28مارس 2016:
لینک به منبع :


منبع اصلي: الشرق الاوسط 25 مارس 2016
الشرق الاوسط: اسناد قضائيه جديدي در دست داشتن ايران در عملیات تروریستی «الشرق الاوسط» امروز تفاصيل اضافي در رابطه با مدارك واسناد تحويل داده شده به دادگاه نيويورك را فاش كردكه دلایل پشت حكم صادره توسط قاضي جرج دانيل قاضي دادگاه نيويورك براي جريمه 10.7  ميليارد دلار علاوه بر بهره جايگزين براي مدت قبل از صدور حكم را آشكار مي كند كه سالانه 9% برآورد مي شود , كه  بر 21ميليارد دلار بالغ مي شود.
«الشرق الاوسط» به اسنادي ذيربطي دست يافته است كه بصورت اختصاصي در دو قسمت آن را منتشر خواهد كرد , قسمت اول شهادتهاي به نفع شكايت كنندگان برعليه دولت تهران و «حزب الله» لبنان  و تشكيلات القاعده است كه همگي نكات اصلي در قضيه هستند , و امروز شهادت آژانس اطلاعات آمريكا (سيا) در مسئله معروف «هافليش» كه تعدادي از قربانيان حوادث يازده سپتامبر و شركت هاي حفاظت خصوصي آن را تقديم كردند را گزارش کرد.
«هافلش» يكي از بيوه زنان قربانيان كه در برج تجاري شمالي كشته شده است و اولين شاكي اين قضيه مي باشد, شهادت مقامات آژانس اطلاعاتي آمريكا تاكيد مي كند كه دولت ايران در حملات 11سپتامبر 2001 كمكهاي مادي به تشكيلات القاعده تقديم كرده است.
روز 26مارس 2010 دو تن از مقامات, كه براي مدت طولاني درآژانس مركزي آمريكا كار كرده بودند در دادگاه ناحيه جنوبي نيويورك در چارچوب اسناد قضية «هافليش» كه بر عليه ايران تشكيل شده بود شهادت دادند, كه دادگاه آنها را به عنوان  شهادت دهندگان كارشناس توصيف كرد.
دو شاهد در صحبت هاي خود به دادگاه تاكيد كردند «كه رابطه جنگجويان (القاعده) با ايران امروز توليد نشده است, بلكه به دهه هشتاد قرن گذشته در افغانستان برمي گردد. كه منجر به  ايجاد رابطه شخصي قوي بين مقامات ايراني و امير جنگ افغانستان كه ايران از آن حمايت مي كرد و رهبراني از تشكيلات القاعده و بعد اسامه بن لادن و ايمن ظواهري گرديد, اين رابطه ها در افغانستان نقش فعالي در زنجيره حوادث كه منجر به وقوع حملات يازده سپتامبر شد داشتند. همچنين فرار صدها تن از عناصر القاعده از كوههاي تورا بورا به ايران بعد از حمله آمريكا به افغانستان پس حوادث يازده سپتامبر شد.
همكاري بين تشكيلات القاعده و ايران و از طرف ديگري حزب الله فعال بود و اين تنها به طراحي و اجراي حوادث 11سپتامبر 2001 خلاصه نميشود , بلكه در عمليات زياد ديگري كه تشكيلات القاعده قبل از آن انجام داده بود هم وجود دارد, از جمله:
·       عمليات انفجار برجهاي خُبر در دولت پادشاهي عربستان سعودي سال 1996
·       منفجر كردن دو سفارت آمريكا در شرق آفريقا در سال 1998
·       انفجاري انتحاري با استفاده از قايق تندرو در نزديكي مين كوب يو اس اس كول آمريكا در نزديكي سواحل يمن در سال 2000,
منبع قضايي به «شرق الاوسط» گفت كه شهادت داده شده بر عليه ايران شش تن از افراد و طرفها كه در اين پرونده دست داشته را مورد هدف قرار ميدهد كه خواسته شده است تا در برابر دادگاه حاضر شوند كه اين افراد عبارتند از: آيت الله علي خامنه اي , علي فلاحيان وزير اطلاعات وقت رژيم و محمد باقر ذوالقدر جانشين فرمانده سپاه پاسداران, باضافه سه ارگان كه عبارتند از وزارت اطلاعات و امنيت ايران و سپاه پاسداران و سپاه قدس مي باشد.
