برگرفته از ایران اسرار ،2مارس 2016:
لینک به منبع :
مصاحبه لوموند با آیت الله یوسف صانعی : «حسن روحانی کدام اقدامات را انجام داده؟»
روزنامه لوموند 28فوریه2016
آیت
الله صانعی، عضو پیشین شورای نگهبان قانون اساسی و یار وهمراه اسبق خمینی، از اقامتگاه
خود در شهر قم از عملکرد حکومت ایران کرارا انتقاد میکند
لوموند
– انتخابات مجلس خبرگان متشکل از 88 معمم مأمور تعیین جانشین رهبر عالی روز جمعه
26 فوریه برگزار شد. نامزدها پیش از آنکه در معرض داوری رأی دهندگان قرار گیرند، مشمول
یک گزینش سختگیرانه قرار گرفتند. از نزدیک به 800 کاندیدا، شورای نگهبان، ارگانی منصوب
از طرف رهبر و رئیس قوه قضائیه، تنها به 161 تن
اجازه شرکت در انتخابات را داد. نوه شخص...خمینی، حسن، از آنجا به اصلاح طلبان
نزدیک بود، رد صلاحیت شد. از نظر شما این گونه گزینش چه مفهومی دارد؟
یوسف
صانعی – من در دوران امام خمینی عضو شورای نگهبان بودم. برای آنکه شخصی بتواند در انتخابات
خبرگان نامزد شود، تأییدیه دو مدرس یا دو چهره شناخته شده و مورد احترام در حوزه علمیه
قم کفایت میکرد. در آن زمان بیشتر این مجوزها را خود من و مرحوم آیت الله العظمی فاضل
لنکرانی صادر میکردیم. اما پس از فوت رهبر، شورای نگهبان سیستم آزمون رسمی در قم را
برقرار کرد. در نتیجه این انتخابات معنی و مفهوم واقعی خود را از دست داد و در نهایت
آزادی عمل مجلس خبرگان از آن گرفته شد.
امروز
شورای نگهبان میتواند هر گونه محدودیتی که بخواهد تحمیل و هر کاندیدایی را به دستاویز
این آزمون، بدون هیچ کنترل یا نظارت دیگری، به دلخواه خود تأیید یا رد کند. حسن خمینی
از آنجا که یک شخصیت مورد احترام مدارس حوزه بود، عقیده داشت دلیلی برای شرکت در این
آزمون ندارد. اما همراه با او، ده ها عضو برجسته دیگر حوزه و علمایی که مایل بودند
از راه اعلام نامزدی خود وفاداریشان به جمهوری اسلامی را نشان دهند، رد شدند بدون اینکه
حق توضیح خواستن درباره دلایل رد خود، اینکه چه نمره ای گرفته اند و در چه زمینه هایی
نمره کم گرفته اند، داشته باشند...
-اعضاء مجلس خبرگان به مدت هشت سال انتخاب میشوند. با توجه به سن رهبر،
علی خامنه ای، غیر قابل تصور نیست که این مجلس قرار باشد رهبر بعدی را انتخاب کند.
بنظر شما چه کسی یک کاندیدای مناسب خواهد بود؟
-من در جریان مباحثات مربوط به این مسأله نیستم. سیاستها تغییر میکند
و من نمیدانم سرانجام چه تصمیمی گرفته خواهد شد.
-آیا مشخصات ایدآلی برای یک رهبر جدید در نظر دارید؟
-این در قانون اساسی آمده است. رهبر باید یک عضو مورد احترام حوزه و
یک اوتوریته فکری و مدیر و مدبر برای اداره امور کشور و سیاست خارجی باشد. همچنین باید
بتواند مانع از پایمال شدن حقوق مردم، استقلال کشور و آزادیهایشان گردد. باید طوری
عمل کند که مردم برده و بنده برخی دار و دسته های خاص نباشند.
-پس از مرگ...خمینی در سال 1989، کسی در بین بالاترین مراجع مذهبی کشور
پیدا نشد. علی خامنه ای یک چهره مذهبی مورد احترام و یک «حجت الاسلام» در بین هزاران
تن دیگر با همین رتبه مذهبی و یک شخصیت سیاسی مهم بود که تصدی ریاست جمهوری را هم داشت.
آیا بنظر شما این وضعیت میتواند بازهم تکرار شود؟
-در آن زمان ما تازه از جنگ تحمیلی از سوی عراق (1988-1980) بیرون آمده
بودیم و بسیاری شخصیتها تردید داشتند بتوانند آن وضعیت را مدیریت کنند. لذا آماده تصدی
این سمت نبودند. امروز روحانیون بر وضعیت کشور کاملا اشراف دارند و وظایف مجلس خبرگان
را می شناسند که محور آن بررسی و نظارت بر تمام مسائل مربوط به رهبری است. اما امروز
رهبر در جایگاهی قرار گرفته فراتر از قوانین. لذا تمام این مسائل تنها پس از مرگ رهبر
میتواند مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.
