۱۳۹۵ آذر ۲۳, سه‌شنبه

نظام در بن بست برجامِ «بی‌چشم‌انداز»!



امروز  آخوند روحانی به صحنه آمد و در مراسمی در پوش شکرگذاری گندم، از برجام دفاع کرد.
حرفهای روحانی را در این مراسم می‌توان در 3 محور خلاصه کرد که در مقابل حملاتی که به او می‌شود بیان کرد:
حمله به باند رقیب که گفت برخی نسبت به دولت یازدهم غیرمنصفانه حرف می‌زنند و از خدا می‌خواهیم در دل آنها انصاف نازل کند.
تأکید بر زهر خوری با این طعنه به خامنه‌ای که برخی فکر می‌کنند باید دور کشور دیوار بکشیم. خامنه‌ای دیروز گفته بود که نباید به آمریکا اعتماد کرد.
اعتراف به این‌که حتی ادعای دستاوردهای اقتصادی پایدار نیست، و این‌که ارزشی ندارد امسال رشد داشته باشیم، سال بعد نداشته باشیم. یا تورم را به 7 درصد برسانیم و بعد دوباره به 15 درصد برگردیم.
این روزها، به‌ویژه بعد از انتخابات آمریکا و باز هم به‌طور خاص بعد از تصویب تمدید 10 ساله تحریمها در کنگره آمریکا، یعنی طرح معروف به «ایسا»، حملات به روحانی خیلی بیشتر شده است و با قبل قابل مقایسه نیست. الآن حملات سنگینی به او می‌کنند که پس این همه که گفتی برجام چه می‌کند و.. ، بالاخره چه شد؟ یا از برجام با عناوینی مانند «برباد رفته»، «مرده برجام»، «خسارت محض» و «تقریبا هیچ» و از این قبیل نام می‌برند.
دیروز رسانه‌های رژیم در برابر حرف ظریف که گفته بود الگوی برجام را باید در سوریه هم به‌کار برد، تیتر زدند: «فعلا جلوی خسارت را بگیرید تکرار برجام پیشکش!».
یا امروز تیتر کردند: «برجام یک پروژه شکست خورده است». کیهان خامنه‌ای هم امروز نوشت: «معلوم شده تمامی آن بزرگنمایی‌های قبلی نظیر آفتاب تابان! معجزه قرن! فتح‌الفتوح! فقط آرزوهای بر‌باد رفته دولت بوده و کلاه گشادی که بر سر ملت گذارده بودند...».
حالا تعجب این‌جا است که در چنین شرایطی باز هم زبان روحانی دراز است و امروز آمده و زیر پوش «گندم» از برجام دفاع می‌کند.
ممکن است گفته شود مگر می‌شود روحانی از برجام دفاع نکند، همیشه هم کرده، بنابراین این دفاع هم در همان راستاست و مسأله‌ی خاص و ویژه‌یی در میان نیست.
در این رابطه می‌توان گفت که بله روحانی همیشه از برجام دفاع می‌کرده. اما این بار یک فرق دارد. آن هم این است که تا قبل از شرایط جدید که گفتیم، یعنی نتیجه انتخابات آمریکا و تصویب 10 ساله تحریمها در کنگره آمریکا، دعوا در رژیم بر سر این بود که آیا برجام جواب دارد یا ندارد. اما الآن همه آنها می‌گویند که برجام دیگر سوخته و هیچ «چشم‌اندازی» نداره. آخوند روحانی در حرفهای روز 16 آذر، به‌روشنی پای خامنه‌ای را بیش از هر زمان دیگر به موضوع برجام کشید و گفت من فرمانهای مکتوب خامنه‌ای را در رابطه با برجام دارم و هیچ کاری را در این رابطه، بدون اجازه و فرمان خامنه‌ای انجام ندادیم.
به‌واقع معنی این حرفهای روحانی چه بود؟ این حرفها خودش یک نوع اعتراف به شکست و بی‌چشم‌اندازی برجام بود. به همین دلیل مجبور شد که به قیمت حملات شدید، تلاش کند که پای خامنه‌ای را بیش از هرزمان دیگر به میان بکشد.
اما این‌که چرا روحانی از چیزی که چشم‌انداز ندارد دفاع می‌کند علتش این است که می‌داند که خود خامنه‌ای و تمامیت رژیم هم در یک «بن‌بست» است و جز تن‌دادن به همین برجامِ «بی‌چشم‌انداز» و «خسارت محض»، هیچ راه‌حل دیگری ندارد. گواهش هم دیروز بود که خامنه‌ای به صحنه آمد، از ضرورت اعتماد نکردن به آمریکا گفت، اما حتی یک کلمه درباره برجام و این‌که چرا آمریکا بدعهدی کرده، نزد. در حالی‌که قبلاً تصریح کرده بود اگر تمدید 10 ساله تحریمها عملی بشود، این نقض برجام است و نظام برخورد جدی خواهد کرد. انتظار می‌رفت در اولین نوبتی که بعد از تصویب این تحریمها در کنگره آمریکا، خامنه‌ای به صحنه می‌آید، حسابی در این رابطه به آمریکا حمله کند و بگوید اقدام متقابلش چی است! اما یک کلمه حرف نزد. چرا؟ چون راهی ندارد! می‌خواهد چه‌کار کند؟ اقدام متقابلش چیست؟ مثلاً همان‌طور که خودش گفته بود، برجام را بسوزاند؟ خودشان گفتند بدترین سناریو این است که ما مسبب تخریب برجام بشویم. حالا وقتی خامنه‌ای به‌عنوان رأس هرم قدرت در رژیم، راهی ندارد و در بن‌بست است، طبعاً روحانی هم می‌تواند در سایه این وضعیت. با دفاع از برجام، دست‌کم در جنگ باندی، آن هم در آستانه نمایش انتخابات، گامی به جلو بردارد.