۱۳۹۵ آذر ۶, شنبه

گفته‌ها و ناگفته‌ها از میان روزنامه‌های حکومتی روز ششم آذر۹۵



تاریخ :27 نوامبر 2016
گفته‌ها و ناگفته‌ها از میان روزنامه‌های حکومتی روز ششم آذر۹۵

اغلب روزنامه‌های حکومتی مهم‌ترین و یا تیتر اصلی خود را به حادثه قطار در ایستگاه هفتخوان سمنان اختصاص داده‌اند، و برخی آن را ابزار حمله باندی به دولت حسن روحانی کرده‌اند:

آفتاب یزد: در مورد حادثه قطار و قطعی گاز به فرسودگی زیرساختها توجه نمی‌شود، دلسوزی سینوسی محافظه‌کاران در حوادث

ابرار اقتصادی: باز هم ضعف مدیریتی در وزارت راه

تعادل: ایست مرگبار در هفت خوان سمنان و اشتباه هواشناسی در پیش‌بینی موج جدید سرما؛ 2بحران سرزده در دو روز

جهان صنعت: تکرار حوادث مرگبار در صنعت راه‌آهن

جوان: مرگ مسافر روی ریل افتاد

کسب و کار: بی‌تدبیری در حادثه قطار سمنان

کیهان: ایران در سوگ، انفجار تروریستی در حله و برخورد 2قطار در سمنان

روزنامه‌های باند خامنه‌ای با طرح ناکارآمدی دولت حسن روحانی در عرصه‌های مختلف، در راستای جنگ قدرت در آستانه انتخابات حادثه تصادف قطار را برجسته کرده‌اند:

کیهان: همه چیز طبیعی است: چند روز قبل فیلمی از سخنان معاون سازمان محیط‌زیست پخش شد که در آن، وی آلودگی هوای شهری مثل تهران را امری «طبیعی» می‌دانست... و مسئولیت دولت برای مقابله با آن را نادیده گرفت. اگر این موضوع طبیعی است، پس اساساً چرا تشکیلات عریض و طویلی به نام سازمان حفاظت از محیط‌زیست داریم!؟ این مقدمه به‌عنوان نمونه بیان شد تا بیش از گذشته گویای واژه «تدبیر» در دولت یازدهم آشنا باشد. چیزی که وعده‌اش داده شد و مردم به آن وعده اعتماد کردند و حالا خبری از آن نیست! متأسفانه این روند خطرناک یعنی غافلگیری و درماندگی در برابر بدیهی‌ترین مسائل جاری و بعضاً قابل پیش‌بینی، آن‌قدر در دولت نهادینه شده و آن‌قدر مصادیق متعددی دارد که شنیدن سخنانی از این دست، دیگر کسی را متعجب نمی‌کند! دهها کشور در جهان، با دمایی به مراتب سرد‌تر از سردترین نقاط کشور ما وجود دارد و سرمای زمستانی، منجر به تلفات انسانی و قطع گاز و فلج شدن فعالیتها نمی‌شود. اما چرا یک برف و سرمای پائیزی دولت را غافلگیر می‌کند!؟

اعلام قطعی آب و برق و گاز و تسلیم در برابر این رخداد‌های طبیعی که وزیر نفت و نیرو و دهها شرکت و سازمان نمی‌خواهد! این اتفاق در حالی می‌افتد که رئیس‌جمهور یازدهم مرداد ماه سال جاری و در اوج فصل گرما اعلام کرده بود: «اینکه برای نخستین بار به مردم گفته شد نگران قطعی گاز نباشید بسیار مهم است. این یعنی امنیتی که ما می‌گوییم»! و حالا تنها سه ماه بعد از آن سخنان، مردم امنیت مورد نظر را به سردترین شکل ممکن درک می‌کنند!... دهها کشور در جهان، با دمایی به مراتب سرد‌تر از سردترین نقاط کشور ما وجود دارد و سرمای زمستانی، منجر به تلفات انسانی و قطع گاز و فلج شدن فعالیتها نمی‌شود. اما چرا یک برف و سرمای پائیزی دولت را غافلگیر می‌کند!؟

اعلام قطعی آب و برق و گاز و تسلیم در برابر این رخداد‌های طبیعی که وزیر نفت و نیرو و دهها شرکت و سازمان نمی‌خواهد! این اتفاق در حالی می‌افتد که رئیس‌جمهور یازدهم مرداد ماه سال جاری و در اوج فصل گرما اعلام کرده بود: «اینکه برای نخستین بار به مردم گفته شد نگران قطعی گاز نباشید بسیار مهم است. این یعنی امنیتی که ما می‌گوییم»! و حالا تنها سه ماه بعد از آن سخنان، مردم امنیت مورد نظر را به سردترین شکل ممکن درک می‌کنند!

