وقوع زلزله در تهران؛ ماورای فاجعه!
لینک :
حاکمیت ارتجاعی و قرونوسطایی ولایتفقیه بهدلیل طینت عقب مانده و ضدتاریخی و نیز فساد و چپاول نهادینه، در اساس با برنامهریزیهای پایهیی و علمی بیگانه است. به همین سبب، فاقد ساختارهای پایهیی مناسب و طراحی شده در عرصههای مختلف میباشد که این کشور را در برابرحوادث طبیعی از جمله سیل و زلزله
و.. بیدفاع کرده است. از همین روست که مردم محروم ما در میهن اشغال شده، همواره در برابر هر گونه حادثه طبیعی ازقبیل سیل، زلزله و... . بالاترین قیمت را پرادخته و در این راه هست و نیست خود را از دست رفته دیدهاند.
برای مثال در حالیکه کشور زلزله خیز ژاپن در برابر زلزلههای هشت ریشتری تلفات و مصدوم در حد انگشتان دست دارد، مردم ایران آخوند زده در برابر زلزلههای پایینتر از این، باید قیمت بالایی بدهند.
یکی از فاجعههای در چشم انداز، بهدلیل نبود همین زیرساختهای طراحی شده مناسب، احتمال وقوع زلزله در تهران است.
کارشناسان رژیم اعتراف میکنندکه در حالیکه پیش از انقلاب، شبکههای برقرسانی از زیر زمین عبور داده میشد، امروزه متأسفانه شاهد این موضوع هستیم که کابلهای فشار قوی برق نیز از بالای اتوبانها و خیابانها عبور داده میشوند و این باعث میشود که امکان اطفای حریق در ساختمانهای بیشتر از شش طبقه وجود نداشته باشد.
همچنانکه سیستم گازرسانی و نیز لولهکشی آب و فاضلاب تهران بهگونهیی طراحی شده که، در صورت وقوع زلزله در تهران، آتشسوزیهای شدید راه افتاده و سیل جاری خواهد شد.
این در حالی است که بر اساس گزارشهای منتشر شده سالانه ۱۰ هزار زمینلرزه در ایران ثبت میشود و بین هر سه تا پنج سال، یک زلزله مخرب در کشورمان رخ میدهد و از زاویه خطر وقوع زلزله، کلان شهر تهران در میان شهرهای زلزله خیز جهان در رتبه ششم قرار دارد و محققان و کارشناسان زلزله نگار از رفتار گسلهای تهران بر اساس دادههای تاریخی و علمی دریافتهاند که قطعاً زلزله در این شهر رخ خواهد داد.
بررسی موقعیت تهران و گسلهای آن از نظر کارشناسان:
تهران بیش از 50 گسل فعال دارد که در امتدادهای شرقی – غربی و شمالی جنوبی شهر همدیگر را قطع میکنند. در استان تهران سه گسل 'مشا' ، 'شمال تهران' و 'جنوب ری' پرخطرترین مناطق زلزله خیز پایتخت بهشمار میروند. 'گسل مشا' که ۲۰۰ کیلومتر طول دارد، از گسلهای اساسی البرز مرکزی است که در شمال تهران قرار گرفته است. 'گسل شمال تهران' در دامنه رشته کوههای البرز با طول حدود ۹۰ کیلومتر از 'کن' آغاز میشود و تا 'لشگرک' ادامه مییابد. گسلهای جنوب و شمال ری نیز در دشتهای جنوبی تهران به طول ۲۰ کیلومتر واقع هستند.
کارشناسان رژیم و اعتراف به بیکفایتی و سوء مدیریت سران رژیم:
از همان نخستین ماههای استقرار نظام ولایتفقیه تمامی کارشناسان ژئوفیزیک به صحنه آمدند و ضمن تشریح بیعملیهای خیانت آمیز حکومت شاه در پیشگیری از عواقب زلزله محتوم تهران، خواستار تغییر و تصحیح مسیر سرمایهگذاری در راستای منافع ملی مردم شدند و براستی این هشدارها کافی بود تا هر حکومتی که ذرهیی دغدغه حفظ جان و مال مردم را دارد، دست به اقدامات پیشگیرانه بزند. اما واکنش رژیم ضدبشری در مقابل درخواست این محققان چه بوده است!.
