گفتهها و ناگفتهها از میان روزنامههای حکومتی روز 24 بهمن 95
مهمترین عنوانهای روزنامههای حکومتی در روز یکشنبه 24بهمن، به دریوزگی خامنهای ضمن دیدار با نخستوزیر سوئد و سوز و گدازهایش از فشارجامعه جهانی اختصاص یافته است:
آرمان: خامنهای: شورای امنیت زندانی قدرتهای بزرگ شده است
جمهوری اسلامی: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نخستوزیر سوئد: جلوی اعمال استانداردهای دوگانه شورای امنیت باید گرفته شود
حمایت: رهبر معظم انقلاب در دیدار نخستوزیر سوئد: اروپاییها اغلب توافقات خود با ایران را عملی نکردند
روزنامههای هر دو باند حاکم گوشههایی از کاسه گردانی خامنهای و روحانی را انعکاس دادهاند که در خلال آن به خواستههای جهانی در خصوص سیاستهای منطقهیی اشاره کردهاند:
ابتکار: روحانی به شرایط مناسب برای گسترش و تعمیق روابط جمهوری اسلامی ایران با اتحادیه اروپا و بهویژه سوئد در فضای پسابرجام و توافق هستهیی ایران با 1+5 اشاره کرد و گفت: مواضع سوئد در دوران تحریمها و مسائل هستهیی نسبت به کشورمان همواره از میانهروی و اعتدال برخوردار بوده است. رئیسجمهوری بحث و گفتگو درباره مسائل منطقهیی بهویژه اوضاع افغانستان، سوریه، عراق و یمن را از دیگر محورهای مذاکرات دوجانبه برشمرد و اظهار داشت: ادامه آتشبس در سوریه، جنگ و مبارزه با داعش و جبهه النصره و مذاکرات معارضین با دولت این کشور برای جمهوری اسلامی ایران و سوئد بسیار اهمیت دارد تا ثبات و امنیت به سوریه بازگردد. روحانی با اشاره به مذاکرات دو کشور درباره مسأله فلسطین و راههای کاهش تنش در این منطقه، ادامه داد: همچنین وضعیت مردم یمن و نیاز فوری مردم این کشور به دارو و غذا، ضرورت آتشبس و مذاکرات یمنی-یمنی نیز مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
برخی روزنامههای تلویحاً بزرگنمایی هیأت 40نفره تجاری همراه نخستوزیر سوئد را به چالش کشیدهاند:
مردمسالاری: در خرداد ماه سال جاری و در شرایط ایران پس از برجام نشست تجاری ایران و سوئد با حضور ٢٣٠ فعال اقتصادی در استکهلم پایتخت این کشور برگزار شد. فعالان اقتصادی ایران در این سفر با همراهی محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه در همایشهایی، ظرفیتهای بازار در ٢ کشور و همچنین وضع ایران در پساتحریم را مورد بحث و بررسی قرار دادند. شایان یادآوری است که هیأت سیاسی، اقتصادی ایران خرداد ماه در سفر دورهای خود به ٤ کشور اروپایی لهستان، فنلاند، سوئد و لتونی دیدار و گفتگوهای سیاسی و اقتصادی با طرفهای اروپایی انجام دادند.
