در عصر
پیشرفت تکنولوژی طرحها و نقشههای استعمارى و ارتجاعى هم دیر یا زود فاش و رسوا میشوند
و همگان میآموزند که درگذشته نیز سیاستهای استعماری چه اقداماتى براى نفوذ در کشورها
و برعلیه مردم آنها انجام دادهاند. در کشور ما ایران زمانی که عمر دیکتاتوری شاه
بسر رسیده بود و انقلابیون آزادیخواه و استقلالطلب در زندانهای شاه بودند و مردم
بهجانآمده آماده برچیدن بساط دیکتاتورى و برقرارى آزادى در ایران بودند دیدیم که
چگونه “امدادهای غیبی” به داد خمینى رسید. به شاه گفتند مأموریتش تمامشده و باید از
کشور خارجشده و برود و به قواى مسلح نیز دستور داده شد به تظاهراتى که حامل عکسهای
خمینى بودند تیراندازى نکنند. بهاینترتیب خمینى که یکهتاز میدان بود با سوءاستفاده
از شرایط موجود و داشتن شبکهای از آخوندهای مسجدنشین و خاموش در برابر جنایات شاه،
گامبهگام با دجالی و فریبکاری بر اریکه قدرت سوار شد.
وقتى خمینى
انقلاب را دزدید و به کرسى خلافت نشست از هر دیکتاتور و حاکم جانى و پستفطرتی بدتر
عمل کرد. انسانهای آزادیخواه و استقلالطلب را به بند کشید و بیش از یکصد و بیست
هزار ایرانى باشرف و باسواد و میهندوست و عاشق مردم را به جوخههای اعدام سپرد.
در این
وضعیت نابسامان ازنظر حقوق بشر نه هیچیک از دولتهای مدعی حقوق بشر و نه سازمان ملل
متحد هیچ گام عملى و جدى براى جلوگیرى از اعمال ضد انسانى خمینى و مزدورانش برنداشتند.
از آنجائی
که مردم ایران انسانیت و درستکارى و فداى حداکثر را از قهرمانان خود در طول تاریخ آموختهاند،
افراد میهنپرست و مردمدوست و استقلالطلب در سازمانها و گروههای مبارز گرد هم آمدند
و در ادامه راه آزادیخواهى و استقلالطلبى که قبل از انقلاب ضد سلطنتى شروع کرده بودند
طی یک مسیر صعب و دشوار و پر از نشیب و فراز در یک مقاومت سراسری حول مجاهدین فداکار
و انساندوست گرد هم آمدند. شوراى ملى مقاومت ایران، با محوریت سازمان مجاهدین خلق
و با مسئولیت آقاى مسعود رجوى که در یک ابتکار تاریخی خانم مریم رجوى را بهعنوان رییسجمهور
دوران موقت پس از سرنگونی آخوندها برگزید عصاره تاریخی مبارزات آزادیخواهانه مردم
ایران و امید آنها برای دستیابی به آرزوهای تاریخیشان شده است.
این مقاومت
در همه این سالها با برگزاری جلسات، تحصنها و تظاهرات فراوان در تمام جهان به افشای
جنایات رژیم ملاها میپرداخت و از تمامى مردم ایران و جهان طلب همیارى میکرد. اندکاندک
جمع عاشقان آزادى و استقلال ایران بیشازپیش باانرژی و فداکارى روزافزون به این مقاومت
پیوستند و رژیم آخوندى را رسواتر کردند و درنتیجه وجدانهای بیدار جهان به گرد این
مقاومت جمع شدند.
بازهم
درحالیکه هرروز بیش از گذشته این مقاومت مورد استقبال مردم داخل و خارج قرار میگرفت
“امداد غیبى” در یک سری معامله با ملاهاى جانى پایگاه اشرف را بمباران کردند، خانم
مریم رجوى و١٦٦ نفر دیگر را دستگیر کردند و بهمنظور از هم پاشیدن مجاهدین و شوراى
ملى مقاومت ایران بدون هیچ مدرکی آنها را در لیستهای کذائى تروریستى قراردادند. این
توطئهها به همت مجاهدین و با یاری ایرانیان مبارز شجاع و آزادیخواه درهم شکست، هرچند
تعداد اندکى افراد سستعنصر و فرصتطلب و ترسو در میانه راه به این مقاومت پشت کردند.
در عوض هزاران انسان فداکار و آزادیخواه و استقلالطلب به یاری این مقاومت بر خواستند.
کهکشان ٩ جولاى در پاریس نمود آشکاری از استقبال ایرانیان داخل و خارج میهن را از این
حمایت بود.
