حكومت آخوندی سالیان است كه جعلیات، یاوهها و آرزوهای ولیفقیه ارتجاع علیه مجاهدین و مقاومت ایران را از زبان مأموران و مستخدمین اطلاعات تحت عنوان
«عضو سابق مجاهدین» نشخوار می كند.در آستانة سفر آخوند روحانی، رئیس جمهور اعدام به فرانسه و در برهوت دروغهای بیدریغ آخوندی كه به سركردگی «آخوند علوی» وزیر اطلاعات ملاها به پا شد، «غفور فتاحیان» نامی، ازمأموران اعزامی وزارت اطلاعات به خارجه (افشاشده در اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران – 16 دی 1388) در سایت اطلاعات آخوندی ظاهرشد و به فرموده در یك كُر هماهنگ با شبكه داخل و خارج وزارت بدنام، آرزوی خلیفة ارتجاع را بشرح زیر نشخوار كرد: «… اگر همین امروز بساط [مجاهدین] برچیده نشود شاید فردا خیلی خیلی دیر باشد… من به عنوان یك عضو سابق [مجاهدین] یادآور میشوم … جلوی فعالیتهای [مجاهدین] را بگیرید و [آنها] را از خاك فرانسه اخراج كنید…» (اینترلینك 16 آذر 94). چند هفته بعد سپاه پاسداران ارتجاع كه نمیتوانست فقط به چنین مزدوران بی مقداری تكیه داشته باشد، خود وارد صحنه شد و با دست گرفتن میدان، نشان داد كه آن نگرانیهای «…فردا خیلی دیر است…» كه به اسم مأموران اطلاعات انتشار میداد چه منشأ و نقطة صدوری داشته است: «…دولت ایران باید خواستار اقدامات مؤثر و ملموس آنها [دول اروپایی] برای نشان دادن حسن نیت نسبت به ایران باشد و در این راستا، هیأت ایرانی در فرانسه و ایتالیا خواستار اعمال محدودیتهای مالی، سیاسی و تسلیحاتی علیه منافقین موسوم به سازمان مجاهدین خلق و شورای به اصطلاح ملی مقاومت شود…»(سایت جهان نیوزسپاه پاسداران ولی فقیه 6 بهمن 94)
پیش از این نیز در آستانه گردهمایی بزرگ 23 خرداد 94 ایرانیان در ویلپنت پاریس كه با استقبال پرشور هموطنان در كشورهای مختلف و با همبستگی گسترده جهانی مواجه بود، گشتاپوی ملایان با تشبثات مذبوحانه تلاش كرد با اعزام مأموران وشكنجهگران اطلاعات آخوندی به پاریس و با به كار گرفتن مزدوران پیشانی سیاه خود و گردآوردن آنها در فرانسه بر ابعاد شكستهای فضاحت بارش در مقابله با مقاومت ایران سرپوش بگذارد. یكی از این مزدوران ارزان قیمت، غفور فتاحیان بود.
نامبرده از جمله مزدورانی بود كه بعد از قتل عام 10 شهریور 92 در اشرف، به مالكی نامه نوشتند و از او به خاطر ارتكاب این جنایت علیه فداكارترین فرزندان مردم ایران تقدیر و تشكر كردند. آنها همچنین آمادگی خود را برای كمك به كشتار بیشتر در لیبرتی در توطئههای بعدی خلیفة ارتجاع اعلام نمودند. سوابق تسلیم و خدمتگزاری به آخوندها
غفور فتاحیان در تاریخ 25 خرداد 88 یعنی 18 روز پس از استقرار نیروهای پلیس مالكی در ورودی كمپ اشرف، در حضور نیروهای آمریكایی خود را به نیروهای تحت امر خلیفة ارتجاع تسلیم كرد پس از آن به هتل ارض الزهور در بغداد كه زیر كنترل وزارت اطلاعات بود منتقل و به منشأ خود یعنی لانة جرم و جنایت آخوندها در عراق وصل شد. وی مقدمتاً در یك مأموریت محوله در تاریخ 16 مهر 88 تلاش كرد كه پیام وزارت اطلاعات ملایان را به برادرش كه در آن موقع در كمپ اشرف بود برساند و از این امكان ارتباط خانوادگی برای هماهنگی جاسوسیهای بعدی بهرهبرداری كند. بدین جهت به همراه مزدوران مسلح مالكی و یك افسر آمریكایی برای دیدار با برادرش علیرضا فتاحیان به اشرف مراجعه كرد.
افراد عراقی و افسر آمریكایی در دیداری خصوصی با علیرضا فتاحیان گفتگو كردند. دو ماه بعد از این دیدار كه او هم خود را به همان شیوه تسلیم نیروهای مسلح مالكی نمود معلوم گردید چه قرارهای اطلاعاتی و پلیسی برای جمع آوری اطلاعات در این فاصله در جریان است.
