۱۳۹۵ تیر ۲۴, پنجشنبه

مسعود رجوی واشرف نشانها - پیامها ونواها



این کلیپ را همینجا ببینید
گفتا كه مي تواني اين راه تا نهايت
گفتم كه با تو هستم دارم اگر لياقت
گفتا چه شرط باشد دركار دل سپردن
گفتم كه خون 

 منبع فیسبوک علی خطیب از آلمان، 14ژوئیه 2016 



ياران بر عهد من ضمانت
گفتا كه تو از حادثه ي عشق چه داني
گفتم ز تو آموختم اين راز نهاني
گفتا كه به دور از تب ميدان بلا باش
گفتم كه به دور است ز ما حاشيه ماني
اي برادر اي برادر
اي سراپا عشق و باور
با تو هستم تا به آخر
از تو دارم اعتبارم
اي هميشه در كنارم
در پي ات من رهسپارم
گفتا چرا نهادي پا در مسير خونبار
گفتم كه تا بگيرم سهمي از آن امانت
گفتا كه تير و دشنه از هر طرف ببارد
گفتم كه از تو دارم تن پوشي از شجاعت
گفتا كه حريف است و كمين هاي نهان
گفتم چه غم از هرزه گياهان خزاني
گفتا كه زند طعنه به آن موي سپيدت
گفتم زتو نوشيده ام اكسير جواني
اي برادر اي برادر
اي سراپا عشق و باور
با تو هستم تا به آخر
از تو دارم اعتبارم
اي هميشه در كنارم
در پي ات من رهسپارم

ترانه بسیار زیبای راز نهانی - كاری از روزبه اشرفی