اعترافها مطبوعات و کارگزاران رژیم و نیز مواضع کارشناسان بینالمللی این موضوع را بهخوبی روشن میکند:
-روزنامه حکومتی جهان صنعت15اردیبهشت 94 نوشت: «روز دوشنبه در حالی مراسم انعقاد تفاهمنامه همکاری بین مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با مرکز تحقیقات مهندسی پاسیفیک دانشگاه برکلی آمریکا در تهران برگزار شد که مدیر بخش زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی گفت: در کشور ما ریسک وقوع زلزله بالا است، و با توجه به وضعیت کنونی، امکان رخدادهای بسیار مخاطرهآمیز وجود دارد و پیشبینی میشود در صورت وقوع زلزله احتمالی در تهران، یک میلیون نفر کشته و مجروح شوند».
این کارگزار رژیم همچنین با گلایه از شهرفروشیهای گسترده و بدون توجه به مطالعات زلزله نگاری توسط باندهای غارتگر رژیم، اضافه کرد: «این وضعیت نامطلوب به جایی رسیده است که حتی بر روی گسلهای زلزله در پایتخت، برجسازی میشود».
وی در ادامه «با تأکید بر اینکه در کوچههای پنج و شش متری برج ساخته میشود، گفت: حداقل اگر ریسک را کاهش نمیدهیم، بالا هم نبریم. نباید روی گسل زلزله، برجسازی کرد» و در ادامه اضافه کرد: «۸۰درصد مسکن روستایی فاقد استحکام است و از یک میلیون پلاک موجود در شهر تهران، ۲۰۰هزار پلاک در بافت فرسوده قرار گرفته است، اما با این وجود متأسفانه بر روی گسلها، مجوزهای ساخت و ساز صادر میشود که هر چقدر هم یک ساختمان را محکم بسازیم، توان مقاومت ندارد».
-خبرگزاری خبر آنلاین رژیم 8شهریور 95 تحت عنوان زلزله تهران و بیمارستانهایی که آوار میشوند مینویسد: «تهران شهری بیدفاع در برابر زلزله است. سوابق تاریخی و دستگاهی از ثبت زلزلههای پیدرپی در کشور، نشانی از وضعیت حاد لرزهخیزی ایران و در بسیاری موارد برخی شهرهای مهم کشور است.
در این میان شهر تهران که در ابتدا برای شهری با جمعیت حدود 4 میلیون نفر طراحی شده بود، (البته اگر طراحی شده بود!) حال با جمعیتی بین 10 تا 14 میلیون نفر یا بیشتر روبهرو است. این در حالی است که تراکم انسانی در یک شهر بیدفاع با لرزهخیزی تقریباً شدید، میبایستی بسیار نگرانکننده و مدنظر مسئولان، جامعه و شهروندان و بهخصوص متخصصان امر باشد.
بیشتر ساختمانهای تهران چه قدیمی و چه تازهساز، متأسفانه به دلایل قدمت، ضعف در ساخت، عدم رعایت ضوابط زلزله، پیوستگی ساختمانها به هم و... بسیار آسیبپذیر فرض میشوند و در نزد متخصصان این رشته، زلزله تهران بلایی است که در تاریخ دو قرن یا سه قرن اخیر بیسابقه است. عقربه لرزهنگار در تهران هر لحظه ممکن است فعال شود.»
-خبرگزاری تسنیم ارگان تروریستی قدس 12خرداد 94 بهنقل از رئیس هلال احمر رژیم نوشت: «بیشتر کشورهای دنیا زلزله تهران را پراهمیت تلقی میکنند تا جایی که در اسناد آنها از زلزله تهران بهعنوان پنج بحران بزرگ دنیا یاد میشود و حتی سفیر نروژ هم از من در خصوص زلزله تهران و برنامهریزیهای این زلزله احتمالی سؤال کرد».
این کارگزار رژیم در ادامه ضمن اعتراف به ناتوانی رژیم در ارتباط با وقوع زلزله در تهران گفت: «یکی از آفتهای مدیریت بحران رجوعنکردن به تجربه جهانی است، البته منظور این نیست که صرفاً بهدنبال استفاده از تجربیات کشورهای دیگر باشیم، اما به هر حال این تجربیات در دنیا وجود دارد و برای استفاده همه کشورها است، بنابراین باید عمل ما بر اساس تجربههای جهانی باشد. و ضمن هشدار برای مواجهه با زلزله احتمالی تهران گفت: باید برای به حداقل رساندن خسارات این زلزله احتمالی برنامهریزی لازم را داشته باشیم».
-خبرگزاری حکومتی ایسنا 30آذر 92 بهنقل از یکی از کارشناسان رژیم نوشت: «بسیار عجیب است که ما بارهای جمعیتی خود را بر روی گسلها، جایابی و فعال کردهایم که متأسفانه این امر ناشی از فسادی است که در ساخت و سازها وجود دارد و همچنین کیفیت نامرغوب مصالح نیز میتواند خسارات این حوزه را افزایش دهد و متاسفیم از اینکه میگویند باز هم عدهیی مشغول ساختن خانههای جدید برای قشر محروم این شهر روی گسلی دیگر هستند و باید پرسید این بار در صورت زلزله احتمالی، چند هزار تن کشته خواهند شد».