کهکشان
بزرگ مقاومت امسال درخشید و همة چشمها را خیره کرد. این گردهمایی برای هرکس نکته یا
نکات ویژهای متفاوت از دیگران داشت. به نظر من حسن قضیه هم در همین بود. هرکس چیزی
میدید و از زاویهای به آن نگاه میکرد و برداشت خودش را داشت. من بهعنوان کسی که
اندک اطلاعی از پشت پرده این گردهمایی پرشکوه داشته و نیز بهعنوان یک ناظر و شاهد
صحنه یکبار دیگر و برای هزارمین بار این سؤال برایم مطرح شد که راز پیروزیهای مقاومت
در چیست؟ و چگونه است که در روزگاری که رژیم اینچنین بسیج کرده تا با به خدمت گرفتن
تمامی امکانات مالی و سیاسی و بینالمللی خود، صدای مردم و مقاومت ایران را در گلو
خفه کند، مقاومت ما و مجاهدین ما موفق میشوند با حداقل امکاناتی که در دسترس دارند
و درحالیکه درگیر مسائل متعدد و گوناگون دیگری هم هستند چنین گردهمایی به معنای واقعی
«تاریخی» را برگزار کنند.
در برخورد
اول قدرت تکنیکی و استفاده از پیشرفتهترین وسایل تکنولوژیک بسیار چشمگیر بود. همه
ما مسحور قدرت مقاومت در به خدمت گرفتن پیشرفتهترین تکنولوژیها بودیم؛ اما بلافاصله
این سؤال مطرح میشود که چرا دیگران، از رژیم و سایر مدعیان، باوجود داشتن امکانات
بسا بیشتر قادر به چنین کاری نیستند؟ واقعیت این است که افرادی، به صفت جمع، سازمان
و گروه باید پشت این قبیل مسائل باشند تا بتوانند با کار انسانی خود دستاوردهای علمی
و فنی و تکنولوژیک را به خدمت بگیرند؛ یعنی درواقع آنچه اصالت دارد «انسان و مناسبات
انسانی» مقاومت است که هم تکنولوژی را به خدمت میگیرد و هم استعدادهای خود و طیف گستردة
هواداران خود را پرورش میدهد. در مقاومت ما تکیه اصلی برای هر تغییر تکیهبر عنصر
انسانی است. دلیل علت اصلی شکستها و رسواییهای رژیم آخوندی را هم قبل از هر چیز باید
در رویکردش با عنصر انسانی جستجو کرد. رژیم آخوندی عنصر انسانی را در انسان میکشد،
اما در نقطه مقابل در مقاومت ما تکیه اصلی بر روی همین عنصر انسانی است. عنصر انسانی
هم امری نامفهوم و رؤیایی نیست. منظورم نقش عنصر پیشتاز و پیشاهنگ جامعه است.
ما در
این زمینه تجربیات بسیار گهرباری داریم. بهویژه در دوران مقاومت و نبرد رویاروی با
آخوندها بهخوبی دریافتهایم که هیچ کار، اعم از بزرگ و گسترده تا کوچک و محدود، پیش
نخواهد رفت مگر اینکه قبل از هر چیز مناسبات درونی خودمان را پاک و منزه و بر اساس
صداقت و جوانمردی و وفا بنا کنیم. آری میتوان با دجالیت برای مدتی مردم را فریفت و
بر خون شهیدان و راهگشایان اصلی یک انقلاب پا نهاد و افسار حکومت را به دست گرفت. میتوان
مردم ناآگاه را فریفت و آنها را به جنگی خانمانسوز و ضد میهنی کشاند و میتوان تمام
درآمدهای یک کشور ثروتمند و بافرهنگ را به کوره برنامههای اتمی و بعد هم جنگهای ویرانگر
در عراق و سوریه ریخت؛ اما به انتهای همة این اقدامات نگاه کنیم و حاصل کار آخوندها
را ببینیم. جز این است که مردی که چهرهاش در ماه دیده میشد و به او لقب «انقلابیترین
مرد جهان» داده بودند آنچنان منفور و رسوا و مطرود شده است که به قول آقای منتظری
مردم از او «چندش»شان شده است؟ جز این است که نام آن دجال کفن پاره بهعنوان یک «خونریز
و بیرحم» در تاریخ ثبتشده است؟ البته این قضیه بدون فداکاری و مایه گذاری بیدریغ
تکبهتک اعضای مقاومت و مجاهدین مقدور نبود. کاری بود کارستان که میتوان درباره تکبهتک
ابعاد و گوشههای آن کتابها نوشت؛ اما آن چیزی که من در این نوشته قصد تکیهبر آن
را دارم دیدن این مناسبات انسانی و انقلابی و سرشار از شور و سرزندگی در همین کهکشانی
بود که برگزار کردیم و با همة کهکشانهای دیگر بهصورت کیفی متفاوت بود. من در اینکهکشان
بیش از هر چیز درخشش مناسبات انسانی برگزارکنندگان آن را دیدم. در صحبتهای خانم مریم
رجوی این نکته برجسته بود که اگر پیروزی میخواهیم و اگر نفی تمامعیار آخوندها را
طلب میکنیم باید هرچه بیشتر بر روی این عنصر تکیه کنیم. اینچنین است و در پرتو چنین
فداکاریها و پاکبازیهایی است که غیرممکنها ممکن شدهاند. حتی سیاست دولتهایی که
در طول سالیان گذشته با سیاست مماشات کمککار رژیم بودهاند تغییر میکند و بر دوستان
مقاومت و دشمنان رژیم افزوده میشود. از طرفى رژیم تروریستى به امید اینکه شاید هنوز
حامیان چندین سالهاش از او حمایت خواهند کرد همچنان به دخالتهایش در کشورهای همجوار
و سایر کشورها ادامه میدهد؛ اما دیگر دوران تحقق آرزوهاى ملا ها به پایان رسیده، اکثر
کشورهاى اروپائى و آمریکائی و عربى و اسلامى خاورمیانه علناً از این رژیم فاسد فاصله
گرفته و بهطرف این مقاومت آمدهاند. در اینکهکشان حمایت کشورهاى جهان بخصوص کشورهاى
عربی و اسلامى از مقاومت مردم ایران کاملاً به چشم میخورد. همه اذعان داشتند که این
مقاومت محور اصلى اتحاد کشورهاى عربی و اسلامى مخالف رژیم تروریست پرور ملا ها است.
