۱۳۹۵ آبان ۲۸, جمعه

میر‌رحیم قریشی – آخوندها به خاطر «عواطف خانوادگی»! مرا تا آستانه مرگ بردند

لینک :

میر‌رحیم قریشی – آخوندها به خاطر «عواطف خانوادگی»! مرا تا آستانه مرگ بردند


برای من و هر عضو مجاهدین بسیار شورانگیز و آرمانی است که برای آزادی مردم خود از هر فرصتی برای مبارزه با نظام آخوندی این عناصر قرون‌وسطایی و خبیث تاریخ ایران بهره بجوییم و دست‌وپنجه نرم کنیم تا وطن خود را از چنگال خونین آن‌ها نجات دهیم. امروز در شرایطی هستیم که مجاهدین با جابجایی و انتقال سالم از عراق به آلبانی به یک پیروزی بزرگ دست پیدا کردند، و آن را در تاریخ مقاومت ایران به ثبت رساندند؛ و به توصیف دکتر هزارخانی اتفاقی که افتاد را با قدم گذاشتن انسان به کره ماه مقایسه کرد یعنی خبر از یک دوران تازه و آغاز یک شرایط جدید برای مقاومت ایران می‌دهد و به‌طریق‌اولی برای مجاهدین یک فرصت بسیار عالی و نادر برای احقاق حقوق مردم خود و برای آزادی و دمکراسی در یک مدار بسیار بالاتر فراهم کرده است شرایطی که مقاومت ایران با تمام قوا به‌پیش خواهد رفت و با محقق کردن هزار اشرف در اقصی نقاط ایران و جهان مسیر قیام مردمی را هموار خواهد ساخت. پرواضح است که این واقعیت سرسخت جبهه مقاومت ایران که در قدرتمندترین و شکوفاترین دوران خود بسر می‌برد، دشمن در گل مانده را مجبور می‌کند به هر خس و خاشاکی دست بزند تا خود را از باتلاق فرورفته در سوریه و آثار جام زهر اتمی و بحران‌های گوناگون داخلی نجات بدهد که از آن جمله با عربده‌کشی‌های سیاسی خود و با سوء‌استفاده از ارگان‌های بین‌المللی مثل کمیساریای عالی و… بتواند از تأثیر فشارهای پنجه آهنین مقاومت ایران را برگلوی کثیف خود بکاهد که این بار ترفند خانواده را در مورد من به‌پیش کشیده و وزارت اطلاعات تومار ساخته پرداخته خود را نوشته و به‌اصطلاح نام تعدادی ازجمله اسم مادر مرحومه من که چند سال پیش فوت کرده را نیز در این لیست جعل کرده است که خواستار دیدار فرزندش شده است! اینکه چگونه مادر مرحوم من دو سال بعد از وفات نام خود را پای نامه ساخته و پرداخته وزارت بدنام نوشته حتماً از معجزات خلیفه زهر خورده است.
عجبا طنز تاریخ را بنگرید که رژیم آخوندی در حضیض ذلت و استیصال مطلق می‌خواهد از اسم از دنیا رفتگان نیز سوءاستفاده کند! و چقدر مضحک و چندش‌آور است، غافل از اینکه رژیمی که عصاره تمامی رذالت‌ها و خباثت‌ها و وطن‌فروشی‌های تاریخ را یکجا در زیر قبای خود دارد فراموش کرده است که خانواده واقعی مجاهدین همان افرادی هستند که به دلیل یک ملاقات و یا یک تماس با فرزند و بستگان خود دستگیر شدند و برخی از‌جمله علی معزی، صالح کهندل و… هنوز هم در زندان‌های رژیم بسر می‌برند یا اینکه مانند علی صارمی در سالیان گذشته به همین دلیل اعدام شدند. چطور شد که ولی‌فقیه ارتجاع الآن دایه مهربان‌تر از مادر برای خانواده مجاهدین شده است؟! این همان رژیمی است که در ۶ و ۷ مرداد سال ۸۸ با استفاده از مزدور اجیرشده‌اش نوری مالکی نخست‌وزیر وقت عراق به اشرف حمله کرد و با کشتار مجاهدین و مجروح کردن تعداد زیادی از آن‌ها ۳۶ نفر را ربوده و به مدت ۷۲ روز به گروگان گرفت که من یکی از آن‌ها بودم و ما را به مدت ۷۲ روز در زندان‌های مختلف و با ضرب و شتم زیاد نگه داشتند و درحالی‌که به دلیل اعتصاب غذای تر و ۶ روز اعتصاب خشک در آخرین ساعات زندگی خود بودیم، براثر اعتراضات و تلاش‌های بین‌المللی که خواهر مریم رهبری آن را به عهده داشت مجبور به آزادی من و سایر دوستانم از زندان شدند درحالی‌که خودم در لحظات آخر بین مرگ وزندگی بسر می‌بردم! بله باید پرسید چرا دشمن ضد بشری چنین کاری را با ما ۳۶ گروگان می‌کرد؟ پاسخ بسیار ساده است در مدت اسارت بارها از طرق مختلف مراجعه کردند که اگر از سازمان خودتان جدا شوید و علیه رهبری و تشکیلات مجاهدین موضع گرفته و مصاحبه کنید همه امکانات درمانی وزندگی در اختیار شما قرار خواهد گرفت و در یک‌کلام از ما تسلیم شدن در برابر رژیم آخوندی و مزدوران او را می‌خواستند تا کشتار و محاصره اشرف و زجرکش کردن بیماران ما را مشروع کنند. در همین رابطه وزارت اطلاعات حتی مزدوران تازه استخدام‌شده خود به نام‎های همایون کهزادی، محمود سپاهی و سعید ناصری را به بیمارستان بعقوبه برای شکنجه روانی ما ۳۶ گروگان مجروح فرستاد که پس از دریافت تودهنی محکم با خفت و خواری ناگزیر از ترک بیمارستان شدند. در یک‌کلام از ما می‌خواستند دست از اصول و آرمان خود برداریم اما پاسخی که در آن دوران مقاومت ما به دشمن دادیم منجر به شکست فاحش او در این گروگان‌گیری شد. می‌خواهم این را روشن سازم که رژیم آخوندی در تمام اقداماتی که علیه مجاهدین انجام می‌دهد از حمله و کشتار و محاصره و گرونگانگیری و امروز از طریق مشتی اجیرشده تحت نام خانواده، یک‌چیز بیشتر نمی‌خواهد و آن تسلیم در برابر ملاهای جنایتکار حاکم بر میهن است. عجبا! وقتی عظما در تنگنای سیاسی قرار می‌گیرد و قافیه را می‌بازد؟! لاجرم مثل هر نظام دیکتاتوری از هیتلر تا خمینی و خامنه‌ای به فکر سوءاستفاده از احساسات و عواطف خانواده به‌عنوان یکی از شگردهای ضد انسانی می‌افتد تا بلکه به‌عنوان یک وسیله و حربه برای نیل به اهداف شوم خودش از آن بهره ببرد آن‌هم در شرایطی که مجاهدین در اروپا بسر می‌برند و هر خانواده واقعی آن‌ها به‌راحتی می‌تواند و توانسته به دیدار عزیزان خود برود و عواطف خودش را نثار آن‌ها نماید و به‌طریق‌اولی این افتخار و غرور ملی و میهنی هر خانواده محترم و واقعی مجاهدین است که فرزندانشان در صفوف مقدم برای آزادی مردم خود از چنگال خونین نظام آخوندی مجاهدت و تلاش می‌کنند و این بالاترین شرف انسانی و ملی هر ایرانی می‌باشد.