مریم رجوی وسخنرانی در کنفرانس «نقش زنان در جنگ علیه رادیکالیزم»در پارلمان اروپا
خانم
بئاتریس بسرا رئیس کنفرانس
حضار
محترم
از
دیدار با شما و شرکت در این کنفرانس درباره راههای مبارزه با بنیادگرایی خوشوقتم.
افراطیگری
تحت نام اسلام، مثل بیماریکشندهیی است که به دلیل اینکه تا کنون با آن مقابله نشده،
بهصورت جهانی در حال گسترش است. برای از بین بردن این اپیدمی یک اقدام فراگیر ضروریاست.
از دهه ۱۹۹۰ما هشدار میدادیم که بنیادگرایی اسلامی یک تهدید جدید جهانی
است.
امروز
یک نگرانی واقعی در مورد داعش وجود دارد. ولی باید توجه کرد که گسترش داعش حاصل دو
تحول در منطقه است: از یک طرف اشغال عراق توسط رژیم ملایان بعد از جنگ ۲۰۰۳ و
سرکوب شدید سنیهای عراق توسط دولت دست نشانده ملاهای ایران در عراق.
از طرف دیگر
سرکوب مردم و مخالفان سوری توسط دولت بشار اسد با مشارکت و تحت هدایت رژیم ایران.
پس،
اگر سلطه رژیم ایران بر عراق و سوریه نبود، اگر سرکوب سنی ها در عراق و دیکتاتوری بشار
اسد نبود، داعش بعنوان یک تهدید ظهور نمی کرد.
با
شروع حکومت آخوندها در سال ۵۷، یک الگوی مادی و زنده برای همه گروههای
بنیادگرا ایجاد شد. تاریخ سی و هفت سال گذشته گواهی میکند که هیچ عاملی به اندازه
وجود یک حکومت الگو، در تکثیر بنیادگرایی و هدایت آن مؤثر نبوده است. بهخصوص که آخوندها
فعالانه در تأسیس این گروهها یا هدایت ایدئولوژیکی آنها کار میکردند. همچنین
آنها را تأمین مالی و تسلیحاتی کرده و میکنند. حزبالله لبنان ساخته شده ملاها و تحت
حمایت آنهاست. انصارالله یمن تحت حمایت ملاهاست. چندین گروه شبهنظامی در عراق وابسته
به سپاه قدس هستند و سلاح و مهمات بنیادگرایان آفریقا از ایران ارسال میشود.
متاسفانه سکوت
و سازش غرب در قبال رژیم ایران، جریانات بنیادگرای دیگر را نیز جری کرده است که همان
مسیر ملاها را بروند.
سئوال
بعدی این است که ایدئولوژی بنیادگرایان چیست؟ بنیادگرایان، چه سنی و چه شیعه، بهرغم
اختلافات ولی مبانی مشترکی دارند. آنها خود را نمایندگان اسلام معرفی میکنند و احکام
شریعت ارتجاعی خود را با زور به مردم تحمیل میکنند. در حالی که اسلام با اجبار درتعارض
است. زن ستیزی در قلب تفکرات آنها قرار دارد. آنها به تروریسم، قتلعام زندانیان
و کشتار جمعی افراد بیدفاع دست میزنند. در حالی دستورات اسلام با آن بهشدت مخالف
است. از آخوندهای ایران تا داعش و بوکو حرام همه در اعتقادات بنیادگرایانه مانند
هماند. اعتقادها و رفتارشان مثل هم است؛ پایههای اعتقادشان یکی است که عبارتاند
از: تشکیل یک حکومت استبدادی بهنام خلافت اسلامی یا ولایت فقیه.
گروههای بنیادگرا
در زمینه های زیر مشترک هستند:
- تحمیل دین اجباری
به وسیله احکام شریعت،
- صدور تروریسم،
- -سلطهطلبی در خارج
مرزها،
- -ضدیت با غرب و زن
ستیزی،
سوال
این است که راه مقابله با این خطر چیست؟ و برخورد صحیح چیست؟
یک مبارزه
همهجانبه و قاطع که تجربه مردم و مقاومت ایران است. برخورد صحیح با این مساله است.
من میخواهم
بهطور خلاصه تجربه مقاومت مردم ایران در این مبارزه را یادآوری کنم:
یکم
ـ برای مقابله با هیولای بنیادگرایی مقابله نظامی کافی نیست. بلکه به یک مقابله فکری
و فرهنگی نیاز دارد.
برپایی
یک جنبش سازمانیافته علیه این رژیم و ارائه یک آلترناتیو فکری و فرهنگی در برابر آن
باعث شد که بنیادگرایی از نظر اجتماعی و ایدئولوژیکی در ایران شکست بخورد.
دوم
ـ در این مبارزه زنان نقش محوری دارند. قرار گرفتن زنان در جایگاه برابر با مردان
و بهخصوص مشارکت فعال و برابر زنان در رهبری سیاسی یک شرط ضروری است. در نهایت این
مبارزه رهبریشده توسط زنان است که بنیادگرایی را شکست میدهد.
سوم
ـ موفقیت این مبارزه همچنین در گرو رهایی مردان از فرهنگ و تفکر مردسالارانه است.
فهم و پذيرش داوطلبانه ضرورت مشاركت زنان در امررهبري سياسي جدي ترين ضربه به انديشه
مردسالاري است.
از همه شما متشکرم