تاریخ :20 اکتبر 2016
نامه جعفر عظیم زاده به خانم شعله پاکروان د رسالگرد ریخانه
شعله عزیز،
تو مشعلی بزرگ و خاموش ناپذیر برای پایان دادن به قساوت و بی رحمی در زندگی بشر هستی،
تو بر آمد و نماینده جنبش خلاصی از جهانی هستی که امروزه بسیار وحشیانه تر از عهد بربریت، میلیاردها انسان را از سوریه و لیبی و یمن و عراق و کل پهنه خاورمیانه، تا اروپا و امریکا و تا کارخانه های چین و بنگلادش و ایران و کشورهای آسیای جنوب شرقی و آفریقا، تا صحنه های جنایت و شقاوت در افغانستان و پاکستان و نیجریه، تا روی آبهای دریای مدیترانه و کمپهای پناهندگی در استرالیا و آلمان و...، به بند حقارت و مرگ و نیستی کشانده است.
شعله عزیز
نمیدانم، میدانی یا نمی دانی که تو و دیگر مادران فرزند از دست داده همچون گوهر عشقی جسور و مقاوم و شهناز عزیز، دم و باز دم من و همسر و فرزندانم و رفقای بزرگم در اتحادیه آزاد کارگران ایران در لحظات مرگ و زندگی ام در روزهای اعتصاب غذایم بودید. در برابر عظمت و شکوه تو سر تعظیم فرود میاورم و میدانم که امروز علیرغم غم سنگینی که بر دل داری، استوار و پا برجا و با امید به بر پائی دنیایی بهتر ایستاده ای. افتخار من و دوستانم ایستادن و بودن در کنار توست.
نمیدانم، میدانی یا نمی دانی که تو و دیگر مادران فرزند از دست داده همچون گوهر عشقی جسور و مقاوم و شهناز عزیز، دم و باز دم من و همسر و فرزندانم و رفقای بزرگم در اتحادیه آزاد کارگران ایران در لحظات مرگ و زندگی ام در روزهای اعتصاب غذایم بودید. در برابر عظمت و شکوه تو سر تعظیم فرود میاورم و میدانم که امروز علیرغم غم سنگینی که بر دل داری، استوار و پا برجا و با امید به بر پائی دنیایی بهتر ایستاده ای. افتخار من و دوستانم ایستادن و بودن در کنار توست.
میدانم که میدانی، ریحانه عزیزمان در تاریخ جنایت و قساوت این کشور و ایستادگی در برابر آن، تا ابدیت بر بلندای مقاومت و انسانیت انسان خواهد درخشید.
جعفر عظیم زاده – ٢٨ مهر ماه ١٣٩٥
جعفر عظیم زاده – ٢٨ مهر ماه ١٣٩٥