مقاله ای که در پایین می آید عین یادداشت پاسدار شریعتمداری یکی از عاملین وطراحان قتل های زنجیره ای است که در چند شماره تمام جزئیات آنرا در چند سایت افشاء کردیم این پاسدار باند خامنه ای که الان اینطور در جنگ وجدال گرگها به باند رقیب حمله میکند ومی نویسد سگ ها را گشوده ایم یعنی سگ ها ول وآزاد هستند وسنگ را بستیم اما چند روز بعد از این مقاله در یک نشست در بیت خامنه ای مطرح کرد که کشور در حال التهاب است وخطرقیام جدی است وهیچ تغیری د رزندگی مردم وقیمت اجناس بوجود نیامده تا الان میگفتیم که برجام مشکلات را حل میکند که بدتر شد بعد با موضوع انتخابات مدتی مردم را سرگرم کردیم اما انتخابات هم تمام شد پاسداران را بزور وبا بهانه حفاظت حرم حضرت زینب به سوریه فرستادیم که صد صد با تابوت برگشتند وخیلی ها نافرمانی کردند وگفتند ما نمی رویم برای چه برویم وکشته شویم بعد ارتش وتکاوران را فرستادیم اما آنها هم بعد از اینکه تعدادی کشته دادند الان میگویند ما نمی رویم فقط ما دو راه داریم یا باید قیام را بپذیریم ویا تنها راه تعویض این دولت است وطرح حذف فیزیکی برخی را به خامنه ای با طرح ونحوه حذف را ارائه داد ما از جزئیات بیشتر اطلاعی نداریم اما همین مقاله خیلی واضح چشم انداز را از زبان خودشان نشان میدهد
منبع اصلي: خبرگزاري
فارس(رژيم) اردیبهشت 95
سگها را گشودهاند، سنگها
را نبنديد!
يادداشت/ حسين شريعتمداري
مسئولان محترم بايد اطمينان داشته باشند كه در مقابله با
غارتگريها و جنايات آمريكا همه ملت را به پشتيباني در صحنه حاضر خواهند ديد و نبايد
اجازه بدهند كه سگها گشاده و سنگها بسته باشند ! به
گزارش خبرنگار گروه فضاي مجازي خبرگزاري فارس , حسين شريعتمداري طي يادداشتي در
روزنامه كيهان نوشت: چرا آمريكا با لگدمال كردن تمامي موازين شناخته شده و ضوابط
تعريف شده در حقوق بينالملل كه همه كشورهاي عضو سازمان ملل- از جمله آمريكا- ملزم
به رعايت آن هستند, 2ميليارد دلار از داراييهاي ايران را به آساني آب خوردن ميبلعد
و مطابق گزارشهاي موثقي كه در دست است, براي نزديك به 50ميليارد دلار ديگر از
داراييهاي مسدود شده كشورمان نيز از دادگاههاي آمريكا حكم مصادره گرفته و يا
مصادره آن را در دستور كار دارد؟ ! آيا تنها راه مقابله با اين غارتگري مراجعه به
ديوان داوري لاهه و يا استمداد از سازمان ملل و ساير سازمانها و مراكز بينالملل
است؟ يعني همان راه بينتيجهاي كه دولت محترم تاكنون دنبال كرده و ظاهراً در پي
تغيير آن هم نبوده و نيست؟ و كماكان از «شتر مجنون» انتظار رفتن به كوي «ليلي» را
دارد؟ يادداشت پيشروي پاسخي به اين پرسش راهبردي است.
1- اين يك
قاعده نانوشته, اما پذيرفته شده در دنياي سياست است كه «دشمن وقتي زياد حرف ميزند
ميتوان نتيجه گرفت كار زيادي از دستش برنميآيد » . توضيح آن كه وقتي دشمن ميان
«توان واقعي» خود و «توانلازم» براي تحميل خواسته خود به طرف مقابل فاصله فاحشي
ميبيند, به لاف زدن و بزرگنمايي درباره توان خويش روي ميآورد تا از اين طريق در
دل حريف رعب و وحشت ايجاد كند و او را به تسليم وا داشته و از مقاومت منصرف كند.
«دانيل لرنر» در اثر معروف خود با عنوان «گذار از جامعه سنتي» تأكيد ميكند
«عمليات رواني بايد به گونهاي طراحي شده و به اجرا درآيد كه در نهايت درك حريف را
از رخدادها تغيير دهد و اين برداشت را به دستگاه محاسباتي طرف مقابل القاء كند كه
مقاومت بيفايده و پرهزينه است و بايد سطح خواستههاي خود را كاهش داد و اين
خواستههاي حداقلي را هم فقط با پذيرش پيشنهاد ما ميتواند به دست آورد » .
