۱۳۹۵ دی ۲۰, دوشنبه

با مرگ رفسنجانی آیا ریشه اصلاح طلبی کذایی خشک وکنده شد؟ !!!



با مرگ رفسنجانی آیا ریشه اصلاح طلبی کذایی خشک وکنده  شد؟ !!!

آیا مرگ رفسنجانی هیچ تغییر معناداری در عرصه سیاسی ایران و توازن قوا ایجاد نمی‌کند و اتفاق مهمی متاثر از فقدان او در عرصه سیاسی ایران رخ نمی‌دهد. البته بخشی از اصلاح طلبان قلابی  نظام و به اصطلاح اعتدالیون که منتظر بودند پس از مرگ خامنه‌ای،هاشمی  رفسنجانی دوباره به پا خیزد و کمک کند یکی دیگر از جبهه نزدیک به آن‌ها رهبر بعدی شود احساس یتیمی می‌کنند.وعزا گرفتند که آیا باید فاتحه اصلاح طلبی را خواند ویا فاتحه کل نظام را  !!!

 اگر چه رفسنجانی مدتی بود از لحاظ سیاسی مرده بود چون توان بازی کردن و تاثیرگذاری در عرصه سیاسی ایران را از دست داده بود. زیرا د رجنگ قدرت دو جناح خامنه ای کمر بسته بود که اورا با هرنوع تبر ریشه کن کند  او پیشتر و در چند مرحله با رد صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری، از دست دادن ریاست مجلس خبرگان و یا عدم توانایی برای آزادی بچه‌هایش از زندان عملا مدتی بود در سیاست سطح بالای حکومت ایران مرده بودیعنی جناح خامنه ای اورا به مردار تبدیل کرده بودند 
در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی نیز عموم سیاستمدارانی که رفسنجانی با آنان کار کرده بودند و او می‌توانست از رابطه شخصی و سیاسی خود با آنان به عنوان امکانی برای تاثیرگذاری در سیاست داخلی ایران استفاده کند دیگر در قدرت و سیاست نقشی ندارندویا به دیار دیگر شتافتند وقبل از رفسنجانی دنیا را ترک کردند 
نمایش سیاسی شیوه برخورد با مرگ او و جبهه‌بندی‌هایی هم که حول مصادره چهره، میراث و شبکه قدرت وابسته به او در سیاست ایران شکل می‌گیرد در نهایت می‌تواند تنها به طور موقت موجب تحرکات سیاسی در سطوح میانی و بالای سیاست در ایران شود یعنی با مرگ رفسنجانی کور سوی به اصطلاح اصلاح طلبی خیالی خاموش شد ، چون همین گروه‌بندی‌ها و همان شبکه نیز برای داشتن شانس ادامه بازی سیاسی در ساخت سیاسی حاکم، نیازمند تائید کامل هسته اصلی قدرت در ایران یعنی  ولایت فقیه ، بیت او و حلقه بالای فرمانده‌هان  سپاه هستند.
مرگ رفسنجانی علاوه بر این‌که مرگ گنجینه‌ای از اسرار نظام ارتجاعی وعقب مانده وضدبشری رژیم  است، مرگ نماد برجسته چهره حاکم در دهه شصت و نیمه اول دهه هفتاد شمسی در ایران است. مرگ نماد یک دوران آن‌گاه که پیش از مرگ فیزیکیش از حضور موثر در عرصه سیاسی حذف شده بود می گفتند هاشمی ستون انقلاب است. پس از گذشت ۳۷ سال از این ستون، تیرکی مانده بود بی سقف در دشتِ برهوت ویرانی جمهوری آخوندی .هاشمی یارِغار  خمینی ضد بشر  بود و هم او بود که با نقل روایتی از خم رنگرزی ویک شبه  خامنه ای را به رهبری رساند. هاشمی در نهادنِ بسیاری از خشت های کج در عمارت جمهوری آخوندی ، نقش معماری داشت و همین معمار به دهه پایانی عمر بر آن اِمارت که در ساختن اش دست داشت، محافظه کارانه شوریده بود تا اصل نظام را حفظ کند  با این حال هیچ گاه از سرای نظام بیرون نیفتاد که سیاست و کیاست حفظِ قدرت در همه حال را داشت یغتی به هرقیمتی ولو خارج شدن از خیلی صحنه ها قلبا میخواست همین نظام ضد بشری وعقب مانده را حفظ کند هاشمی مرد بزنگاههای سرنوشت ساز  برای حفظ نظام بود .از سرکوب دهه شصت  وراه اندازی جوخه های مرگ گاها روزانه تا 300 و400 نفر تا قتل های زنجیره ای وسیاسی وتا قتل عام 67 مجاهدین تا  مقدمه چینی دوم خرداد۷۶ و این سالها آوردن  روحانی. د ربن بست لاعلاج بعنوان رئیس جمهور نظام وتا همه جنایاتی که در این نظام با ترورهای مخالفین در خارج تا اقدامات تروریستی در خبر عربستان وتفنگداران آمریکا در لبان تا امیا در آرژانتین وتا هزاران اقدامات ضد بشری وضد مردمی دیگر جای پای فاسد او  همه جا بود، چه آنگاه که قدرتی داشت و چه وقتی که از قدرتش تنها سایه ای مانده بود. حضورش در خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت در شبکه  اصلاح طلبان و اهل به اصطلاح  اعتدال، حافظ آینده نظام ولایت  پس از مرگ خمینی دجال  بود تا بلکه اینبار بتواند رهبری اصلاح طلب و معتدل معرفی کند.با اینکه هاشمی سالها بود که از اسب قدرت افتاده بود و حتی در جنگ وجدال گرگها وباندی  فرزندانش را به زندان بردند و دیگر نفوذی در ارکان نظام نداشت اما در کنار هواداران موسوی و کروبی ایستاد در ساختار کوچک شده نظام آخوندی  که سالهاست همه سردمدارانش  را به بیرون پرتاب کرده است، تنها هاشمی مانده بود که امروز اجل امانش نداد وبه دیدار سرجنایتکار ضد بشر خمینی دجال شتافت . شاید بتوان گفت دیگر کسی درون نظام نیست که به اصلاح ساختار و تغییر معتقد باشد، باقی اصلاح گران قلابی  همه یا در حصر هستند یا در منع و بیرون از چهار دیواری کوچک نظام.با اشاره به صحبت مریم رجوی  رئیس جمهور برگزیده مقاومت  ایران بعد از مرگ رفسنجانی  با فروریختن یک پایه این رژیم جنایتکار کل نظام آسیب جدی دید واز طرفی ریشه اصلاح طلبی قلابی هم خشک شد باشد که با قیام سراسری ریشه این شجره خبیثه  برای همیشه کنده شده وایران  این زیبا ترین وطن به آزادی ورهایی وشکوفایی دست یابد