منبع : ایران اسرار ، 5ژوئیه 2016
تمامی سردمداران نظام، بسیج بودند تا نمایشی که در رژیم آخوندی اسمش را روز قدس گذاشتند، رونق بیشتر داشته باشد. اما آیا موفق شدند؟
در حالیکه پاسدار رمضان شریف صحبت از شرکت در 850 شهر میکرد و معلوم بود چه خیزی برداشتهاند، خبرگزاریهای معتبر جهانی مثل رویتر یا خبرگزاری فرانسه و شبکه الجزیره گزارشهای متفاوتی دادند، از جمله شبکه الجزیره گفت چند دههزار نفر در تمام ایران شرکت کردند.
خبرگزاری نیروی تروریستی قدس، تسنیم هم گفت: «خبرگزاری فرانسه در گزارشی... (گفت) دهها هزار تظاهرات کننده روز جمعه در راهپیمایی روز قدس مشارکت کردند» . سایر رسانههای حکومتی هم همین آمار را منتشر کردند و برخی هم گفتند در تهران تنها چند دههزار نفر بودند. حالا حتی به فرض اینکه همین آمار کساد هم درست باشد، آن را کنار جمعیت تهران بگذارید که سایت حکومتی آفتاب در 10اردیبهشت 93 درباره آن نوشت: «طبق برآورد مرکز آمار ایران تعداد ساکنان (تهران) در... سال 95 به 12 میلیون و 800هزار نفر خواهد رسید» . نزدیک به 13 میلیون نفر. پس وقتی این عدد را کنار چند دههزار شرکت کننده در نمایش رژیم میگذاریم، یعنی تقریباً از هر150 تا 180نفر، یک نفر شرکت کرده. تازه از همین تعداد هم، مثل همیشه بسیاری با فشار و فریب رژیم مجبور به شرکت میشوند.
البته وقتی سردمداران رژیم از خود خامنهای گرفته تا روحانی و رفسنجانی آنطور به صحنه آمدند و برای شرکت در این نمایش فراخوان دادند، معلوم است که چه انتظاری داشتند. روشن است که مانند نمایشهایی که در سالهای گذشته تحت همین عنوان یا تحت عنوان 22بهمن برگزار میکردند و اعلام شرکت دهها میلیونی میکردند، این بار هم انتظار داشتند طوری باشد که همین ارقام را اعلام کنند. برای همین رفسنجانی دجالگرانه، در فراخوانش روز 9تیر، از حضور شکوهمند مردم سخن گفت. حالا انتظار رفسنجانی چی بود؟ فکر میکرد همینطور که در نمایش انتخابات 7اسفند، با باند رقیب بر سر مهندسی آمار کلی شرکت کننده به توافق رسیدند و با استفاده از شگرد ضریب، اعلام کردند 62 درصد شرکت کردند، این بار هم میتوانند همین کار را بکنند. اما فرق این نمایش با نمایش انتخابات این است که آنجا صندوق بود و در تاریکخانه اتاق تجمیع میتوانستند ضریب مورد نظر و رقم مورد نظر را اعلام کنند. اما این نمایش تفاوتش با نمایش انتخابات در این بود که شاخص جمعیت حاضر توی خیابان است، چیزیکه همه به چشم میتوانند ببینند و امکان شعبدهبازی بر سر آن وجود ندارد.
اما در برابر این سؤال که رژیم چه نیازی به این نمایش داشت که چنین خیزی برای اون برداشته بود؟ باید گفت پاسخ در وضعیت کنونی رژیم قابل بررسی است.
واقعیت این است که رژیم زهر اتمیخورده و هیچ چیز هم در برابرش به دست نیاورده. خود خامنهای گفت «برجام خسارت محض بوده» . الآن هم که در آستانه سر کشیدن جام زهر منطقهیی است. خبرگزاریها، در روز 29خرداد از قول ظریف گفتند: «ایران آماده نشاندادن انعطافپذیری بیشتر درباره نحوه پرداختن به مسأله (بشار اسد) است» . این وضعیت معنایش چیست؟ شکست در سوریه و فروریختن عمق استراتژیک رژیم. حالا هر چقدر هم با به صحنه آوردن گوبلز نظام، پاسدار سلامی دود و دم و های و هوی کنند، این شکست، ریزشهای کلان هم در درون رژیم و هم در میان مزدوران منطقهییاش، مثل حزبالشیطان، دارد. دادن آمار شرکت دهها میلیونی در نمایشی که اسمش را روز قدس گذاشتند، میتواند مرحمی بر زخم دل ریزیشیها باشد. پس معلوم است که خیلی به آن نیاز دارند. نیاز به اینکه بگوید دهها میلیون شرکت کردند.
اما آیا رژیم به آنچه میخواست رسید؟
آمار و ارقام خبرگزاریها که این بار رسانههای حکومتی هم همانها را بازگو و تأیید کردند، نیات رژیم برای استفاده از فرصت این نمایش را نقش بر آب کرد. نمونه مشخص آن حرفهای امروز سرکرده حزبالشیطان، حسن نصرالله هست که چون نتوانسته آمار و ارقام پوشالی را به رخ مزدورانش بکشد، مجبور شده به ترتیبی این وضعیت را توجیه کند و از جمله اعتراف کند: «ضعف ممکن است مانع از جنگ با دشمن شود؛ ولی نباید باعث تسلیم شدن در برابر دشمن... شود» . یعنی مجبور شده در اثر شکست این نمایش تن به چنین اعترافی بدهد تا وضعیت را رفع و رجوع کند.