همین منبع در ادامه اضافه میکند: «خیابانهایی مانند فرشته، کریمخان، طالقانی، محمودیه، داوودیه و... هر کدام روی یک گسل قرار گرفتهاند: پیش از انقلاب، شبکههای برقرسانی از زیر زمین عبور داده میشد و این در حالی است که امروزه متأسفانه شاهد این موضوع هستیم که کابلهای فشار قوی برق نیز از بالای اتوبانها و خیابانها عبور داده میشوند که این موارد خطرآفرین است در حالیکه امکان اطفای حریق در ساختمانهای بیشتر از شش طبقه را با امکانات فعلی نداریم، در صورت وقوع زلزله یا حادثهیی در تهران، فاجعه تهران، فاجعهای جهانی خواهد شد».
- خبرگزاری حکومتی خبرآنلاین 4 دیماه 92 ضمن اشاره به تجارب زلزله بم مینویسد: «آنچه امروزه میتوان از این مسأله آموخت شهرکسازی (بهویژه ساخت مسکن ارزان قیمت برای اقشار کم درآمد) در شکلهای مختلف (با نام شهرکهای مختلف تعاونی، به نام سازمانهای مختلف و یا در سالهای اخیر با نام مسکن مهر) در کشور باید بازنگری شود. هر نوع ساخت مسکن بهصورت نامقاوم در مقابل خطر زلزله عملاً پهنههای آسیب پذیر را در حاشیه تمام شهرهای در معرض خطر زلزله در ایران افزایش میدهد چرا که جمعیت بیشتری را در معرض خطر مستقیم در هنگام یک زمینلرزه محتمل قرار میدهد. به یاد داشته باشیم که تقریباً تمام ساکنان شهرک رزمندگان بم در زلزله 1382 کشته شدند».
اعتراف مطبوعات رژیم بهوقوع زلزله در تهران و پیامدهای آن:
-خبرگزاری مهر آخوندی 2خرداد 95 بهنقل از رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی رژیم مینویسد: «در سالهای گذشته یک بررسی از سوی تیم خارجی برای میزان تلفات انجام گرفته بود، که بر اساس برآورد آنها، تلفات بیش از یک میلیون نفر برای زلزله ۷.۴ ریشتری پیشبینی کرده بودند که این رقم بهخصوص در ۴ بافت فرسوده بیشتر از سایر مناطق است».
این مهره دولت آخوند روحانی همچنین گفت: «کل مناطق تهران در خطر آسیبهای ناشی از زلزله قرار دارند، اما ۴ منطقه که بیشترین بافت فرسوده را دارند، خطر بیشتری را برای ساکنان آنها به وجود میآید و در زمان زلزله بیش از سایر مناطق در خطر هستند زیرا امدادرسانی به این خانهها که در کوچههای تنگ و باریک قرار گرفتهاند، هم بسیار دشوار است».
- روزنامه حکومتی آرمان 7شهریور 95 تحت عنوان تهران شهری روی خط گسل مینویسد: «تهران روی گسل قرار دارد و بافت های فرسوده آن حدود چهار هزار هکتار است که با بیتوجهی مسئولان این بافت نا ایمن به ۱۲ هزار هکتار هم خواهد رسید. بنابراین رسیدگی به بافت های فرسوده بسیار اهمیت دارد. بسیاری از بافت مسکونی در مرکز تهران بهویژه در منطقه ۱۲ فرسوده و کلنگی است. مقاومت پایین این بافتها در مقابل زلزله و سایر بلایای طبیعی، ریزدانگی و کوچک بودن فضاهای مسکونی از عمده مشکلات این بافتها است».
همین منبع در ادامه اضافه میکند: «بافتهای فرسوده تهران، دسترسی و امداد و نجات مصدومان زلزله تهران را در بسیاری از نقاط پایتخت با مشکل جدی روبهرو می کند، بهطوری که اگر یک زلزله بیش از پنج ریشتر رخ دهد، تراکم جمعیتی موجود در بافتهای فرسوده مانع دسترسی به گروههای امداد و نجات به مناطق آسیبدیده می شود. ضمن اینکه مشکلات مشابهی میتواند در جریان امدادرسانی به مصدومان ساختمانهای بلندمرتبه تهران رخ دهد».
