۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه

شعار دانشگاه سنگر آزایست و گور استبداد



منبع : ایران آزاد فردا 
تاریخ : 18 می 2016

لینک 
سیزدهم همین ماه بود  که خامنه‌ای در سخنرانیش برای عده‌یی که تحت نام معلم دور خودش جمع کرده بود نسبت به تلویزیون و برنامه‌هایش ابراز نگرانی کرد و گفت: ‘یکی از مسئولان در این زمینه صدا و سیما ست. صدا و سیما خیلی نقش میتونه ایفا کنه، من سال گذشته هم گفتم، عمل نشده، اونچنان که باید عمل نشده ”. (تلویزیون رژیم۱۳اردیبهشت۹۵) 
اما نگرانیهای خامنه‌ای بیشتر از این حرفها بود که به چنین تذکری قانع شود و چند روز نگذشت که رئیس صدا و سیمای رژیم را که قطعاً در جهت تشدید فرهنگ آخوندی و ارتجاعی است، عوض کرد
حالا این سؤال پیش می‌آید که نگرانی آخوندها از چیست؟ چرا مجبور به تشدید فضای سانسور و اختناق هستند؟ ! اظهارات آخوند موحدی کرمانی امام جمعه نمره موقت تهران در این رابطه قابل‌توجه و خواندنی است.
این آخوند جنایتکار گفته است: ”دستوراتی مقام معظم رهبری داده‌اند در این رابطه به مسئول قبلی و فرمودند دستور من همانهاست, آنها را به‌دقت بخوانید, دقت کنید, دستورات, دستورات ولی امر است, مسأله صدا و سیما مسأله بسیار مهمی است, یک دانشگاه سیار هست, همه دارند می‌بینند و بچه‌ها و نوجوانها می‌بینند و در روحشون و جانشون نفوذ میکنه, مهم اینه… بر جوانها رحم کنید ”. (رادیو رژیم ۲۴اردیبهشت) 
آری، ترس رژیم از جوانهاست. تلویزیون تحت‌امر ولایت‌فقیه، همان دستورات و مأموریت قبلی را که سانسور و قیچی و ارائه برنامه‌های مبتذل آخوند پسند است، باید دنبال کند، تا با استفاده از تکنولوژی، به‌زعم خود، جوانها را به خط خود یعنی خط ارتجاع و قرون وسطی ببرند. مأموریتی که این اظهارات اعتراف به شکست آن دارد. جالب این‌جاست که این آخوند مرتجع می‌گوید تلویزیون مثل دانشگاه است، البته درستش این بود که با توجه به فرهنگ مبتذل و حجم برنامه‌هایی که با آخوندها برگزار می‌شود، می‌گفت تلویزیون، حوزه قرون وسطی است.
موحدی کرمانی در ادامه اضافه می‌کند که این رسانه در روح و جان جوانان و نوجوانان نفوذ می‌کند و می‌گوید به جوانها رحم کنید. اما واقعیت چیست؟ 
واقعیت این است که سیمای رژیم مثل همیشه بی‌رونق است و طبق اعترافهای کارگزاران رژیم حدود ۶۰ درصد از مردم ایران از ماهواره استفاده می‌کنند و اصلاً سراغ کانالهای آخوندها نمی‌روند. چیزی هم که این آخوند مرتجع باید نگرانش باشد، روز خشم انفجاری جوانها و خروش آنها علیه آخوندهاست. نگرانی واقعی این آخوند باید این باشد که آیا در چنین روزی از خشم جوانان به جان آمده از ظلم و ستم آخوندی، گریزی خواهند داشت؟.