شاهدان كارشناس كه در آژانس مركزي اطلاعات آمريكا كار مي كردند گفتند كه همكاري سطح بالا بين عناصري از دولت ايران و (القاعده) بدون رهنموردها و دستورات قبلي از بالاترين مقامات حكومتي ايران شامل رهبر عالي رژيم آيت الله علي خامنه اي و علي فلاحيان وزير اطلاعات رژيم و مقامات ديگري كه در شهادت دادن از آنها نام برده شده است امكان پذير نيست , اين تاكيدات نام خامنه اي و فلاحيان و ديگران را مورد تاكيد قرار دادند كه اين افراد فقط در حوادث 11سپتامبر روي آنها تاكيد نشده است بلكه در دادگاههاي زيادي از آنها نام برده شده است. منبع قضايي به «الشرق الاوسط» گفت كه عليرغم محتوي زياد شهادتها , كه مي توان از طريق دادگاه جنوبي ايالت نيويورك به آن دسترسي پيدا كرد , اما صفحات زيادي از اسناد پنهان مي باشند و اين مواد پنهان شده عبارت است از اطلاعاتي است كه يكي از كاركنان اطلاعات مركزي آمريكا آن را بدست آورده است كه در كد گذاري كاريشان  در طبقه بندي «سري» طبقه بندي شده است. لذا احتمال دارد كه بعضي ادعاها كه از طريق استدلال به آن رسيده است از طريق شهادت دادنهاي سري انجام گرفته باشد.
منبع قضايي كه نخواست نامش فاش شود اضافه نمود, شهادت هاي داده شده  ديدگاه شاهدان را نه تنها  در باره (شيوه كار) دولت ايران در همكاري با حزب الله را نشان مي دهد بلكه با تشكيلات القاعده و حماس و گروههاي ديگر را آشكار مي نمايد. و بيان مي كنند كه چگونه آنها  تمايل دارند بدون اينكه ردي از خود به جا بگذارند تمايل به حمله برعليه اهداف غربي و غيره دارند.
شهادت هشدار دهنده كه مملو از اتهامات خطرناك به بالاترین مقامات رژيم ايران است , بر شهادت كليروم لوپز مسئول سابق عمليات مخفي سيا  و بروس دي تيوت رئيس يكان سابق سيا كه  دو تن از مقامات سيا مي باشند استوار شده است كه براي مدت دو دهه يا بيشتر كارشان ادامه داشت و ماموريت هاي خاص آنها بصورت مستقيم با مسئله ايران  و گروههاي تروريستي ارتباط داشت. این قضاوت دادگاه همچنين به شهادتها توسط منبع مطمئن , مانند گزارش «كميته بزرگ 119» باضافه شهادت ها و صحبت هاي مقامات بالاي نظامي آمريكا و غيره كه شبه اي بر درستكاري آنها وجود ندارد, متکی است شاهدان بعضي ادعاها را بر اساس كار حرفه اي خود در سيا يادآوري كردند كه نمي توان آن را از طريق منابع عام ديگري مورد تاكيد قرار داد ,براي همين صداقت و سلامتي آنها بالا مي باشد.
از آنجا که در قضية هافليش قاضی گفت که قبل از اينكه دو نفر به عنوان كارشناس شهادت دهند، دولت ايران اين دادگاه را غير قانوني اعلام کرد و شركت در آن براي دفاع را قبول نكرده ست، هيچ وكيلي از طرف دادستاني براي رد شهادت وجود نداشت.