به این فهرست باز هم می‌توان اضافه کرد. مواردی مثل توزیع تحقیر‌آمیز سبد کالا که زبان وندی شرمن را دراز کرد‌ ، تعطیلی مسکن مهر به‌رغم وعده‌های پیشین، ولع خرید هواپیما از آمریکا و اروپا به جای اجرای سیاست کلی نظام مبنی بر ضرورت گسترش حمل و نقل ریلی و‌ ... به نظر می‌رسد دولت در ماه‌های پایانی، از این‌که باز هم همه‌چیز را به گردن دولت قبل بیندازد شرمنده شده و تصمیم گرفته موضوع را به گردن نظام طبیعت بیندازد! البته این هم تدبیری است!

سیاست روز: قطاری به‌خاطر نقص فنی نزدیک ایستگاه متوقف است و طبق برنامه، قطار بعدی هم پشت سر او در حرکت، اما توقف قطار اول در ایستگاه به درازا کشیده می‌شود و به قطار دوم هم اطلاع داده نمی‌شود که در ایستگاه، قطاری توقف کرده تا قط دوم سرعتش را کم کند.

چنین حادثه‌یی را نمی‌توان به گردن تکنولوژی، نداشتن قطعات یدکی، استاندارد نبودن ریل راه‌آهن یا لکوموتیوها انداخت... مدیران برای این به‌عنوان مدیر، وزیر و یا هر مسئولیت دیگری برگزیده و منصوب می‌شوند که بتوانند شرایطی که در یک مجموعه نامطلوب است بهبود بخشند و اگر نتوانند این کار را انجام دهند، استعفا یا برکناری بهترین کاری است که می‌توان در آن مجموعه انجام داد. اما متأسفانه چنین دیدگاه فرهنگی در میان مسئولان ما اگر نگوییم همه آنها اما اکثریتشان وجود ندارد. اگر مدیری توانایی اجرای مسئولیت‌های خود را نداشته باشد، ماندن او در مسند قدرت آیا به صلاح است؟

در این میان شاهد تغییرات در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی دولت هستیم، گرچه ضعف در این بخش‌ها هم دیده می‌شود اما مهمترین بخشی که ضعف آن نمود بیشتری دارد، حوزه اقتصاد است. در کل ضعف در مدیریتها به نظر می‌رسد که باعث شده است تا مشکلات دوچندان شود و زمانی که حادثه‌یی اتفاق می‌افتد، این ضعفها هم بیشتر ظاهر می‌شود.

روزنامه‌های هر دو باند حاکم در روز شنبه به تک و پاتکهای باندی حول موضوع لغو سخنرانی نایب‌رئیس مجلس ارتجاع در مشهد ادامه داده‌اند:

آفتاب یزد: وقتی یکی از مسؤلان فرهنگی کشور علی مطهری را نجس خواند، نایب‌رئیس دوم مجلس هم این توهین را بی‌پاسخ نگذاشت. ادبیات زشت!

آفتاب یزد: دادستان مشهد: از هیچ‌کس لازم نیست اجازه بگیریم، این اجازه را قانون به ما داده

ایران: واکنش به انتقادها درباره لغو سخنرانی مطهری: دادستان مشهد: لازم نیست از هیچ‌کس اجازه بگیریم

شرق: پس لرزه‌های لغو سخنرانی نایب‌رئیس مجلس... پاسخ مطهری به احمدیب: ...

از این‌که فردی مانند شما ملبس به لباس روحانیت است و خود را دانش‌آموخته حوزه علمیه قم و عضو هیأت علمی دانشگاه می‌داند متأسف شدم.