2- با عرض
پوزش بايد گفت كه آمريكا و متحدانش طي نزديك به 3سال گذشته از دولت محترم پيام
«ضعف» و «استيصال» دريافت كردهاند و به اين اطمينان - بخوانيد توهم- رسيدهاند كه
ايران اسلامي زير بار تحريمها كمر خم كرده است و به همين علت از برخي اصول و
آموزههاي انقلابي خود دست كشيده. حالا به عنوان نمونه - و فقط يك نمونه- به
تفسير راديو فرانسه از برخورد دولت آقاي دكتر روحاني كه در تاريخ 19مهر ماه 1392 /
11اكتبر 2013, يعني در اوايل دولت ايشان ارائه كرده بود, توجه كنيد:
«ارزيابي غرب
از وضعيت كنوني دولت روحاني, تعامل با فروشنده بدهكار و مشتاقي است كه خود را
ناچار به فروش «حقوق ملي» ميبيند. برپايه اين جمعبندي, صبوري خريدار, وضعيت
فروشنده را دشوارتر و قيمت فروش را كمتر خواهد كرد. پيشنهاد سقف زماني 3ماهه از
سوي روحاني براي انجام معامله قطعي با غرب, نشانه وضعيت اضطراري اوست كه در ژنو در
هيئت فروشنده ظاهر ميشود. »
تصور ميكنيد آمريكا و
متحدانش با برداشتي كه از ورود آقاي رئيسجمهور به مذاكرات دارند و ايشان را «فروشنده بدهكار» ! و «ناچار بهفروش
منافع ملي كشورش» تلقي ميكنند, چه برخوردي با ايران اسلامي را در پيش خواهند
گرفت؟ مراجعهاي- هر چند گذرا- به آنچه طي 3سال گذشته در جريان مذاكرات ايران و
5+1 اتفاق افتاده است و رويدادهاي پس از اجرايي شدن برجام به وضوح نشان ميدهد كه
آمريكا و متحدانش «نامعادله توافق هستهاي» ! را دقيقاو بيكم وكاست برپايه همان
تفسير و تحليلي كه به آن اشاره شد طراحي كرده و تاكنون پي گرفتهاند. بخوانيد !
3- وقتي آمريكابا استنادبه
اظهارنظرهاي پيدرپي رئيسجمهور محترم و برخي ديگر از همكاران ايشان به اين نتيجه
ميرسد كه كمر ايران زير بار تحريمها خم شده و حتي آب خوردن مردم ايران نيز به
توافق هستهاي و رفع تحريمها گره خورده است و از سوي ديگر, رئيسجمهور
كشورمان را در نقش «بدهكار مستأصل و ناچاري» ميداند كه به منظور خروج از اين
استيصال براي «فروش منافع ملي كشورش» عجله دارد! به وضوح ميتوان حدس زد كه در
مقابل جمهوري اسلامي ايران - كه آن را دشمن واقعي و مقتدر خود ميداند - دو اقدام
خصمانه و موازي را پي ميگيرد؛
اول؛ آمريكا با اطمينان از
اثربخش بودن تحريمها و اينكه دولت آقاي روحاني براي گشايش اقتصادي تنها راهكار و
چاره را در لغو تحريمها ميداند, به اين نتيجه ميرسد كه هرگز نبايد در سامانه تحريمها كمترين تغييري
بدهد كه دقيقا چنين كرده است و نه فقط تحريمها را لغو نكرده بلكه تحريمهاي جديدتري
نيز به بهانههاي ديگر بر تحريمهاي قبلي افزوده است.
دوم؛ با دريافت پيام استيصال
از دولت «فروشنده بدهكاري كه خود را ناچار به فروش حقوق ملي ميداند» , قيمت خريد
را تا آنجا كه ممكن است پائين ميآورد, كه آورده است و در مقابل امتيازات نقد
فراواني كه از ايران اسلامي دريافت كرده فقط چند «وعده نسيه» داده است و اين وعدههاي
نسيه را نيز يكي پس از ديگري نقض ميكند, آيا غير از اين است؟ ! ماجرا به همين نقطه ختم نميشود و نشده است,
بلكه آمريكا نه فقط به وعدههاي نسيه خود عمل نكرده است بلكه دست به اقدامات
تجاوزكارانه ديگري عليه جمهوري اسلامي ايران هم زده است كه غارت 2ميليارد
دلار از داراييهاي كشورمان از جمله آنهاست و به يقين آخرين نمونه آن نيز نخواهد
بود.
