به بهانه اعدام قهرمانان سنی توسط بیت ولایت خامنه ای
تاریخ :9 اوت 2016
لینک کامل مطالب :
كشيش سعيد عابديني زنداني سابق زندان
گوهردشت که در گردهمايي بزرگ ايرانيان در پاريس ۹
جولاي شركت کرد نکاتی در باره جنایات رژیم در زندانها را افشا ء کرد
كشيش
سعيد عابديني زنداني سابق زندان گوهردشت که با ۲۰۰ كشيش در
گردهمايي بزرگ ايرانيان در پاريس ۹ جولاي شركت کرد .اودرمصاحبه بافاكس
نيوزمينويسد: هر چهارشنبه در رجايي شهر هنوز افراد را اعدام ميكنند. اكثر آنها
سني يا برخي زندانيان سياسي هستند, . زماني كه ميخواستند آنها را ببرند سربازان
دست و پاي آنها را گرفته و (روي زمين) ميكشيدند مانند آنكه گوسفندي را براي سر
بريدن ميبرند.
كشيش
سعيد عابديني زنداني عقيدتي سابق زندان گوهردشت كه اخيرا در تبادل زندانيان بين
رژيم ايران و امريكا آزاد شد و به آمريكا رفت و به همراه
٢٠٠ كشيش ديگر در گردهمايي بزرگ ايرانيان در پاريس ٩ جولاي شركت کرد اتهام وي
تضعيف امنيت ملي از طريق فعاليت تبليغ مسيحييت از ابتداي سال ۲۰۰۰ عنوان شدهبود. سعيد
عابديني كشيش مسيحي ايرانيآمريكايي است كه چند سالي در ايران به اتهام جاسوسي
زنداني بود. وي در ايران و از تابستان سال ۲۰۱۲ بازداشت و سپس به زندان اوين منتقل
شد. در ۲۷ ژانويه ۲۰۱۳ بنابه گزارشها به اعدام و پس از تخفيف مجازات به هشت سال
زندان محكوم, اما دو سال بعد از زندان آزاد شد.سعيد عابديني كشيش آمريكايي ـ
ايرانيتبار پس از آزادي ,در مصاحبه با فاكسنيوز وحشتي را كه در زندانهاي رژيم
آخوندي ديده و در پشت ميلههاي زندان تحمل كرده بود توضيح داد و گفت:هر چهارشنبه در رجايي شهر هنوز
افراد را اعدام ميكنند. اكثر آنها سني يا برخي زندانيان سياسي هستند, . زماني كه
ميخواستند آنها را ببرند سربازان دست و پاي آنها را گرفته و (روي زمين) ميكشيدند
مانند آنكه گوسفندي را براي سر بريدن ميبرند. ديدن انسانهايي كه براي اعدام ميبردند,
صحنههاي بسيار وحشتناكي بود.او گفت: در بازجويي يكبار مرا بهشدت كتك
زدند, زيرا آنها ميخواستند من چيزي را بنويسم كه انجام نداده بودم, بشدت تلاش
كردند به اعتبارم در ايران لطمه بزنند براي همين از من خواستند چيزهايي را بنويسم
و امضا كنم كه من آن كارها را انجام نداده بودم, در واقع در دادگاهي قاضي درب را
ميبست و باز جويان شروع به كتك زدن من ميكردند, در آنزمان بود كه معدهام شروع
به خونريزي كرد. زماني كه بازجويي ميشدم, باز جويم به من گفت: ميخواهم با تو سه
كار انجام دهم, اول ميخواهم تو را با زندانيان القاعده بياندازم و آنها تو را تا
سرحد مرگ كتك بزنند, كه بعد اين كار را كرد و بهدست آنها تا سرحد مرگ كتك خوردم,
ولي خدا بود كه مرا در آنجا نجات داد. دوم گفت: ميخواهم تو را به رجايي شهر
بفرستم كه زندان آن بدتر از اوين است, سومين چيز تهديد به مرگ بود كه گفت:
زماني كه تو دوران محكوميت ات را تمام كني و به آمريكا بروي ما هميشه تو را تعقيب
ميكنيم و اگر شروع به كارهايي كه كردي بكني به مانند ساير كشيشاني كه اين كار را
با آنها كرديم تو راهم خواهيم كشت.
متن،
كامل و قابل استناد و نقل قول است