-گفته‌اید «اگر در مقامی نباشم که شما را مستحق اعدام بدانم قطعاً نجس می‌دانم». این سخن شما آن مثل معروف را تداعی می‌کند که خدا فلان حیوان را شناخت که به او شاخ نداد. خوشحالم که حاکم شرع نیستید و اِلا اکثر مردم را تکفیر و اعدام می‌کردید. روحیه شما با گروه تکفیری صهیونیستی داعش سازگار است، خوب است به‌جای ماندن در استان گلستان، به کمک آنها در موصل بشتابید که برادران شما در آنجا سخت در خطرند»... اینستاگرامی به نام محی‌الدین احمدی بود و صاحب این حساب در متنی که منتشر کرده خود را فرزند حجت‌الاسلام احمدی و دامپزشک معرفی کرده و در متن موهن خود چندین بار از عباراتی هم‌چون «نجس» و... در وصف مطهری استفاده کرده و در انتها نیز نایب‌رئیس مجلس را «گاو نه من شیرده» خطاب کرده است. در صورت تأیید هویت صاحب این حساب اینستاگرامی باید منتظر واکنش‌های بعدی در مقابل حمله جدید به مطهری باشیم. حملاتی که در هفته‌های اخیر، در حال تشدیدشدن هستند.

کیهان: سخنرانی 52 شخصیت لغو شد اما به وکیل الدوله که رسید آسمان تپید

وقایع اتفاقیه: علی مطهری در پاسخ به نامه عجیب رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی گلستان: روح و روانتان را از کینه‌ها و هواهای نفسانی بشویید

روزنامه‌های باند ولی‌فقیه ارتجاع، دعوای لغو سخنرانی علی مطهری را بهانه حمله به باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی در تمام عرصه‌ها کرده‌اند:

وطن امروز: ساده‌ترین جوابی که به این نوع رفتار دولت در عرصه رسانه داده شده این است که دولت برای تحت‌الشعاع قرار دادن این معضلات با فرافکنی بحث را به مسائلی پیش پا افتاده چون کنسرت و لغو سخنرانی علی مطهری می‌کشاند. اما پاسخ تنها در این نیست، علاوه بر فرافکنی و آدرس غلط دادن دولت باید پاسخ را در جایی دیگر نیز جست‌وجو کرد؛ در واقع این نوع عدم پرداختن دولت به مشکلاتی مانند بیکاری، مسکن، رکود و... تنها یک تاکتیک سیاسی و بازی جنگ روانی نیست، این امر ریشه در عمق تئوریک دولت نیز دارد. دولت یازدهم را از نظر تئوریک می‌توان دولتی تکنوکرات با نگاه‌های نولیبرالیستی در اقتصاد دانست

کیهان: چطور می‌شود رئیس‌جمهور از لغو سخنرانی 52 شخصیت برجسته تکان نخورد و فقط از لغو سخنرانی علی مطهری شکایت می‌کند؟

روزنامه رسالت ضمن طرح این پرسش نوشت: در حالی که مردم از گرانی رنج می‌برند، صاحبان صنایع و حرف و کسبه دادشان از رکود بلند است، در حالی که در هر خانه 2 تا 3نفر جوان بیکار تحصیلکرده وجود دارد و دولت طی سه سال و نیم گذشته هیچ پاسخ روشنی برای ناکارآمدی خود ندارد، یک خبر همه این دغدغه‌ها را تحت‌الشعاع قرار داد. خبر چه بود؟ لغو سخنرانی علی مطهری در مشهد! خب، دولت که در سیاست خارجی ناکام بوده، در بهبود معیشت مردم ناکارآمد بوده و گزارشهای 100روزه به مردم را هم تعطیل کرده است، باید کاری بکند. او باید از آزادی بیان و آزادی‌های سیاسی دفاع کند. این را باید به فال نیک گرفت و از آن استقبال کرد!

یک بررسی ساده آماری نشان می‌دهد در سال‌های اخیر که دولت یازدهم سر کار بوده، حداقل 62 مورد سخنرانی منتقدان دولت در دانشگاهها و مساجد لغو شده است.

مردم می‌گویند؛ ناکارآمدی دولت در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مشخص است. در حوزه سیاسی اگر ادعای دفاع از آزادی‌های سیاسی دارد، بسم‌الله. آزادی بیان با لغو 62 سخنرانی منتقدان دولت چه می‌شود؟! شخص رئیس‌جمهور چه پاسخی برای آن دارد؟ مردم سؤال می‌کنند؛ آقای رئیس‌جمهور چه بیانی را آزاد و چه بیانی را غیرآزاد می‌داند؟

بحرانهای اقتصادی اجتماعی به‌ویژه دجالگری دولت مبنی بر افزایش حقوقها موضوع دیگر حمله روزنامه‌های دلواپس به دولت روحانی است:

سیاست روز روند افزایش حقوق ۹۶ را بررسی می‌کند؛

حقوق‌های بی‌جان؛ سفره‌های بی‌نان

بر اساس گزارش بانک مرکزی از میان ۱۱ گروه کالاهای اساسی در هفته گذشته ۱۰ گروه با رشد قیمتی مواجه شده‌اند.

