او یک ناشر آنهم ناشر کتابهای شاملو بود
یک کتاب در دست نگارش وتکمیل آن داشت بنام سیما رکس ابادان که جزئیانی از به آتش کشیدن سینما رکس ابادان واینکه آخوندها در آن دست داشتند را افشا میکرد
بسیاری یکی از انگیزههای قتل زالزاده را سرمقاله او در نشریه معیار میدانند. زالزاده در سرمقاله خود خطاب به هاشمی رفسنجانی نوشته بود: «آقای رئیسجمهور هیچ رژیمی در ایران پایدار نبوده و شما بهتر میدانید که اگر رژیم نتواند از تاریخ درس بگیرد و منطبق با خواستهای مردم حرکت نکند سرنگون خواهد شد»
18اسفند 1385 او ناپدید شد وباند سعید امامی او را ربودند
در فروردین 1386 یعنی کمتر از یک ماه جسد او در حالی که با 18ضربه کاردآجین شده بود در بیابانهای یافت اباد پیدا شد.
کمی در رابطه باابراهیم زال زاده
او در سال1327 در نیک لج تهران متولد شد همانجا مدرسه رفته وسپس در نازی آباد درس را ادامه میدهد دیپلم میگیرد به سپاهی می رود وبعد از قبول شدن در حقوق قضائی قبول میشود
او قبل از انقلاب گوینده برنامه جوان در رادیوبودوکار روزنامه نگاری هم میکرد
در ضمن بعضا کتاب هم مینواشت .
یکی از کتابهائی که در دست نوشتن وکامل کردن داشت کتاب سینما رکس آبادان بود که اسناد افشاگری دست داشتن آخوندها در به آتش کشیدن سیما رکس آبادان بود که بسیاری زنده زنده در آتش سوختند این کتاب بعد از حمله وزارت اطلاعات به منزل ابراهیم زال زاده برده شدوهیچ نسخه ای هم از آن باقی نماند.
حسین زال زاده برادر ابراهیم زال زاده در باره او گفت:
این چیزهائی که میگویم بخشی از آنها را رژیم بیرون داده وبخش را هم من در آوردم بعد از ربودن امیر برادرم حدود 37روز طول کشید تا ما جسد را یافتیم ،روز قبل از ربودن امید،قرار بود من بروم باکو برای یک پروژه ساختمانی خواستم او را با خود ببرم دیدم خیلی پریشان است گفتم چرا صدایت گرفته گفت مشکل این است که مثل سایه وزارت اطلاعات دنبال من است که فردایش او را ربوند شاید بو برده بودند که ممکن است از کشور خارج ودیگر برنگردد.
من بخشی را در روزنامه ها خواندم وبخش را هم همسایه هایش گفتند که شنود هم کشف شد که معلوم شد او را شنود وکنترل میکنندو
حاج حمید نامی در وزارت اطلاعات که دکتر تفضلی را قبلا کشته بود مسئول قتل ابراهیم زال زاده است .
ساعت 10شب بود که ابراهیم به گل فروشی نزدیک خانه اش هنگام برگشت مراجعه کرده ویک دسته گل میخرد بعد در فاصله خانه تا گل فروشی یک ون وزارت اطلاعات او را از ماشینش بیرون کشیدند وبردند.
ماشین او بعدا در ساختمان نیرونزدیک ساختمان متعلق به سپاه که در آن کارهای کامپیوتری میکردند پیدا شد. هر جا رفتیم به درب بسته خوردیم بسیاری هم بما گفتند فراموش کنید شتر دیدید ندیدید.
اوایل گفتند بخاطر 500هزار تومان پول او را کشتند ،بهر حال پرونده را قضائیه بستند ووکلا هم میگفتند فایده ای ندارد وهمه چیر توسط سپاه ووزارت اطلاعات وقضائیه بلوک شده است.
اما ما با عفو بین الملل با مسئول خاورمیانه ای عفو صحبت کردم آنها هم اطلاعات محدود داشتند.
البته قبلا هم او رابازداشت کرده و برده بودند وبارها زیر بازجوئی وبازداشت بودسعید حجاریان از زال زاده وکشتن او واینکه چه کسانی در قتل او دست داشتند کامل مطلع بود وقرار بود که اسامی دست اندرکاران وقاتلین او پرده بردارد اما خود اوخفه شد وچیزی نگفت زیرا اگر او میگفت بگم بگم ومیگم میگم های احمدی نژادی شروع میشد ودست همه قاتلان از جمله سعید حجاریان ومهمتر از همه دست رفسنجانی وخامنه ای ووزارت اطلاعات رو میشد .
بیهوده نیست که میگویند همه باندهای جنایتکار نظام ولایت فقیه در قتل مردم ومبارزان ومجاهدان با هم یکی هستند نه تنها در تضاد نیستند بلکه در وحدت وهم خط یکدیگرندآری چاقو که دسته خودش را نمیبرد.
باشد تا روز حساب تمامی خونهای به ناحق ریخته که تمامی آمران وعاملان این جنایتها به پای میز عدالت کشانده شده به سزای اعمال جنایتکارانه شان برسند.
ابراهیم زالزاده
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
وی مدیر موسسه نشر ابتکار، یکی دیگر از قربانیان قتلهای زنجیرهای است که در ۵ اسفند سال ۱۳۷۵ ناپدید شد و در اوایل فروردین ۱۳۷۶ جسد او در بیابانهای یافت آباد در حالی پیدا شد که با وضعیتی مشابه آن چه بعدها بر پروانه داریوش فروهر رفت، کاردآجین شده بود.
سینه و پشت او را با ۱۵ ضربه کارد پاره پاره کرده بودند. خانواده و دوستان ابراهیم زال زاده در دوازدهمین سال قتل او با انتشار اطلاعیهای تحت عنوان «گرامی باد یاد ابراهیم زالزاده، جان فشاندهٔ راه آزادی»، یاد و خاطرهٔ او را گرامی داشته و بار دیگر خواهان دادخواهی و معرفی آمران و عاملان این جنایت شدهاند. در رابطه ترور وقتل های در زیر بیشتر بخوانید