اعتراف کارشناس ارگان سرکوب رژیم به عقبماندگي سياسي و شكست استراتژيك رژیم از مجاهدین
منبع : ایران افشاگر ،9 اکتبر 2016
مجري: خبرگزاري سپاه پاسداران موسوم به فارس در روز 6 مهرماه جاري با دژخيمي به نام محمدصادق كوشكي مصاحبه مفصلي درباره سازمان مجاهدين انجام داده كه همين مصاحبه دو روز بعد درسايت هابيليان كه از شعبههاي وزارت اطلاعات ميباشد، آمده است. اين دژخيم كه بهعنوان محقق و كارشناس صحبت ميکرد اعترافات جالب و بيسابقهيي از شكست رژيم در هماوردي با مجاهدين و مقاومت ايران كرده است. معناي حرفهاي اين دژخيم چيست؟ و چرا چنين اعترافاتي كرده است؟
مسعود اميرپناهي: حرفهاي اين دژخيم درواقع اعتراف به شكست و پسافتادگي استراتژيك رژيم در برابر مجاهدين است و حالا اين شکستها به درون رژيم ريخته و باندهاي رژيم تقصير اين شكست را به گردن همديگر مياندازند.
چند مورد از اعترافات دژخيم محمدصادق كوشكي كه كتابي هم عليه مجاهدين نوشته، ذيلاً آورده ميشود:
«ما تصور كرديم كه ماجراي … سازمان مجاهدين خلق يك ماجراي داخلي است. حالا براثر غفلت, براثر سادهلوحي, براثر جهالت, براثر تنبلي يا مخلوطي از همه اينها. حالا تازه متوجه شدهايم كه ماجراي سازمان مجاهدين خلق, يك پديده بينالمللي است… باور نداشتيم كه اين سازمان از حمايتهاي بينالمللي برخوردار است»
اينيک اعتراف واضح به اعتبار فزايندة موقعيت بينالمللي مجاهدين و مشروعيت جهاني آن است كه هرروز كه ميگذرد، بهموازات انزوا و بياعتبارتر شدن رژيم، موقعيت و جايگاه مجاهدين و مقاومت ايران بهعنوان جايگزين و آلترناتيو اين رژيم رو به سقوط بيشتر به رسميت شناخته ميشود و همه در دنيا به اين واقعيت پي بردند كه مسئله ايران را نميشود از مجاهدين و مقاومت ايران جدا كرد.
اين كارشناس اطلاعاتي رژيم در ادامه به يأس و درماندگي آخوندها در رويارويي با مجاهدين اعتراف كرده و ميگويد:
«ما ظاهراً بنا را بر اين گذاشته بوديم كه نميشود كاري كرد. درحاليکه ميشد, يعني اگر… به دادگاههاي مثلاً فرانسه يا هلند يا انگلستان كه پاتوق اينها بود, شكايت ميکرديم, هم ميتوانستيم از ابزارهاي حقوقي و قانوني خود آن كشورها براي محدود كردن فعاليت آنها استفاده كنيم و هم بهعنوان اولين قربانيان تروريسم معرفي شويم نه بهعنوان كشور صادركننده تروريسم!… حتي در مقطعي كه مريم رجوي… از طرف دولت فرانسه دستگير شد, اگر ما ميتوانستيم ما به ازاي هر [عملياتي] كه انجام داده بودند, تنها يك برگ شكايت را همراه با اطلاعيههاي خودشان به دادگاههاي فرانسه ارائه كنيم, آزاد كردن مريم رجوي به اين سادگيها اتفاق نميافتاد, يعني عملاً مريم رجوي گرفتار سيستم قضائي فرانسه ميشد, ولي ما نتوانستيم از اين فرصت استفاده كنيم. درحاليکه آمريکائيها در سالهاي آخر كلينتون… (مجاهدين) را بهعنوان يك سازمان تروريستي اعلام كردند و کشورهايي مثل انگليس هم پذيرفتند. سخت غفلت كرديم و آيندهنگري هم نكرديم».
نيازي به توضيح ندارد كه رژيم با تمام توان و ظرفيت سياسي، اقتصادي، امنيتي، اطلاعاتي، ديپلماتيك و تروريستي خودش در صحنة بينالمللي به جنگ مجاهدين آمد و از هيچ توطئه و اقدامي فروگذار نكرد. حتماً به ياد داريد كه آخوندها براي نگهداشتن سازمان در ليست كشورهاي اروپايي و آمريكا يا سوخترساني به پرونده رسواي 17 ژوئن، بهمنظور رشوه دادن، قراردادهاي ميلياردي با دولت وقت فرانسه بستند. پروندههاي متعدد جعلي عليه مجاهدين درست كردند و تعدادي از مأموران اطلاعات خودشان را بهعنوان شاهد وارد اين پروندهها كردند. حتي شاهدِ مرده به كار گرفتند كه مضحكه دنيا شد.
رژيم حتي كشورها را علناً تهديد ميکرد كه اگر با مجاهدين رابطه داشته باشند بايد هزينه آنها با پذيرش اقدامات تروريستي در خاك خودشان بدهند. اما هيچکدام از اين توطئهها حركت رو بهپيش مجاهدين و مقاومت ايران را متوقف نكرد.
اين دژخيم در چند جا از مصاحبه خود از غفلت رژيم و عدم استفاده از فرصت عليه مجاهدين صحبت ميکند و علت شكست رژيم را: «غفلت، سادهلوحي، جهالت، تنبلي يا مخلوطي از همه اينها» ميداند؛ اما هيچکدام از اين عواملي كه رديف كرده علت شكست رژيم نيست بلكه علت و ريشه را بايد در اراده و فداي بيكران مقاومت سترگي جستجو كرد كه براي تحقق آرمان آزادي و استقرار حاكميت مردمي از پرداخت هيچ بهايي فروگذار نكرده و نميکند.