۱۳۹۵ تیر ۲۴, پنجشنبه

منتخبی از انبوه پیامها ، از سراسر ایران برای رزمندگان لیبرتی - موشکها و پیامها




 منتخبی از انبوه پیامها ، از سراسر ایران برای رزمندگان لیبرتی - موشکها و پیامها
این یک معجزه است یعنی مجاهدین کلاً معجزه هستند، خدا پشت و پناهشان باشد

شعله‌های خشم ما از آتش موشکها پر زبانه‌تر است

خدا را شکر که مکر توطئه‌گران را به خودشان برگرداند

درود به پایداری مجاهدان لیبرتی

بیچاره شب پرستان، گمان می‌کنند با موشک و محاصره می‌توانند اراده و ایمان انسانی را به زانو در آورند، زهی خیال باطل

باز هم سیلی محکم مجاهدان بر دهان ولی‌فقیه ارتجاع

سلام بر مجاهدان و رزمندگان آزادی در لیبرتی

سلام بر عزمتان و صبرتان در توفان حوادث دوران

اینها منتخبی از انبوه پیامهایی هستند که از سراسر ایران برای رزمندگان لیبرتی فرستاده شده است. نمودی از امواج عشق و حمایت که دیوارها را فروریخته، محاصره را درهم شکسته و پیوند مجاهدین را با اعماق جامعه هرچه گسترده‌تر کرده است. خامنه‌ای می‌خواهد که حتی یک مجاهد زنده نباشد، چرا که الهام بخشی مجاهدین را مانند شعله‌یی بر انبار باروت جامعه انفجاری می‌داند. روح مقاومت و پایداری و فدا و جانفشانی در راه آزادی برای نظام ولایت بسیار خطرناک و وحشت‌آور است. به همین دلیل است که دیوار می‌کشد و محاصره و موشک‌باران می‌کند. اما اکنون شاهد است که امواج انفجاری موشکها با ضریب هزاران، می‌رود تا جامعه را از الهام بخشی اشرفیها پر کند، امواج سنگینی که پژواک پرتوانش حتی از اعماق زندانها به گوش می‌رسد: «بی‌گمان دشمنان دون پاسخ خود را از گردهمایی بزرگ ایرانیان و حمایتهای قلبی گسترده خواهند گرفت» (زندانی سیاسی علی معزی 15تیر95) و «به خامنه‌ای طلسم‌شکسته و تمامی اعوان و انصارش می‌گوییم اولین پاسخ این جسارت سخیف خود را از حامیان مقاومت در 19تیر و در گردهمآیی پاریس تحویل بگیرید» (زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند15تیر95).
بنابراین موج پیامهای همبستگی با مجاهدین و رزمندگان لیبرتی برای سردمداران نظام ولایت و سرکردگان نیروی تروریستی قدس یک پیام روشن دارد: شکست، حرمان، ناکامی و البته پشیمانی. پشیمانی همان احساسی است که با هر هجوم و موشک‌باران برای رژیم تکرار شده است.
اما جدای از این پیامها که جامعه به جانب آخوندهاست، رژیم با موشک‌باران مجدد لیبرتی خودش هم چند پیام مهم سیاسی را برای جهانیان فرستاد:
اول: پذیرش هزینه کلان موشک‌باران لیبرتی نشان می‌دهد که نظام زهر خورده ولایت چنان در باتلاق برجام و گرداب بحرانها و تنگناها فرو رفته که خامنه‌ای مجبور شده برای برون‌رفت از آن به آخرین و پر هزینه‌ترین راه تن بدهد و بار دیگر شانس خود را برای وارد آوردن یک ضربه کمرشکن به دشمن و تهدید اصلی خودش آزمایش کند. درست مانند خمینی که در سال67 تلاش کرد پیامدهای زهر آتش‌بس را با قتل‌عام زندانیان مجاهد و مبارز درمان کند یا مانند خود خامنه‌ای که در سال92 وقتی مجبور شد از ترس تبدیل شکاف به قیام. به روحانی تن بدهد، تلاش کرد پیامدهای سنگین آن برای نظامش را با حمله موشکی 25خرداد92 به لیبرتی جبران کند. به همین دلیل با مشکلات بسیار، موشکها را درست در وسط اعلام نتایج شلیک کرد. پس اولین پیام شلیک موشک به لیبرتی اعلام قرار داشتن نظام در وخیم‌ترین شرایط و احتمالاً در آستانه جام زهرهای بعدی است.
دوم: خامنه‌ای با موشک‌باران لیبرتی به بهترین و روشن‌ترین صورت، با دست خودش آدرس آلترناتیو و هماورد اصلی‌اش را به جهان داد.
سوم: پیام الهام‌بخشی به همه جوانان و مردم ایران که راه آزادی ایران و سرنگونی آخوندها، از رنج و خون مجاهدین عبور می‌کند. همان چیزی که مجاهدین همواره برای آن اعلام آمادگی کرده و می‌کنند؛ همان مسیری که تا گسستن بند از بند تمامیت رژیم ولایت‌فقیه، امتداد خواهد یافت.