تاریخ :29 نوامبر 2016
نامه زندانى سياسى على معزى در رابطه با حكم احمد منتظرى
خبرگزاری قاصدان آزادی: زندانى سياسى على معزى كه در زندان گوهردشت كرج بسر مىبرد نامه اى در رابطه با حكم احمد منتظرى پسر آیت الله منتظری نوشته است. وی در این نامه سوال میکند: در همین حوزه های دینی بسیارند که تئوری ولایت فقیه را قبول ندارند ولی دم نمیزنند. آخر چگونه میتوان به معاد اعتقاد داشت اما صف خود را از ظالمان جدا نکرد و در کنار مردم ستمدیده قرار نگرفت؟
متن کامل نامه در زیر از نظرتان می گذرد:
بسم الله الرحمن الرحیم
محکمه ویژه روحانیت فرزند برومند آیت الله منتظری را به جرم اینکه باقیات صالحاتی از خود برجا گذاشته و دعای خیر و اجر اخروی بیشتر برای پدرشان خریده اند به حبس سنگینی محکوم نموده است.
به یاد میاوریم که در همان سالهای اولیه پس از انقلاب در دهه شصت، تعداد زیادی از طلاب و روحانیون ترقی خواه و انقلابی به زندان افتادند و حدود سی، چهل تن هم اعدام شدند. از جمله شهیدان، نصرالله مظهری ، ابوالحسن صادقی، علی درزی و آیت الله آشوری هم که در سال ٥٩ اول تهدید و بعد هم دستگیر و زندانی شد، و در زندان بود تا اینکه با شروع اعدامها، ایشان هم اعدام شد. همچنین بود مرگ مشکوک آیت الله لاهوتى ،تعدادی از مراجع هم از جمله آیت الله قمی و آیت الله عالمی که مجبور به ترک محل سکونتش شد و در دیارقربت وفات نمود، آیت الله شریعتمداری که هر یک به دلیلی در حصر خانگی بودند و حصر آیت الله منتظری هم که جایگاه و موضوع خاص خود را داشت. آیت الله گلزاده غفوری هم خانه نشین شده و خودش را خلع لباس کرده بود و میگفت که ننگش می آید این لباس را بپوشد و موارد دیگر…
به این ترتیب رگه هایی از مردمی بودن و آزادی خواهی که در روحانیت بود بعد از انقلاب قلع و قمع شد همچون عرصه های دیگر از اقتصاد و بازار و تولید گرفته تا دانشگاه و فرهنگ و هنر که همه به تباهی و ابتذال کشیده شدند.
بسا میشود که این سوال پیش آید که در این سی و چند سال که رژیم ولایت فقیه بر سرکار است چرا این حوزه های دینی با همان معیارهای سنتی خودشان هم که شده نتوانسته اند طی این سالیان یک فقیه در حد آقای منتظری، یک رجالی در حد آقای مرعشی نجفی یک عنصر یا فیلسوف در حد علامه طباطبایی و محمد تقی جعفری، یک حدیث شناس و امثال آن … بیرون بدهد؟ ایا حوزه مرده است؟ همین حوزه قبل از انقلاب هر از چندی مواضع ضد ظلم میگرفت، اعتراضی میشد و درس مراجع تعطیل میگردید و اعلامیه و قطعنامه ای صادر میشد و بعد هم بازار را میبستند اما حالا چه شده که این همه ظلم و جنایت و فساد از در و دیوار حکومت آن هم به نام اسلام میبارد ولی صدایی از حوزه در نمی آید؟ آیا حوزه مرده است یا حوزه ای که روئسایش جیره خوار و بودجه بگیر حکومت باشند بهتر از این نمیشود؟ در همین حوزه های دینی بسیارند که تئوری ولایت فقیه را قبول ندارند ولی دم نمیزنند. آخر چگونه میتوان به معاد اعتقاد داشت اما صف خود را از ظالمان جدا نکرد و در کنار مردم ستمدیده قرار نگرفت؟ مگر خداوند از آگاهان پیمان نگرفته است؟
اقدام و عمل صالح حاج احمد آقای منتظری باعث شد که تا حدودی چهره واقعی امام جنایتکاران آشکار شود و سندی هر چند مختصر و محدود از فاجعه نسل کشی و قتل عام تابستان ٦٧ برای بیخبران رو شود. اجرشان محفوظ باد. بگذار تا قوه قضائیه فاسد و مفسد به خیال خود قدرت نمایی پهلوان پنبه ای رژیمش را به رخ بکشد.