4- اكنون به
موضوع اصلي اين وجيزه رسيدهايم و آن, اين كه آيا ادامه روال كنوني از سوي دولت
محترم, دستاندازي بيشتر و خسارتآفريني فاجعهبارتر آمريكا براي ايران اسلامي و
مردم اين مرز و بوم را در پي نخواهد داشت؟ پاسخ اين پرسش نيازي به اذهان
ژرفانديش و يا دسترسي به اخبار محرمانه و طبقهبندي شده ندارد, بلكه به وضوح ميتوان
فهميد كه آمريكا هيچ فرصتي را براي ضربه زدن به ايران و مردم آن از دست نخواهد داد
و آزمودهايم كه هيچيك از وعدههاي حريف نيز كمترين اعتباري ندارد. بنابراين
فقط 2 راه باقي ميماند و راه سومي قابل تصور نيست. اول آن كه دست روي دست بگذاريم
و به فاجعه غارت داراييهاي كشورمان كه دستكم تا 50ميليارد دلار ادامه خواهد يافت
تن بدهيم و منتظر كينهتوزيهاي بعدي آمريكا باشيم كه بارها به صراحت اعلام
كرده است براندازي جمهوري اسلامي ايران را به عنوان يك هدف استراتژيك دنبال ميكند
و دوم اين كه از اهرمهاي در اختيار استفاده كنيم و در مقابل زورگوييهاي حريف,
منافع حياتي آنان را به مخاطره جدي اندازيم. از حضرت امير عليهالسلام است كه
پاسخ سنگاندازي را از همان نقطه كه آمده است بدهيد.
5- تنها
راه پيشروي و موثرترين آنها, تنگه هرمز است. تنگه هرمز, دومين تنگه پرترافيك
دنياست كه روزانه نزديك به 18 ميليون بشكه نفت كه معادل 42 درصد نفتخام حمل شده
جهان توسط نفتكشهاست از آن عبور ميكند. جمهوري اسلامي ايران با استناد به
كنوانسيونهاي 1958 ژنو و 1982 جامائيكا كه موضوع آن «نظام حقوقي آبراههاي بينالمللي
و حق عبور كشتيهاست» حق دارد و ميتواند در صورتي كه منافع ملي خود را در مخاطره
ببيند, تنگههرمز را به روي
تمامي كشتيهاي نفتكش و حتي كشتيهاي حامل كالاي تجاري و تسليحاتي ببندد و
دليلي ندارد كه كشورهاي متخاصم از تنگهاي كه در آبهاي سرزميني كشورمان قرار دارد
اجازه عبور داشته باشند.
گفتني است در بند 4 از ماده 14
كنوانسيون 1958 ژنو آمده است «عبور و مرور كشتيها از يك آبراهه بينالمللي تا
جايي بيضرر خواهد بود كه به آرامش, نظم و يا امنيت كشور ساحلي تنگه آسيب نرساند و
بند يك از ماده 16 همين كنوانسيون تشخيص بيضرر بودن عبور كشتيها از تنگه بينالمللي
- در اينجا هرمز- را برعهده كشور ساحلي- در اينجا, ايران اسلامي - گذارده است.
ماده 16 كنوانسيون ژنو و ماده 37 كنوانسيون جامائيكا تصريح ميكند كه چنانچه كشور
ساحلي قصد ممانعت از عبور كشتيهاي يك يا چند كشور ديگر را داشته باشد لازم است
اين تصميم از قبل به اطلاع عموم - منظور عرصه بينالمللي است - برسد.همانگونه كه ملاحظه ميشود, بستن تنگه هرمز
به روي كشورهايي نظير آمريكا و برخي كشورهاي اروپايي حق مسلم و قانوني جمهوري
اسلامي ايران است و نبايد در استفاده از اين حق قانوني خود براي پيشگيري از غارت
داراييهاي كشورمان و بازپسگيري 2ميليارد دلار غارت شده كمترين ترديدي به خود راه
بدهيم و مطمئن باشيم كه آمريكا هيچ غلطي نميتواند بكند... و در غير اينصورت علاوه
بر امتيازات نقدي كه در نامعادله برجام از دست دادهايم و ادامه روند آن خسارت محض
است, بايد منتظر غارت همه داراييهاي مسدود شده خود و دهها اقدام كينهتوزانه ديگر
آمريكا عليه مردم كشورمان نيز باشيم. مسئولان محترم بايد اطمينان داشته باشند كه
در مقابله با غارتگريها و جنايات آمريكا همه ملت را به پشتيباني در صحنه حاضر
خواهند ديد و نبايد اجازه بدهند كه سگها گشاده و سنگها بسته باشند !
متن، كامل و قابل استناد و نقل
قول است