۱۳۹۵ تیر ۲, چهارشنبه

كهكشان» چالشي در بالاترين سطح، براي ولي‌فقيه



منبع : ایران افشاگر ، 22 ژوئن 2016 

لینک 

كهكشان» چالشي در بالاترين سطح، براي ولي‌فقيه

















جست‌وخيز اطلاعات آخوندي در سايت‌هاي زنجيره‌اي‌اش، پارادوكسي كه خليفة‌ارتجاع در آن گرفتار آمده است را آشكار مي‌سازد. نظريه‌پردازان اين دستگاه سركوب و دجاليت از يكسو تلاش دارند اهميت سياسي «رژة عظيم سياسي ساليانة مقاومت ايران» را ناچيز جلوه دهند و از سوي ديگر به‌شدت نيازمند لجن‌پراکني عليه آن و خنثي كردن تبعاتش هستند. اين رويكرد متناقض از دستگاه كشتار آخوندي موجودي مضحك و تماشايي ساخته كه «عبرت‌آموز» است.
حدود سه ماه مانده به برگزاري اجتماع ساليانة مقاومت ايران، دستگاه عريض و طويل وزارت اطلاعات، متكي به بودجه و تسهيلات نامحدود يك حاكميت، واردشده است تا به‌زعم خود تبعات آن‌را مهار كند: «… [اين گروه] در جامعه ايراني هيچ جايگاهي نداشته و ندارد و در کشور فرانسه، دولت فرانسه آن‌ها را بعد از کشتار مردم فرانسه در ۱۳نوامبر۲۰۱۵ محدود کرده‌اند و اجازه برگزاري اين‌گونه تبليغات را از آن‌ها گرفته و تمام کسانيکه در شوهاي آن‌ها شرکت مي‌کنند از کشورهاي سوريه، افريقا، افغانستان و…هستند که آن‌ها را براي چند ساعت مي‌خرند…» (از سايت‌هاي زنجيره‌اي وزارت اطلاعات 6ارديبهشت95) ولي‌فقيه زهرخورده آن‌چنان در هراس اين گردهمايي است كه فراموش مي‌کند چند سطر بعدازاين دروغ‌سازي‌ها به شركت كنندة احتمالي التماس نكند كه: «…حضور شما در اين جلسات به آينده سياسي خودتان خدشه وارد مي‌کند. ازاين‌رو اجازه ندهيد که از شما و سمت شما سوءاستفاده بکنند…»، حقيقت ِاعتبار و حقانيت آلترناتيو، البته بسيار بارزتر از آن است كه اطلاعاتي‌هاي ابله آخوندي حتي بتوانند خود را هم بفريبند: «… ما نمي‌توانيم درک کنيم که چگونه سازماني مانند سازمان مجاهدين خلق، به‌رغم همه حوادث و هشدارها در فرانسه هنوز هم اجازه دارد بدون هيچ مانعي، تبليغات خود را گسترش دهد. چگونه… شهرداران و نمايندگان پارلمان فرانسه با تکبر و سينه افراخته با مريم رجوي عکس مي‌گيرند و در سخنراني‌هاي خود به‌وي لقب “رئيس‌جمهور منتخب دموکراتيک” مي‌دهند و ناخواسته رتبة سازمان مجاهدين خلق را بالا مي‌برند… حمايت اين افراد فقط بسود سازمان مجاهدين مي‌باشد.» (سايت ديگر وزارت اطلاعات 24خرداد95).
سال گذشته كمتر از ده روز پس از برگزاري آن «قدرت‌نمايي خيره‌کننده سياسي مقاومت ايران در پاريس» خليفة وحشت كردة ارتجاع بااينکه به هزينه كارش واقف بود، به صحنه آمد تا رأساً به مهار آثار ضربة واردشده، بپردازد، او گفت: «…اين‌ها سال‌هاي متمادي در بين مردم، در بين جوانان با تبليغاتي خودشان را جور ديگري معرفي كرده بودند: طرفدار آزادي! طرفدار آزادي!…همان كساني كه اين جنايت را … در اين كشور مرتكب شدند، آزادانه در كشورهاي اروپايي و آمريكا مشغول حرکت‌اند، با مسئولان و سران آن كشورها ملاقات مي‌کنند، براي آن‌ها سخنراني حقوق بشري مي‌گذارند…». تلويزيون حكومتي هم تفسير سياسي خود از «كهكشان مقاومت ايران» را اين‌گونه بيان كرد: «… حضور برخي چهره‌هاي غربي و اصرار آن‌ها بر همدستي با دشمنان [ولايت‌فقيه] تأكيدي دوباره بر اين واقعيت تاريخي است كه غرب صفحه دشمني با [نظام] را به اين زودي‌ها نخواهد بست…» (شبكة1تلويزيون رژيم 29خرداد94) البته شدت ترس و وحشت ديكتاتوري آخوندي از طنين جهاني اين پيام، واقعي است چراکه سرنگوني خليفه ارتجاع، نه‌تنها خواست مبرم مردم ايران، بلكه تنها راه‌حل كارساز و ضروري براي بحران‌هاي جهاني و هم‌چنين بحران‌هاي حاد منطقه‌اي است. بي‌دليل نبود كه رئيس مجلس ارتجاع آن‌را چالشي در بالاترين سطوح رژيم معرفي كرد: «…يكي از اين چالش‌هايي كه با اون در سطح ملي مواجه هستيم … يك نمونه اون در همين برخورد با تروريست‌ها بود … امروز اكثر اين جريان‌هاي تروريستي حالا چه [مجاهدين] چه گروهک‌هاي ديگه در كشورهاي غربي حضور دارند ميتينگ دارند گاهي با دستگاه‌هاي رسمي اون كشور ارتباط برقرار مي‌کنند …»(تلويزيون شبكه خبر رژيم ۷/۴/94)