۱۳۹۵ تیر ۲۷, یکشنبه

گردهمائي بزرگ مقاومت و زلزله سیاسی و فعال شدن گسلهای باندی رژيم آخوندي



منبع : ایران اسرار ، 17ژوئیه 2016 


اگر بخواهیم مجموعه واکنشها نسبت به برگزاری گردهمایی بزرگ مقاومت ایران را در یک عبارت خلاصه کنیم، باید بنویسیم: یک زلزله سیاسی در دستگاه تعادل‌قوای میان مقاومت و نظام ولایت. معمولاً زلزله سیاسی به تحولات ناگهانی دگرگون کننده گفته می‌شود. واکنشهای دیوانه‌وار رژیم آخوندی در قبال گردهمایی بزرگ 19تیر در پاریس، یک زلزله سیاسی را تداعی می‌کند. البته ابعاد گسترده انعکاس این گردهمایی در رسانه‌های جهانی هم گویای همین واقعیت است. بیش از 800 انعکاس که تا لحظه نگارش این سخن شمارش شده با توصیفاتی از این دست: « مریم رجوی ... صدایی که رژیم ”ولایت فقیه“را به وحشت انداخته است» ؛ (ارم نیوز-19تیر95) «مریم رجوی ژاندارک ایران» (عرب‌تایمز آنلاین-19تیر95) «رژیم ایران آسیب‌پذیرتر از هر زمان دیگریست» ؛ (فاکس نیوز-19تیر95)

اما چون واکنشهای رژیم علاوه بر تصویری که از بزرگی این تحول می‌دهد، حاوی اعترافهای از سوی حاکمیت آخوندی نیز هست، گویاتر است که روی این واکنشها متمرکز می‌شویم.

با یک تناقض بزرگ رژیم در مجموعه واکنشهایش شروع می‌کنیم. تناقض این است: سردمداران و رسانه‌های رژیم در حالی که از یک سو تلاش می‌کنند این گردهمایی بزرگ را به عناوین مختلف و با عبارات سخیف، کوچک‌نمایی کنند، درست همزمان و در همان موضع‌گیریها با اعتراف به عظمت و جایگاه درخشان بین‌المللی مقاومت، آه و ناله سر می‌دهند یا جیغ بنفش می‌کشند که مثلاً سخنرانی مریم رجوی را «شبکه‌های العربیه، الحدث و اسکای‌نیوز به شکل زنده، پخش کردند» (سایت العالم رژیم-19تیر95) و «نشست مجاهدین در پاریس علاوه بر میزبانی فرانسویها چند مهمان ویژه عربی-آمریکایی داشت که از ‏چهره‌های شاخص ایران ستیزی به‌شمار می‌روند» .

نمونه دیگر سوز و گداز کیهان خامنه‌ای است با تیتر: «وعده نسیه فروش ایرباس و حمایت نقد فرانسه» (21تیر). از همه جالبتر جیغ بنفش آخوند احمد خاتمی، عضو هیأت‌رئیسه خبرگان ارتجاع است که تناقض بزرگ نظام را در یک جمله به نمایش گذاشت و در حالی که مجاهدین را «موجودات زنده در حال احتزار» می‌نامید در همان جمله ناله کنان گفت: «در پاریس نشستی را برگزار کردند و فرانسه اجازه می‌دهد... وزارت امور خارجه باید اعلام کند هر کشوری از منافقان حمایت کند و پایگاهی به آنان دهد کشور محارب با جمهوری اسلامی تلقی می‌شود» (بابل-24تیر95). کر هماهنگ و سراسری ناله توسط امام جمعه‌های خامنه‌ای در روز جمعه 25تیر نیز نمود بارز دیگری از همین تناقض بزرگ است.

این تناقض البته ریشه در بن‌بست عمیقی دارد که نظام آخوندی گرفتار آن است. همان بن‌بستی که در بحرانهایی مانند برجام آشکار می‌شود و خامنه‌ای را در عموم اظهاراتش به دوگانه‌گویی و زدن به نعل و به میخ، وادار می‌کند.

موضوع دیگر گستردگی ابعاد واکنشهای رژیم است که از قبل از شروع گردهمایی آغاز شد، در حین برگزاری شدت گرفت و پس از برگزاری با شتاب بیشتر همه جای نظام را فراگرفت. به‌طوریکه همه دنیا صدای ناله‌های برآمده از نظام را به گوش شنید که «بعید نیست به‌زودی پیوندی» میان قدرتهای منطقه و مجاهدین برقرار شود. به‌ویژه ‌این‌که مجاهدین «بزرگترین گروه مسلح مخالف نظام» هستند؛ ریشه این وحشت را می‌توان در هشدار 16خرداد خامنه‌ای دانست که گفته بود: «دشمن در تلاش است تا گسلهای... جناحی» را در نظام «فعال و تبدیل به زلزله کند» . هر چند آن‌روز خامنه‌ای بارها واژه «دشمن» را به‌کار برد، اما از به زبان آوردن نام دشمن اصلی نظام، ترسید، اما امروز سردمداران نظام ولایت، با ابراز وحشت مداوم از گردهمایی بزرگ مقاومت ایران، آن نام ممنوعه را پیاپی به زبان می‌آورند و به این ترتیب می‌توان گفت مطابق تعریف «گسل جناحی» و «زلزله» توسط خامنه‌ای، اگر گردهمایی ایران آزاد یک زلزله سیاسی در تعادل‌قوای مقاومت و نظام باشد، باید شاهد تحریک گسلهای جناحی هم باشیم.

این واقعیت در میان اظهارات مهره‌ها و آن چه در رسانه‌های حکومتی آمده، به‌روشنی دیده می‌شود:

یک نمونه‌اش هشداری است که سایت حکومتی خبرآنلاین، یک روز بعد از گردهمایی 19تیر به باند رقیب داد: «بهتر است آنها که عزمشان را جزم کرده‌اند تا... دولت روحانی را از حرکت بیندازند... مراقب باشند» که این اقدام «خودزنی» است؛ به‌ویژه‌این‌که حمایت قدرتهای منطقه‌یی از «یک جریان برانداز که سابقه اقدامات گسترده نظامی» هم بر ضد نظام دارد، در این گردهمایی دیده می‌شود. (20تیر95).

نمونه دیگر روزنامه حکومتی آرمان است که با اشاره به حضور امیر ترکی فیصل در گردهمایی بزرگ مقاومت ایران می‌گوید: «آیا همین یک دلیل کافی نیست تا تعقل کنیم» برجام دست‌کم سایه جنگ را از سر نظام دور کرده است؟ چرا که «امروز همین اقدام (یعنی حضور امیر ترکی فیصل در گردهمایی مقاومت ایران) می‌توانست زمینه‌ساز جنگ باشد!» . (24تیر95) همزمان می‌بینیم که رفسنجانی با نگرانی از تشدید جنگ باندی هشدار دهد که اگر کشتی سوراخ شود، همه با هم غرق می‌شویم. او همچنین با اشاره به همان گسلهای جناحی فعال شده در نظام ولایت اعتراف می‌کند که «فرزندان انقلاب، به جان هم افتاده‌اند» . (23تیر95)

نتیجه این‌که گردهمایی بزرگ امسال مقاومت به یک زلزله سیاسی در مناسبات میان مقاومت و رژیم آخوندی تبدیل شده که پس‌لرزه‌هایش تا هنگام نگارش این سخن، به‌گونه‌یی فزاینده ادامه دارد.

برگرفته از سايت مجاهدين خلق ايران