ایا از اهل لباس هستند کسانی که به این گونه احکام اعتراض و آن را محکوم کنند؟
علی معزی زندانی سیاسی زندان گوهردشت کرج
بسم الله الرحمن الرحیم
محکمه ویژه روحانیت فرزند برومند آیت الله منتظری را به جرم اینکه باقیات صالحاتی از خود برجا گذاشته و دعای خیر و اجر اخروی بیشتر برای پدرشان خریده اند به حبس سنگینی محکوم نموده است.
به یاد میاوریم که در همان سالهای اولیه پس از انقلاب در دهه شصت، تعداد زیادی از طلاب و روحانیون ترقی خواه و انقلابی به زندان افتادند و حدود سی، چهل تن هم اعدام شدند. از جمله شهیدان، نصرالله مظهری ، ابوالحسن صادقی، علی درزی و آیت الله آشوری هم که در سال ٥٩ اول تهدید و بعد هم دستگیر و زندانی شد، و در زندان بود تا اینکه با شروع اعدامها، ایشان هم اعدام شد. همچنین بود مرگ مشکوک آیت الله لاهوتى ،تعدادی از مراجع هم از جمله آیت الله قمی و آیت الله عالمی که مجبور به ترک محل سکونتش شد و در دیارقربت وفات نمود، آیت الله شریعتمداری که هر یک به دلیلی در حصر خانگی بودند و حصر آیت الله منتظری هم که جایگاه و موضوع خاص خود را داشت. آیت الله گلزاده غفوری هم خانه نشین شده و خودش را خلع لباس کرده بود و میگفت که ننگش می آید این لباس را بپوشد و موارد دیگر…
به این ترتیب رگه هایی از مردمی بودن و آزادی خواهی که در روحانیت بود بعد از انقلاب قلع و قمع شد همچون عرصه های دیگر از اقتصاد و بازار و تولید گرفته تا دانشگاه و فرهنگ و هنر که همه به تباهی و ابتذال کشیده شدند.
بسا میشود که این سوال پیش آید که در این سی و چند سال که رژیم ولایت فقیه بر سرکار است چرا این حوزه های دینی با همان معیارهای سنتی خودشان هم که شده نتوانسته اند طی این سالیان یک فقیه در حد آقای منتظری، یک رجالی در حد آقای مرعشی نجفی یک عنصر یا فیلسوف در حد علامه طباطبایی و محمد تقی جعفری، یک حدیث شناس و امثال آن … بیرون بدهد؟ ایا حوزه مرده است؟ همین حوزه قبل از انقلاب هر از چندی مواضع ضد ظلم میگرفت، اعتراضی میشد و درس مراجع تعطیل میگردید و اعلامیه و قطعنامه ای صادر میشد و بعد هم بازار را میبستند اما حالا چه شده که این همه ظلم و جنایت و فساد از در و دیوار حکومت آن هم به نام اسلام میبارد ولی صدایی از حوزه در نمی آید؟ آیا حوزه مرده است یا حوزه ای که روئسایش جیره خوار و بودجه بگیر حکومت باشند بهتر از این نمیشود؟ در همین حوزه های دینی بسیارند که تئوری ولایت فقیه را قبول ندارند ولی دم نمیزنند. آخر چگونه میتوان به معاد اعتقاد داشت اما صف خود را از ظالمان جدا نکرد و در کنار مردم ستمدیده قرار نگرفت؟ مگر خداوند از آگاهان پیمان نگرفته است؟
اقدام و عمل صالح حاج احمد آقای منتظری باعث شد که تا حدودی چهره واقعی امام جنایتکاران آشکار شود و سندی هر چند مختصر و محدود از فاجعه نسل کشی و قتل عام تابستان ٦٧ برای بیخبران رو شود. اجرشان محفوظ باد. بگذار تا قوه قضائیه فاسد و مفسد به خیال خود قدرت نمایی پهلوان پنبه ای رژیمش را به رخ بکشد.
ایا از اهل لباس هستند کسانی که به این گونه احکام اعتراض و آن را محکوم کنند؟
علی معزی زندانی سیاسی زندان گوهردشت کرج