-نظرتان راجع به کارنامه ریاست جمهوری حسن روحانی، هفت ماه پس از انعقاد
توافق نامه بین المللی وین بر سر برنامه اتمی ایران و در شرایطی که وی تلاش میکند سرمایه
های خارجی را به کشور جلب و یک پروژه عظیم اصلاحات اقتصادی را اعلام کرده، چیست؟
-این را بخاطر بسپارید که یک حکمران مستبد میتواند خواست خود را به
زور تحمیل کند، در حالیکه برخی دیگر قدرت خود را از راه های دموکراتیک بدست میاورند،
اما تنها با حرف و شعار نمیتوانند کاری صورت دهند. همین دیروز مطبوعات به نقل از آقای
روحانی نوشتند که رشوه و ارتشا و قاچاق مزمن در مرزها مانع از توسعه اقتصادی ایران
است. اما نام عاملان این این فساد را ذکر نکرد. هرکسی میتواند از این حرفها بزند، اما
آقای روحانی چه اقدامی کرده و عمل او در کجا بوده است؟ او باید این مفسدان را به مردم
معرفی و آنها را بازداشت کند.
اما
برای این کار، جامعه ما باید از یک آزادی بیان واقعی، آزادی مطبوعات، آزادی رسانه های
ارتباط جمعی برخوردار باشد که هیچیک وجود ندارد. واقعیت اینست که اینها نمیخواهند مفسدان
و متخلفان را بازداشت کنند.
-روحانی پیس از انتخاب خود در سال 2013، قول پیشرفتهایی در زمینه حقوق
مدنی را داد. اما اکنون بنظر میرسد که به باور او، این پیشرفتها تنها در مرحله سوم،
ابتدا پس از حصول توافق هسته ای و سپس بهبود وضعیت اقتصادی فاجعه بار کشور، امکانپذیر
خواهد بود. نظر شما در ارتباط با به تعویق انداختن تحقق آن وعده ها چیست؟
-ردیف کردن اولویت های متضاد به این شکل هیچ فایده ای ندارد. بهبود
بخشیدن به وضعیت اقتصادی نباید مانع شود که همزمان مترصد آزاد سازی جامعه نباشیم. در غیر این صورت، کسانی که سرمایه های عظیم اندوخته
اند، راه همه چیز را سد خواهند کرد. رسیدن به رشد اقتصادی بدون آزادی، بخصوص آزادی بیان که بتوان از طریق آن فساد و خیانت را
افشا کرد، غیر ممکن است. خودتان قضاوت کنید : حسن روحانی باز درهمین اواخر گفته که
وضعیت اقتصادی ما روز به روز بهتر میشود، اما امروز از رشد اقتصادی صفر درصد و حتی
رکود صحبت میشود.
واقعیت
اینست که عده ای تلاش کردند با قاطعیت عمل کنند و بهای این کار خود را نیز پرداختند.
منظورم مهدی کروبی و میرحسین موسوی – کاندیداهای ناکام انتخابات ریاست جمهوری 2009
و سمبل های جنبش اعتراصی آن زمان که با خشونت بسیار سرکوب شد – و همسر او، زهرا رهنورد،
استاد دانشگاه و از مفسران فقه و حقوق اسلامی، است. آنها پنج سال است بدون هیچ دلیل
قانونی یا محاکمه در حصر خانگی بسر میبرند. دیگران حاضر به انجام چنین فداکاریهایی
نیستند. به همین دلیل است که من میگویم با صرف حرف زدن هیچ کاری پیش نخواهد رفت.
-نظرتان راجع به درگیر شدن ایران در منازعه سوریه چیست؟
-اگر کسانی مانع از ساقط کردن بشار اسد از قدرت نشده بودند، امروز در
چنین وضعیتی نبودیم. اما امروز اسد دستاویزی شده برای رو یا رویی دو ابرقدرت جهانی،
روسیه و آمریکا. بهای آن را نیز مردم می پردازند : مردم سوریه و مردم دیگر کشورهای
منطقه، چرا که آنها هستند که کشته یا زندانی و مجبور به ترک خانه و کاشانه خود میشوند.
اما دنیا در حال تغییر است : زمانی بود که مردان به جنگاوری افتخار میکردند و به قهرمانان
جنگ مدال میدادند. امروز کل بشریت از هر چه جنگ است متنفر است، کسی دیگر تمایلی به
تجلیل از عده ای آدمکش و کسانی که بر آنها فرماندهی میکنند، ندارد. امروز ما دادگاه
جزای بین الملل لاهه و منشور ملل متحد را داریم.
-تأثیرات منازعه سوریه بر جامعه ایران چیست؟
-این جنگ بر روح و روان مردم سنگینی میکند. وضعیت با دوران امام خمینی
و جنگ تحمیلی از سوی عراق فرق بسیار دارد. آن جنگ هر چند از بابت آن متحمل خسارات سنگینی
شدیم، به نفع ملت بود. امروز امیدواریم مخاصمات در سوریه، افغانستان و عراق پایان یابد.
به این منظور کشورها باید استقلال خود را حفظ کرده، از ورود یا اتکا به درگیری بین
شرق و غرب پرهیزکنند.
-شبه نظامیان شیعه لبنانی، عراقی، افغان و پاکستانی در سوریه و تحت
فرماندهی ایرانیها در کنار نیروهای رژیم میجنگند. بعضی از آنان، بخصوص افغانها، کارگران
مهاجری بودند که در ایران به استخدام در آمده اند. نظرتان راجع به جنگی که این گروهها
به انگیزه های مشخصا مذهبی پیش می برند، چیست؟ -من نمیدانم مبنا و انگیزه
جنگیدن اینها کدام است. شخصی است، یا اینکه مجبورشان کرده اند بجنگند...نمیدانم. اما
کسانی که دیگران را مجبور میکنند بروند و بجنگند، باید توجه داشته باشند. آیا خودشان
و فرزندانشان حاضرند به جبهه جنگ بروند؟ به فضل الهی این مسأله هم حل خواهد شد.»