این اتفاق و گرانی مربوط به کالاهای اساسی چیزی نیست که مربوط به دیروز و امروز باشد و طی ماه‌های اخیر برخلاف ادعای متولیان این مسأله بارها و بارها تکرار شده است.

بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی نهادهای رسمی برخلاف ادعای متولیان مبنی بر کاهش تورم هنوز که هنوزه مردم با مشکل معیشتی روبه‌رو هستند و با حقوق‌هایی که دریافت می‌کنند تنها ۱۰ روز از ۳۰ روز یک ماه را می‌توانند سپری کنند.

به گفته کارشناسان اقتصادی قدرت خرید مردم به حدی پایین آمده که در طول ۵ سال اخیر قدرت خرید مردم با ۱۸۷ درصدی کاهش مواجه شده است و متأسفانه هنوز شاهد هستیم که دستمزدها سرکوب می‌شود.

این گروه از کارشناسان کنترل تورم از طریق کاهش گردش نقدینگی در صنعت و ایجاد رکود اقدام قابل قبولی نیست و زمانی متولیان می‌توانند ادعا کنند که تورم کاهش یافته که رکودی وجود نداشته باشد به سخن دیگر زمانی متولیان می‌توانند مدعی باشند که تورم را کنترل کرده‌اند که گردش نقدینگی در صنعت اتفاق بیفتد، اشتغال، میل به تولید و کاهش هزینه سربار ایجاد شود، صنعت رونق پیدا کند و قدرت خرید مردم بالا برود.

کیهان: بانک مرکزی: سفره مردم در دولت یازدهم 8 درصد کوچک‌تر شد

بر اساس گزارش بانک مرکزی، در سال پایانی دولت دهم هر خانوار ایرانی به‌طور متوسط سالانه 131 کیلوگرم برنج مصرف می‌کرد که این رقم در سال 1394 و در دولت یازدهم به 116 کیلوگرم کاهش پیدا کرده است. بر این اساس، مردم کشورمان در دولت یازدهم نسبت به دولت قبل، ۱۱.۵ درصد کمتر برنج می‌خورند که بدون تردید ناشی از گرانی شدید برنج و عدم تمکن عامه مردم برای خرید برنج است.

مطابق اعلام بانک مرکزی، مصرف نان مردم کشورمان در سال 1394 نسبت به 1391 بالغ بر ۵.۵ درصد کاهش یافته که بدون تردید گرانی شدید نان در دولت یازدهم، مسبب این مسأله بوده است.

این آمار همچنین نشان می‌دهد مردم ایران در سال 1394 بالغ بر ۲.۴ درصد گوشت دام کمتری نسبت به سال پایانی دولت دهم مصرف کرده‌اند. در مورد فرآورده‌های گوشتی مصرف متوسط هر خانوار ایرانی نسبت به دولت قبل 33 درصد کمتر شده است. در مورد انواع ماهی نیز شاهد کاهش ۱۵.۴ درصدی خانوارهای ایرانی بوده‌ایم.

در سال گذشته نسبت به سال 1391، مصرف انواع شیر ۲.۲ درصد، انواع ماست ۸.۱ درصد و انواع پنیر۸.۳ درصد کمتر از دولت گذشته شده است که نتیجه گرانی چندباره قیمت مواد لبنی در دولت یازدهم بوده است.

کیهان: پیش‌بینی روزنامه دولت از صعود نرخ دلار به 4هزار تومان

روزنامه رسمی دولت پیش‌بینی کرد قیمت دلار تا 4هزار تومان نیز صعود کند. دلار به هنگام آغاز به کار دولت یازدهم 2550 تومان بود.

کیهان: تورم و گرانی نتیجه گران شدن قیمت ارز

عبور بهای دلار از مرز 3هزار و 730 تومان در شرایطی که در رکود اقتصادی و دوران پساتحریم به‌سر می‌بریم از منظر کارشناسان اقتصادی به‌عنوان شکست سیاستهای اقتصادی دولت معرفی شده و نوید دهنده بازگشت تورم با غول حجم نقدینگی بیش از هزار و 120هزار میلیارد تومانی است.