علیرضا فتاحیان كه یك نفوذی لورفته وزارت اطلاعات بود، در نشریه مجاهد 592 بتاریخ 11 تیر 1381 و همچنین در صفحه 35 كتاب «کارتهای سوخته وزارت اطلاعات آخوندی- گزارش مدیریت ضد اطلاعات ارتش آزادیبخش درباره كشف و خنثی كردن طرحهای نفوذ وزارت اطلاعات» افشا گردیده است. او به درخواست و اصرار خودش به مدت 5سال نزد مجاهدین بعنوان پناهنده پذیرفته شده بود.(لینك به نشریه مجاهد شماره 592)
چنین اقدامات حقیر خائنانهیی بهرغم این بود كه از سال 82 كه نیروهای آمریكایی به اشرف آمدند وحتی پس از آمدن نیروهای مالكی، كسانی كه تحمل شرایط سخت و مقاومت و پایداری در برابر توطئههای دشمن ضد بشری و جنایتهای مزدوران ولی فقیه را نداشتند، پیوسته میتوانستهاند بدنبال زندگی خود بروند و این امر بارها و بارها اعلام عمومی شده و به كرات اجرا گردیده بود. بنابراین كسانی كه ریگی از همكاری پلیسی و همدستی با اطلاعات آخوندها به كفش نداشتند میتوانستند درمصاحبههای خصوصی با نیروها و آژانسهای مختلف آمریكایی در سالهای گذشته و در مصاحبههای خصوصی ساكنان اشرف با نمایندگان دولت مالكی كه در اسفند 87 و فروردین 88 به مدت 19 روز بطول انجامید، اشرف را ترك كنند. یا از طریق مشاور حقوقی ساكنان اشرف هر لحظه انتخاب كنند، به مقامات ذیربط ملل متحد و مقامات آمریكایی و عراقی معرفی شده و بدنبال انتخاب روش جدیدی برای زندگی خود بروند. اعزام به خارج
مزدور غفور فتاحیان در آبان ماه 88 توسط سفارت رژیم در بغداد به اروپا فرستاده شد و جهت فعالیت در رابطه با شبكه گشتاپوی آخوندی و شركت در كارزار شیطانسازی علیه مجاهدین، در فرانسه مستقر گردید. او در نمایشی كه توسط وزارت اطلاعات در روز 27 خرداد 90 و با شركت چند مأمور بدنام دیگر گشتاپوی آخوندی در پاریس ترتیب داده شده بود، شركت كرد و دعاوی و اتهامات رایج آخوندی علیه مجاهدین را باز نشخوار نمود. از آن پس نیز در بسیاری از برنامهها و مأموریتهای محوله از جانب وزارت اطلاعات در فرانسه و سایر كشورها شركت داشته است.
نام وی در تومارهای ساخته و پرداخته وزارت اطلاعات در سال 94 به رئیس جمهور و وزیر كشور و وزیر امور خارجه فرانسه، نامه به ارگانهای حقوقی و قضایی، مراجعه به دفتر كمیساریا در پاریس، مراجعه به سفارت آلبانی در پاریس و … دیده میشود. تومارهایی كه بر اساس جمعبندی وزارت اطلاعات و بر اثر تجربه اندوزی ازشكستهای مستمر سالیان گذشته، به آن رسیده بودند كه:«… تبلیغات علیه مجاهدین از طریق رسانههای رژیم پیشاپیش محكوم به شكست بوده و بهزیان رژیم تمام میشود…»
غفور فتاحيان - محمد حسين سبحاني براین اساس، طرح دروغپردازیها باید تحت نام «جداشدگان و منتقدان» مجاهدین در دستور كار وزارت اطلاعات قرار بگیرد. هدف این بود كه وزارت اطلاعات اسناد و مداركی جعلی مبنی بر نقض حقوقبشر توسط مجاهدین آماده نموده و از طریق همین پادوها وگماشتههای اطلاعاتی و بهنام آنها، دراختیار سازمانهای حقوقبشری و رسانههای خارجی قرار دهد. بعد شعبات وزارت اطلاعات به تبلیغات دروغین و داستانسرایی در باره آن بپردازند. در همین رابطه به دونمونه از این خطوط مشابه كه علنا هم منتشر شده اشاره میكنیم كه به خوبی اهداف اطلاعاتی از تهیه این نامهها و تومارها و مراجعات به دفاتر ارگانهای حقوق بشری را نشان میدهد. یكی از شعبات وزارت اطلاعات مینویسد:
– در بین جدا شدهها افرادی که در اروپا به سر میبرند توانستهاند همواره موجی حقوق بشری را برای مقابله با [مجاهدین] ترتیب دهند (موسسه راهبردی وزارت اطلاعات 31 شهریور 93)
– برنامه ریزی برای حضور اعضای جداشده در مقابل سفارت خانه کشورهایی که به انحای مختلف از سازمان حمایت میکنند برنامه جالبی به نظر میرسد که موجی رسانهیی را در روزها و ماههای آتی قطعاً به همراه خواهد داشت. (موسسه راهبردی وزارت اطلاعات 19 بهمن 93)
به عبارت روشنتر، هدف برداشتن تمركز و موج بینالمللی علیه نقض حقوق بشر و تروریسمِ خلیفه ارتجاع و برگرداندن آن به سمت مجاهدین و همچنین مقابله با گسترش روزافزون اعتبار بینالمللی مقاومت ایران تعیین گردید كه ناشی از همان كابوس سرنگونی بدلیل حضور و وجود آلترناتیوی نیرومند و شناخته شده جهانی است.