-خبرگزاری حکومتی خبر آنلاین30آذر 92 بهنقل از مشاور ارشد سازمان مللمتحد تحت عنوان زلزله در تهران حتمی است مینویسد: «در تهران گسلی 90 کیلومتری از دماوند تا هشتگرد وجود دارد که بر اساس نتایج تحقیقات، در صورت فعال شدن این گسل، بر اثر زلزله آن دستکم 750هزار نفر جان خود را از دست خواهند داد. همچنین در اثر زلزله گسل فشافویه دستکم 830هزار نفر جان خود را از دست میدهند. اما در زلزله تهران این تنها خانههای قدیمی و فرسوده نیستند که احتمال تخریب آنها وجود دارد بلکه در صورت بروز زلزله در تهران، 65 درصد از خانههای نوساز هم فرو خواهند ریخت».
همین منبع در ادامه اضافه میکند: «احتمال تخریب قریب به 80 درصد بیمارستانها در زلزله تهران وجود دارد، برابر آمارها در سطح تهران، 70 میلیون موش و میلیونها سوسک داریم که در صورت بروز حادثه، این حیوانات موذی به سطح شهر و کنار مردم خواهند آمد».
-باشگاه خبرنگاران جوان اول مهرماه 95 تحت عنوان دعا کنیم تهران زلزله نیاید چنین مینویسد: «ساخت و سازهای بیکیفیت و سر بلند کردن هر روزه یک برج در گوشه و کنار شهری مانند تهران که از نظر امکانات زیرساختی مانند راهها، آب آشامیدنی و خطوط انتقال نیرو و فاضلاب ضعیف است آن را به یک بمب ساعتی تبدیل کرده که با وقوع زلزلهای با بزرگی حدود 7ریشتر به یک فاجعه بزرگ انسانی تبدیل شود.
بهعنوان مثال با یک تعطیلی دو، سه روزه در کشور تمام راههای خروجی تهران بسته میشود و حال فرض کنید که زلزلهای بزرگ در تهران رخ دهد؛ در این صورت نه تنها امدادرسانی از طریق زمینی به کندی صورت میگیرد بلکه با وجود تراکم ساختمانهای بلند حتی امکان امدادرسانی از طریق آسمان نیز با مشکل مواجه میشود.
اینجاست که باید از مسئولان شهری سؤال کرد که به چه میزان در برابر وقوع زلزله بزرگ در شهر تهران آمادگی دارند؟
آیا سولههای ستاد مدیریت بحران مناطق دارای امکانات لازم برای زمان وقوع زلزله هستند؟ سولههایی که برای زمان بحران در نظر گرفته شدهاند، اما در حال حاضر تعدادی از آنها به سالنهای ورزشی تبدیل شدهاند و در آنها خبری از امکانات اساسی مانند آب و کمکهای اولیه نیست.
آیا خطوط انتقال نیرو مانند برق و گاز برای مواقع زلزله ایمن هستند؟
بعد از هر زلزله، میزان زیادی از تلفات ناشی از آتشسوزی به علت شکستگی خطوط گاز است.
حال با تمام این کمبود ها نجار رئیس سازمان مدیریت بحران کشور میگوید: در این شرایط فقط باید دعا کنیم که تهران زلزله نیاید. بیشک با این شرایط شهر تهران با وقوع زلزلهای با شدت 7 ریشتر جسارتهای جانی و مالی فراوانی رخ میدهد».
-خبرگزاری تسنیم ارگان تروریستی قدس 22شهریور95 بهنقل از معاون سازمان زمینشناسی کشور نوشت: «در حال حاضر یک گسل جدید در تهران شناسایی کردهایم که از کنار برج میلاد رد میشود و تقریباً در بخش مرکزی تهران است
این کارگزار رژیم در عینحال که اذعان میکند: تهران شهری است که از نظر زلزله همیشه در خطر است اعتراف کرد: گسلی که از کنار برج میلاد میگذرد، از شرق تا غرب تهران را در بر میگیرد و از آن عبور میکند. و جابهجایی آن بیش از گسلهایی است که از قدیم شناسایی شده است».
واقعیت این است که امروز بعد از گذشت نزدیک به 4دهه از سرقت انقلاب مردم ایران، بر همه روشن شده است که واقعیت فراتر از اعترافها کارگزاران این رژیم است و بیمسئولیتی در آسیبپذیر بودن تمام بناهایی که در نظام چپاول و غارت ولایتفقیه به هوا میروند موج میزند چرا که اولویت در نظام منحط آخوندی پرکردن کیسه ایادی رژیم یعنی آقا زادهها و پاسداران و فربه کردن نیروهای سرکوبگر و صدور بنیادگرایی و تروریسم برای بقای حکومت ننگین آنهاست.