۱۳۹۵ دی ۲۰, دوشنبه

ما ادامه مسیری هستیم که به «آزادی» ختم میشود


ما ادامه مسیری هستیم که به «آزادی» ختم میشود

سلام. نام من فاطمه اکبری منفرد است. خواهر زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد. زنی با دو دختر که ۸ سال است بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به سر می برد. 
همان زنی که در کنج زندان هم دادخواه خون خواهر و برادران قتل عام شده مان شده و به همین خاطر حق یک بار دیدار هفتگی او با فرزندان و همسرش را از او سلب کرده اند. 
جرم او خویشاوندی با من و خواهر و برادر دیگر و دو خواهر زاده مان است که اعضای مقاومت هستیم و یک خواهر و سه برادرمان در دهه ۶۰ و در جریان قتل عام سال ۶۷ تيرباران يا اعدام شده اند. 
جرم او تماس تلفنی با ما است که زندگیمان را وقف آزادی مردممان کرده ایم. 
من از مريم ۴ سال بزرگتر هستم، من هم یک دختر دارم و برای پیوستن به مقاومت و نبرد برای آزادی مردم وخانواده ام او را نزد مریم گذاشتم اما حالا او هم همچون دو دختر كوچك مريم از مهر و محبت هاي مريم عزيز محروم است. 
میخواهم بگویم که در خانواده ما، داغ ها و فراق ها نبودند که حرف اول را می زدند، 
بلکه شهامت ها بودند و شجاعت ها... 
ما از یکدیگر صبر و ایستادگی می آموزیم؛ ایستادن در مقابل دیکتاتوری، خودش «چگونه ایستادن» را به ما می آموزد. ما ایستاده ایم تا با سرنگونی این رژیم دیکتاتور بتوانیم به درد و رنج ملت مان پایان بدهیم. 
بله ما ادامه یک مسیر هستیم، مسیر سرخی که با خون بهترین عزیزانمان از درون زندانها به سوی آزادی ترسیم شده است و امروز خود را روشن تر از همیشه در جنبش دادخواهی شهیدان قتل عام 67 بارز می کند. 
خواهرم مریم، در زندان به دادخواهی این خون ها برخاسته و من در این سوی دیوارهای زندان، به طنین همان فریاد مشغولم. 
ما هر دو با هدف و آرمان آزادی پیش می رویم و در این مسیر از فدای هیچ چیز ابایی نداریم.