منبع : ایران اسرار ،2 سپتامبر 2016
همبستگی بحرانها
آنچه در رسانه‌های حکومتی و اظهارات کارگزاران مختلف نظام ولایت دیده می‌شود بیانگر اوجگیری هم زمان بحرانهای مختلف رژیم است از جمله بحران مربوط به حقوقهای نجومی که در روزهای اخیر اوج گرفته است.
اگر بحرانهای رژیم را بخواهیم فهرست کنیم باید گفت مهمترین آنها عبارت است از:
بحران برجام (یا باتلاق برجام) که ادامه همان بحران اتمی است
بحران دیگری به نام برجام بانکی که بعد از امضای عضویت در مؤسسه اف.آ.تی.اف. به‌وجود آمده و یک مؤسسه کنترل پولشویی در رژیم است.
بحران اقتصادی که رژیم را در معرض خفگی قرار داده.
بحران تحریمها که البته در کادر همین بحران اقتصادی عمل عمل می‌کند.
بحران درونی یعنی جنگ قدرت که حالا در بستر جنگ انتخابات خیلی فعال شده.
بحران اجتماعی که به شکلهای مختلف و در ارتباط با بحرانهای دیگر فعال می‌شود، مثلاً بیکاری.
بحران حقوقهای نجومی، بحرانی است که به‌شدت به بحران اجتماعی علیه رژیم دامن می‌زند
بحران کنسرتها و مواردی مثل آن.
بحران کنسرتها و مواردی مثل آن.
و حالا از همه مهمتر بحران ناشی از انتشار سند صوتی آقای منتظری است که امواجی از خشم و اعتراض را علیه رژیم برانگیخته و هر روز هم شدت بیشتری می‌گیرد و همه ارکان رژیم را می‌لرزاند.
واقعیت این است که تمام این بحرانها در رژیم فعال هستند. گزارشهایی هم که از داخل کشور دریافت می‌شود، همین وضعیت را البته در ابعادی گاه خیلی تکان‌دهنده تأیید می‌کنند، . در این‌که همه این بحرانها با هم فعال هستند هم تردیدی نیست. این را در رسانه‌های رژیم به‌روشنی می‌بینیم. اما اجازه بدهید به یک نمونه از تأثیر متقابل بحرانها روی هم اشاره بکنیم که خودش گویاست. وقتی نوار صوتی آقای منتظری منتشر شد یکباره یک بحران بسیار بزرگ رژیم را فراگرفت با امواجی بزرگ و گسترده به‌طوری که به درون رژیم ریخت و یک صف‌بندی در عمق نهادهای اصلی رژیم به‌طور مشخص مجلس ارتجاع به وجود آورد که رو در رو شدند و خلاصه به جان هم افتادند. در مجلس آخوندها میان مهره‌های شاخص از هر کدام از این دو صفی که مقابل هم قرار گرفته بودند دو بار طی همین هفته تشنج و کشمکش ایجاد شد. ابتدا حدود 30تن از اعضای مجلس علیه مطهری نامه نوشتند، بعد شماری به حمایت از مطهری به صحنه آمدند و روز گذشته جمعی از اعضای مجلس که تحت عنوان فراکسیون امید خودشان را معرفی می‌کنند، به شکل جمعی از مطهری حمایت کردند. یعنی یک صف‌بندی و رویارویی جدی. به هرحال وقتی این بحران این طور در درون رژیم بالا گرفت، به نظر می‌رسید که بحرانهای دیگر را تخفیف و تحت الشعاع قرار بدهد، اما این طور نشد. برای مثال از روز9شهریور با کمال تعجب شاهد اوجگیری بحران حقوقهای نجومی هستیم به‌طوری که خود روحانی با تندترین لحن در هفته‌های اخیر در این مورد صحبت کرد و باند رقیب و از جمله سپاه پاسداران را متهم کرد که خودشان پرداخت کننده حقوقهای نجومی هستند. این وضعیت نشان می‌دهد که بحرانهای رژیم با هم شدت پیدا می‌کنند و به‌اصطلاح یک نوع همبستگی بحرانها در رژیم وجود دارد.
حالا چرا در رژیم ولایت‌فقیه چنین وضعیتی هست؟ آیا تصادفی است یا دلایل ریشه‌یی دارد؟
در پاسخ باید گفت که کاملاً روشن است که تصادفی نیست. زمانی معروف بود رژیم با فعال کردن یک بحران، بحرانهای دیگر را می‌پوشاند یا موقتاً تخفیف می‌دهد. اما حالا دیگر این کار برایش امکانپذیر نیست. علت اصلی ضعیف شدن و پایین آمدن مداوم در تعادل‌قوا است. قبلاً رژیم توان این را داشت که با فعال کردن بحرانهای خارجی و منطقه‌یی قدرتهای جهان را در بستر خط مماشات که جریان داشت وادار کنه که به او باج بدهند. اما حالا دیگر آن توانایی را ندارد و چون خودش در محاصره بحرانها و تحریمها در وضعیت خفگی قرار دارد، لذا هر بحرانی را که فعال کند، روی سر خودش خراب می‌شود و فشار را روی خودش تشدید می‌کند و دیگر توان فعال کردن بحرانهای خارجی را مثل سابق ندارد.