کیهان: مایه شرمساری دولت بی‌اعتنایی به مشکلات مردم است

حداقل 11 معضل و مشکل بزرگ اقتصادی وجود دارد که دولت به‌خاطر بدعملی و بدعهدی درباره آنها باید اظهار شرمندگی کند... ماجرای فیش‌های نجومی، افزایش 50 درصدی قیمت کالاهای اساسی، افزایش شکاف طبقاتی، کاهش ارزش پول ملی و گران شدن نرخ ارز، تعطیل شدن 20هزار واحد تولیدی، بیکاری یک میلیون نفر طی 3سال، افزایش واردات کالاهای اساسی و به خطر افتادن امنیت غذایی، نصف شدن سرمایه‌گذاری خارجی، بدعهدی‌های برجام و پوچ از آب درآمدن وعده‌ها، و سرکار گذاشتن 700هزار وام اولی را از جمله دهها مشکل برآمده از بی‌تدبیری دانسته که مایه شرمساری دولت است.

کیهان: دولت راهنمای خروج از رکود زده اما در حال گران‌سازی قیمت‌هاست

بسیاری از تحلیلگران نه تنها خروج از رکود را تأیید نمی‌کنند، حتی در این‌باره که گفته می‌شود، با رشد اقتصادی پنج تا 6 درصدی تا پایان سال، زمینه خروج از رکود فراهم می‌شود، مخالف هستند.

مومنی توضیح می‌دهد: «رشد بی‌کیفیت بنا بر تعریف رشد مبتنی بر خام‌فروشی، دلالی، سوداگری و ترویج تجارت پول بوده، در حالی که مسأله‌ای که برای کشور نجات‌بخش است، افزایش فرصت‌های شغلی مولد در کنار افزایش توان رقابت اقتصادی ملی است که ریشه در ارتقای بنیه تولید ملی دارد. واقعیت این است که رشد اقتصادی 95 هیچ‌یک از این ویژگی‌ها را ندارد؛ بنابراین رشد حاصل شده بیش از این‌که به کار ملت و کشور بیاید، به کار رقابتهای جناحی و سیاسی می‌آید و گرهی از مشکلات کشور باز نخواهد کرد.

فساد باندهای حکومتی موضوع حملات متقابل روزنامه‌های متخاصم است:

جوان: کاش آن فردی که به دولت پیشنهاد راه‌اندازی بازار بدهی و فروش اوراقی چون خزانه جهت تأمین مالی برای تسویه بدهی‌ها را داد به این نهاد توصیه می‌کرد همزمان با ایجاد بازار بدهی و تأمین مالی از بازار سرمایه، ماشین ایجاد بدهی را نیز خاموش کند.

بر اساس جدیدترین گزارشی که بانک مرکزی منتشر کرده، بدهی دولت به بانک مرکزی در پایان شهریورماه امسال به 35هزار و 400میلیارد تومان رسیده که نسبت به شهریور سال گذشته 34 درصد، نسبت به ابتدای امسال 45 درصد و نسبت به شهریور سه سال پیش و در ابتدای دولت یازدهم 137 درصد افزایش نشان می‌دهد.

باید عنوان داشت که بی‌نظمی‌های مالی دولت علاوه بر این‌که برای ملت ایران مشکل‌ساز بوده است بلکه نظام بانکی اعم از دولتی و غیردولتی، بیمه‌ها، تأمین اجتماعی، صندوق‌های بازنشستگی و پیمانکاران را با چالشهای متعدد روبه‌رو کرده است.

مردم‌سالاری: آقای نماینده رئیس دستگاه قضا را به شفاف سازی دعوت کرد... محمود صادقی نماینده مجلس طی نامه‌یی به رئیس قوه قضاییه از وی برای شفاف‌سازی و مبارزه با فساد دعوت کرده است. در بخشی از متن این نامه آمده است: پیرو گزارش وزیر محترم امور اقتصادی و دارایی درباره افتتاح حسابهای سپرده بانکی در قوه قضاییه شایعات گسترده‌یی در رسانه‌ها و پرسش‌ها و ابهاماتی را در افواه و افکار عمومی موجب شد و توضیحات بعدی وزیر نیز نتوانست ابهامات را مرتفع سازد.