از دیگر اقدامات این مزدور شركت در نمایشات گشتاپوی آخوندی علیه مجاهدین از جمله در 31 خرداد 1393 در آستانة اجتماع بزرگ مقاومت در ویلپنت پاریس بود كه گشتاپوی آخوندی چند مأمور و پادوی خود در سراسر اروپا را به پاریس روانه كرد تا چند نمایش خیابانی و خانگی برگزار كنند.
رژیم این جست و خیزهای سخیف مزدورانش را درشبكه های تلویزیونی خود از جمله تلویزیون جام جم، شبكه خبر، كانال یك و سایتهای زنجیرهیی وزارت اطلاعات …. منعكس كرد تا به خیال خود، شكست سنگینی را كه در ممانعت از برگزاری گردهمایی عظیم مقاومت را متحمل شده بودند، جبران كند. تشبثات مایوسانه گشتاپوی ملایان در آستانه گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت پاریس
در آستانه گردهمایی بزرگ 3 تیر 91 ایرانیان در ویلپنت پاریس كه با استقبال پرشور هموطنان در كشورهای مختلف و با همبستگی گسترده بینالمللی مواجه شد و به دنبال حكم قاطع دادگاه فدرال استیناف آمریكا علیه برچسب تروریستی، گشتاپوی ملایان با تشبثات مذبوحانه تلاش كرد با اعزام مأموران وشكنجهگران اطلاعات آخوندی به پاریس و با به كار گرفتن مهرههای مستعمل و مزدوران پیشانی سیاه خود و گردآوردن آنها در فرانسه بر ابعاد ضربات دریافتی از افشاگریهای مقاومت ایران سرپوش بگذارد.
این تحركات مستقیماً زیر نظر آخوند حیدر مصلحی وزیر وقت اطلاعات ملایان و با مسئولیت شكنجهگری بنام جواد مهدیان مدیركل اداره التقاط (بخش ویژه مجاهدین) انجام میشد و تعدادی از مأموران اطلاعات آخوندی ازجمله افرادی بنامهای قاسم شعبانی، عقیل و كیمیافر تحت نام وكیل مستمراً به پاریس رفت و آمد میكردند.
اطلاعات آخوندی از چند ماه پیش از آن در صدد بود علیه گردهمایی بزرگ 23 ژوئن دست به تدابیر و اقداماتی بزند كه تاثیرات آنرا به خیال خودش كم كند. به همین منظور در اواخر اسفند 1390،شكنجه گری بنام محمد جواد هاشمی نژاد، گرداننده هابيليان یك شعبه وزارت اطلاعات را به پاریس فرستاد و وی شخصاً از مركز نمایشهای ویلپنت دیدن كرد.
در همین رابطه وزارت اطلاعات چند تن از مزدوران خود در آلمان از جمله محمد حسین سبحانی، مهدی خوشحال و ادهم طیبی و علی اكبر راستگو را موظف كردكه روزهای شنبه و یكشنبه هر هفته به پاریس رفته و با شمار دیگری از مزدوران مانند همایون كهزادی، محمود سپاهی، غفور فتاحیان، سعید ناصری، علیرضا نصرالهی، حامد صراف پور، نادر نادری، حسن پیرانسر، جعفر ابراهیمی، محمد رزاقی و محمد كرمی جمع شده و برای مقابله با گردهمایی بزرگ 3 تیر و تحت الشعاع قرار دادن آن برنامه ریزی كنند. اطلاعات آخوندی مزدوران دیگر خود در پاریس مانند جهانگیر شادانلو، جواد فیروزمند و بهیه جیلانی را هم برای همكاری و همگاهنگی با آنها موظف كرد.
وزارت اطلاعات به این مزدوران دستور داد تا «با تشكیل چند تجمع خیابانی و جلسات سخنرانی حتی با تعداد اندك، اما با گرفتن فیلم و عكس مكفی، باید تبلیغات گستردهیی علیه مجاهدین به راه انداخت و چنین وانمود كرد كه یك فضای منفی علیه آنها بوجود آمده است…». (قسمتی از اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران 22 خرداد 91)غفور فتاحيان
بهاینترتیب در ورای خودفروشی خائنانة عناصر حقیری مانند غفور فتاحیان، آنچه رخ مینماید، عظمت و شكوه مقاومتی تاریخی است كه خلیفة مفلوك ارتجاع را ناگزیر ساخته برای جنگ با تنها هماوردش دست نیاز و احتیاج به چنین عروسکهای ارزانقیمتی دراز كند، امری كه چنتة خالی ولیفقیه درشیب سرنگونی را برملا میسازد و سرنوشت نبردی كه پیادهنظامش، مزدورانی جبون، امثال غفور فتاحیان است را پیشاپیش مشخص میسازد.