  منبع قضايي عاليرتبه به «الشرق الاوسط» گفت كه سه روش اصلي اين شهادت دادن مهم را برجسته مي كند:
اولا. عمق همكاري بين تشكيلات القاعده و دولت ايران و حزب الله كه به رابطه مستقيم و شخصي بين رهبران اين سه كيان مي باشد كه خود را درعمليات قبل از حملات يازده سپتامبر و طي خود حملات متجلي مي كند , و طبق شاهدان اثباتي فعاليتهاي خونيني پس از حملات انجام گرفت: «حزب الله» به القاعده در پولشويي و از طريق فروش الماس آفريقايي به  تقويت قدرت ماليش كمك كرد و چند ماه قبل از حملات يازده سپتامبر در يك لحظه تاريخي آن را ترك كرد. دو سازمان در ترور احمد شاه مسعود رهبر افغاني با هم همكاري كردند تا از يكي از شخصيت هاي اصلي اپوزيسيون كه براي ائتلاف بين بن لادن و جنبش طالبان حياتي بود خلاص شوند. واضح است كه بعد از محقق شدن «پيروزي» بزرگ در 11سپتامبر از ديد اجرا كنندگان, همكاري بين جمهوري اسلامي و تشكيلات لبناني وابسته به آن و تشكيلات ديگر ادامه پيدا كرد كه در نهايت منجر به انفجاري اوت 2003 مجتمع رياض شد كه باعث كشته شدن 38نفر و مجروح شدن 160نفر ديگر گرديد.
شيوه دوم كه مي توان از طريق شهادت دادنها آن را ملاحظه كرد اين است كه سالها زياد قبل از حملات يازده سپتامبر و بعد از آن مقامات آمريكايي زيادي ازهمه سطوح دولتي فهميدند و درك كردند كه تشكيلات القاعده و ايران با هم همكاري مي كنند و بعضي از آنها نه تنها در مجالس خصوصي در اين باره صحبت كردند بلكه تعداد زيادي از تريبونهاي عمومي در اين رابطه سخن گفتند, بعضي از مقامات اعتقاد دارند كه اگر دولت آمريكا از آن هشدارها استفاده مي كرد و اقدامات مشخصي اتخاذ مي كرد, چه بسا مي توانست ازحملات يازده سپتامبر و رنجهاي كه درنتيجه همكاري بين ايران و تشكيلات القاعده بوجود آمد جلوگيري كند , و عليرغم هزاران شنود انجام گرفته شده از تلفن ها توسط اطلاعات و غيره كه همكاري بين ايران و «القاعده» را تائيد مي كرد  چند هفته قبل از ارائه گزارش طولاني خود به كميته يازده سپتامبر داده شده بود, پژوهشگران كميته تاكيد كردند كه زمان كافي براي تضمين درجه اعتماد در نتايج گزارش نداشتند و پژوهشگران از تمام دست اندركاران مبارزه با تروريسم كه در آينده در اين پهنه كار مي كنند خواستند كه جز به جز اين اسناد را چك نمايند و پيامدهاي آن را به صورت برنامه اي مشخص كنند.
ليكن شاهدان ادعا مي كنند كه عليرغم گذشت سالها تا الان كسي به اين توصيه ها عمل نكرده است, سالها قبل از حملات يازده سپتامبر يك تحليلگر در آژانس اطلاعات دفاعي رابطه بين ايران و تشكيلات القاعده را ديده باني كرد و حجم خطري كه بوجود مي آورد را ارزيابي كرد و تلاش كرد كه همكاران خود را تشويق نمايد تا دو كيان تروريستي را با هم چك كنند. و نه اينكه هريك را بصورت جداگانه بررسي نمايند. ليكن موفق نشد موسسه اي كه در آن كار مي كند را قانع نمايد تا مسئوليت مقايسه تحليلي را بعهده بگيرد.

ميزان اسناد داخلي و صحبت هاي عام كه بعضي از مقامات بالاي آمريكا ايراد كردند نشان مي دهد كه آنها رابطه بين ايران و تشكيلات القاعده را درك مي كردند. ليكن روشن است كه اين درك منجر به اقدام دولتي كه در سطح حجم خطر باشد نشده است. اسناد شامل گواهي هاي مي شود بعنوان مثال تلگرام وزارت خارجه كه مجاز شده است , رابطه بين بن لادن و ايران را يادآوري مي كند, از جمله مقاماتي كه بطور علني در مورد رابطه بين ايران و تشكيلات القاعده شهادت داد, بارتر گروس رئيس پيشين اطلاعات آمريكا  و جرج تنت رئيس سابق اطلاعات آمريكا  و كوفر بلاك هماهنگ كننده امور مبارزه با تروريسم سابق در وزارت خارجه آمريكا و دو تن از ديپلمات ها كه بعنوان سفير در آفريقا كار كردند.