وجود جوانان و نمایندگان آنها و٩١ سخنران درصحنه از رویدادهاى بینظیری بود که در
جهان سیاسى دیده نشده است.
رژیم در
وحشت از آثار این پیروزی بزرگ مقاومت و در راستاى حفظ خود بازهم دست به قدرتنمائی
و ترساندن کشورها زد و بازهم تنها حربه خودش که ترور و گروگانگیری و جنایت است را
بکار گرفت و دولت فرانسه را به خاطر اجازه دادن به مقاومت براى برگزارى کهکشان مورد
سؤال قرار داد اما برخلاف گذشته هیچ توجهى به فریاد و فغان رژیم آبرو باخته نشد. شرکت
نمایندگان رسمی از کشورهاى عربستان و مصر و افراد برجستهای از اکثر کشورهاى خاورمیانه،
داد و فغان ملاها و مزدوران داخلى و خارجیشان را به هوا برد. هنوز داد و هوار رژیم
درباره کهکشان آرام نگرفته بود و از زخمها و سوختگى کهکشان نجات نیافته بود که ملاقات
محمود عباس رییس دولت فلسطین و جانشین مرحوم یاسر عرفات رهبر کبیر فلسطین با خانم رجوى
رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران زخم عمیقتری بر پیکر رژیم وارد آورد تا جاییکه برخلاف
عرف بینالمللی به هزیان گوئى افتاد اما پاسخهای محکم سازمان الفتح و دولت فلسطین
رسواترش کرد.
آخوندها
بهخوبی دریافته آمد که دیگر در کشورهاى جهان هیچ اعتبارى ندارند و راه زیادی تا زبالهدان
تاریخ ندارند. رژیمی که از همان سالهای اول در بین مردم ایران بیآبرو شده بود و به
قیمت سرکوب و اعدام به جنایاتش ادامه میداد، امروز تنفر مردم ایران از حکومتش و سردمدارانش
را حس میکند و میخواهد بازهم با زندان و شکنجه و کشتار مردم، خودش را در قدرت نگهداری.
از همین رو درحالیکه بیشازپیش خود را درخطر براندازى توسط مردم و مقاومت ایران میبیند
به کشتار زندانیان سیاسى که اعدام جنایتکارانه ٢٤ زندانى اهل سنت کرد از آن جمله است.
غافل از اینکه به خاطر افشاگریهای مقاومت و اقبال جهانى از این مقاومت دیگر سالهای
١٣٦٠ نیست که جهانیان در برابر جنایات و عدم رعایت حقوق بشر توسط این رژیم وحشی سکوت
نمایند. در این وانفسای ترس و وحشت، هر یک از سردمداران رژیم ساز خود را میزنند. رئیسجمهور
شیاد آخوند روحانی طبق معمول به چاپلوسى از جهان متمدن متوسل میشود و رهبر جانیان
جهان همچنان بنیادگرائى را ترویج میکند و بهمنظور ایجاد ترس وحشت بین مردم دستور
اعدام زندانیان را صادر میکند. هر دو این مسیرها راهی بهجز باتلاق سرنگونی ندارد.
با درود
بهتمامی شهدا و خانوادههای مقاوم ایران و اعضا و هواداران مقاومت که تحت رهبرى این
مقاومت با ایستادگى و فداى حداکثر رژیم ملاها را رسوا و به پرتگاه سقوط کشاندهاند
فریاد میزنیم که ”از آن ماست پیروزی“.