۱۳۹۵ آبان ۲۱, جمعه

یک تحلیل وبرسی دقیق وروشن ازبه پایان رسیدن دوران طلائی برای رژیم آخوندی






تاریخ :11 نوامبر 2016 


 یک تحلیل وبرسی دقیق وروشن ازبه پایان رسیدن دوران طلائی برای رژیم آخوندی
به دنبال انتخاب دونالد ترامپ به‌ریاست جمهوری جدید آمریکا که امروز اعلام شد موجی از نگرانی و اضطراب در رژیم به وجود آورده است، آنچه قابل‌توجه است این است که علت این اضطراب و نگرانی رژیم، به‌خصوص در باند رفسنجانی روحانی چیست؟

در وهله اول و به‌طور کلی برای یک نیروی ارتجاعی که تاریخ مصرفش سپری شده و رو به گذشته دارد، هر تحول جدیدی ترسناک و نگران‌کننده است. اما علاوه بر این حرف کلی، همان‌طور که یکی از مهره‌های باند رفسنجانی روحانی چند روز پیش گفت، دوره ریاست‌جمهوری اوباما یک دوره طلایی برای رژیم بود که دیگر هرگز تکرار نخواهد شد و هر کس که به جای اوباما بیاید قطعاً به اندازه او، با رژیم سازش نخواهد کرد. حتی اگر هیلاری کلینتون روی کار می‌آمد که هم‌حزبی اوباما بود؛ چه برسد که الآن ترامپ روی کار آمده است که سیاستهای اوباما را به‌کلی نفی می‌کند و طبعاً راه دیگری در ارتباط با رژیم در پیش خواهد گرفت.

در دوران اوباما دیدیم که رژیم آه و ناله می‌کرد که از تحریمها کم نشده، بانکهای بزرگ هم‌چنان از معامله با رژیم خودداری می‌کنند و گشایشی که روحانی وعده می‌داد محقق نشده است، حالا وای به این‌که الآن کسی روی کار آمده که به اوباما به‌خاطر امتیاز دادن به رژیم می‌تاخت. به همین دلیل است که می‌بینیم از ظریف تا سایر مهره‌های دولت روحانی پشت سر هم تکرار و تأکید می‌کنند دولت جدید باید به تعهدات دولت قبلی متعهد باشد! نگرانی اینها را رفسنجانی خیلی صریح بیان کرده و ترامپ را خطر بزرگی برای رژیم توصیف کرده است.








کسانی که جریانهای گروگانگیری و روی کار آمدن ریگان را به یاد دارند یا آن واقعه را خوانده‌اند، می‌دانند که خمینی که در برابر کارتر آن همه چموشی می‌کرد، چطور وقتی سر و کلة ریگان پیدا شد، آسانسوری عقب‌نشینی کرد و با قبول شرایط خفت‌بار قرارداد الجزایر، از ترس ریگان گروگانها را فوراً آزاد کرد.


از طرف دیگر می‌دانیم که کنگره آمریکا چندین طرح تحریم و مجازات برای رژیم را تصویب کرده و اوباما گفته بود که آنها را وتو خواهد کرد؛ در شرایط کنونی که علاوه بر ریاست جمهوری، در همین انتخابات دیروز، هم زمام مجلس نمایندگان آمریکا و هم زمام سنا بیش از پیش در دست جمهوریخواهان تثبیت و تحکیم شده، دیگر هیچ مانع وتو توسط رئیس‌جمهور هم در کار نخواهد بود و با تصویب و اعمال این طرحها و تحریمها، فشارها علیه رژیم خرد کننده خواهد شد.

حالا باید دید که تغییر رئیس‌جمهور آمریکا، چه تأثیری بر تعادل نیروها در درون رژیم خواهد داشت.
بدون تردید با توجه به تشدید فشارها و تحریمها علیه رژیم، تضادهای درون رژیم بیش از پیش تشدید خواهد شد. دلواپسان که در انتخاب بین بد و بدتر، ظاهراً ترامپ را به کلینتون ترجیح می‌دادند، خوشحال خواهند شد و توی سر روحانی و دولتش خواهند زد که نگفتیم نباید به آمریکا امید بست؟! آنها هم لابد در جواب خواهند گفت که نگفتیم که تا اوباما هست و تنور مذاکرات گرم هست، باید مسائلمان را با آمریکا حل و فصل کنیم و برجامهای بعدی را به یک جایی برسانیم؟!


این تشتت و جنگ و دعوا به‌خصوص در آستانه انتخابات رژیم، بیش از پیش ضریب خواهد خورد و صحنه رژیم در این 6 ماهی که تا نمایش انتخابات باقی مانده، واقعاً تماشایی خواهد بود.