۱۳۹۵ آذر ۳, چهارشنبه

اختاپوس بیکاری جوانان «ناتوانی دولت در ایجاد اشتغال برای جوانان...




تاریخ :23 نوامبر 2016
اختاپوس بیکاری جوانان «ناتوانی دولت در ایجاد اشتغال برای جوانان...
اختاپوس بیکاری جوانان «ناتوانی دولت در ایجاد اشتغال برای جوانان...
«مرکز آمار رژیم اعلام کرد تنها ۷ استان کشور در تابستان ۱۳۹۵ دارای نرخ بیکاری تک رقمی بوده‌اند. این در حالی است که تابستان سال گذشته، ۱۰ استان کشور دارای نرخ بیکاری تک‌رقمی بودند». این اعتراف به افزایش نرخ بیکاری توسط رسانه حکومتی «بینا» ست. اعترافی که تازه بعد از انبوهی سانسور و کوچک‌کردن واقعیت، نشان می‌دهد بر پایه آمارهای خود رژیم، چطور 24 استان کشور، نرخ بیکاریشان دو رقمی است؛ همین‌طور این اعترافها، دروغها و فریبهای آخوند روحانی را برملا می‌کند که وعده داده بود بیکاری جوانها را مهار می‌کند؛ اما بر پایه همین آمار حکومتی، تنها در عرض یک سال، 3 استان دیگر هم نرخ بیکاری جوانهایشان، از تک رقمی به دو رقمی رسیده است.
همین رسانه حکومتی در ادامه گزارشش می‌گوید: «ناتوانی دولت در ایجاد اشتغال برای جوانان... از یک طرف و نبود سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی درست برای جذب نیروی تحصیلکرده از سوی دیگر، در کنار اخراج کارگران، تعطیلی بنگاههای اقتصادی و مراکز تولیدی، دست به دست هم داده تا نرخ واقعی بیکاری در کشور روز به‌روز بیشتر شود».
البته این رسانه حکومتی، در کنار تمامی این بلاهای آخوند ساخته، اشاره‌یی به دزدیهای نجومی سران و کارگزاران رژیم نکرد؛ اشاره‌یی به رانت‌خواری و پارتی‌بازی فراگیر در تمامی تار و پود نظامِ فاسد آخوندی نکرد که حاصلش، بیکاری 15 میلیون جوان ایرانی است. تا جایی که خود کارگزاران رژیم در مجلس ارتجاع هم ناچار می‌شوند به بحران دردناک و غیرقابل مهار بیکاری اعتراف کنند؛ برای نمونه، روز 25آبان یک عضو مجلس ارتجاع به نام احمد مرادی گفت: «نرخ بیکاری در استان هرمزگان با کمال ناباوری به بیش از 30% رسیده است. جوانان تحصیل کرده از فرط بیکاری و سرخوردگی مجبور به کرایه‌کشی و دست‌فروشی هستند...»
بله، اختاپوس بیکاری جوانها در ایرانِ آخوندزده، تا آنجا بالا گرفته که خود مهره‌ها و رسانه‌های رژیم هم، مجبور می‌شوند به گوشه‌یی از آن، این‌طور اعتراف کنند. اما آنها به چیزی که اعتراف نمی‌کنند و نمی‌توانند بکنند، راه‌حل ریشه‌یی و واقعی بحران دردناک بیکاری جوانهای ایرانی است. اگر هم حرفی می‌زنند و به‌اجبار اعترافی می‌کنند، از یکطرف در دعوای باندی دنبال کسب هژمونی هستند و از طرف دیگر از خیزش جوانان می‌هراسند، چیزی که با عبارت بیکاری یک چالش جدی امنیتی از آن نام می‌برند.
البته نیازی هم به اعتراف آنها نیست، چرا که جوانهای ایران خوب می‌دانند که این دردِ زندگی برباد دِه، مثل هزاران معضل اجتماعی دیگر در ایران، چطور باید ریشه‌کن شود.
آنها می‌دانند علت‌العلل این مسایل کیست و راه‌حل هم کدام است.