کشمکشهای درونی باندها و تخاصمات باندی حول نمایش انتخابات ریاستجمهوری در درون رژیم عنوانهای مختلفی را در روزنامههای هر دو باند به خود اختصاص داده است:
آرمان: از طلاق سیاسی «ناطق نوری» تا «احمدینژاد» بحران طلاق در اردوگاه اصولگرایان، رقبای جریان اصلاحات مشغول خودشان هستند
آرمان: باهنر: عبور اصلاحطلبان از روحانی به ضرر مملکت است، بعضیها نذر میکنند به مجلس بروند، در صولگرا بودن روحانی هیچ تردیدی نیست
آرمان: اطلاعیه انتخاباتی احمدینژاد: از هیچ نامزدی حمایت نمیکنم
آفتاب یزد: عارف: صدا و سیما به تریبونی برای حمله به اصلاحطلبان تبدیل شده است
سیاست روز: دست رد به فضای دوقطبی؛ رئیسجمهور سابق کشور در اطلاعیهای اعلام کرد عضو هیچ جناح و حزب و گروهی نیستم، از هیچ فرد یا جناح و حزب و گروهی حمایت نکرده و نخواهم کرد، این موضع قطعی و غیرقابل تغییر اینجانب است
در روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی فراخوان به «آشتی ملی» با گوشزد کردن مخاطرات جهانی و منطقهیی تصویر روشنی از شکاف فزاینده در حاکمیت آخوندی و وحشت این باند در اثر تغییر دورانی و انزوای جهانی و منطقهیی رژیم ارائه داده است:
آرمان: شنیدن صدای مردم یک ضرورت خطیر
تحولات داخلی آمریکا و کشورهای پیرامونی ما در هفتههای اخیر، کشور را در شرایط بس حساس و ویژه قرار داده است.
رخداد هر گونه خطا و لغزشی در این شرایط از نیروهای سیاسی میتواند مشکلاتی را به وجود آورد که هیچ ایرانی شرافتمند و آزاده ، خواهان آن نیست. از یک طرف همه شاهد تهدیدات رئیسجمهور جدید آمریکا، نخستوزیر انگلیس و اسراییل هستیم و در کشورهای پیرامونی ما، جنگافروزیها و جنایت گروههای تکفیری بیداد میکند.
از طرف دیگر، اکثریت مردم ما، پس از توافق برجام، خواهان توسعه اقتصادی و پاسخگویی به مطالبات قانونی هستند و ناتوانی در تأمین خواست مردم، بیتردید بیاعتمادی در جامعه را در پی دارد. همچنین تبلیغات علیه ایران در خارج، ذیل شعارهای دفاع از حقوقبشر، آزادیهای سیاسی و اجتماعی، مخالفت با آزمایشهای موشکی، دخالت ایران در کشورهای عربی و مبارزه با تروریسم با استقرار دولت جدید آمریکا، در منطقه و جهان، دو چندان شده است... دیگر امکان اینکه تندروها، بدون توجه به اخطارها و نصایح دلسوزانه بخواهند مطابق میل و سلیقه خود عمل کنند، وجود ندارد و همچنین تداوم سیاستهای آنها جز تضعیف وحدت ملی و افزایش آسیب پذیری در برابر تهدیدات نتیجهیی نخواهد داشت.
اعتماد: جریانهای و سلایق سیاسی از هر جبهه و جناحی که هستند، اصولگرا و اصلاحطلب، مستقل و غیره، با درک درست از موقعیت کشور و تهدیدهایی که دشمنان نسبت به ایران داشته و دارند و وضعیت حساسی که منطقه ما در آن قرار گرفته، باید بیش از پیش همدلی، همفکری، هماهنگی و همراهی را در میان خود افزایش دهند... هر چند بداخلاقیهایی در کشور وجود داشته و دارد و بهخصوص اینکه فشارهای سنگینی علیه دولت شکل گرفته و تخریبهایی که علیه شخص آقای رئیسجمهور انجام میگیرد مردم را عصبانی کرده است و آنان از دست این بداخلاقیها ناراحتند، اما تمامی جناحهای سیاسی باید تلاش کنند تا به تأکیدهای بزرگان کشور جامه عمل بپوشانند.
ابتکار: آشتی ملی و واقعیتهای پیش رو
نکته در خور توجهای که در بدو امر به ذهن میرسد آن است که مگر کشور گرفتار چه مشکلی است که قرار است، طرح ایده آشتی ملی دوای جمله علت ها و درمان آن باشد؟ البته این پندار و تصور بیشتر از جانب کسانی مطرح میشود که اعتقادی به فضای معطوف به تنش و همچنین وجود مشکلات در فضای سیاسی و اجتماعی عصر حاضر ایران نداشته و اساساً آن را دستاویزی برای ایجاد رخنه از سوی برخی جریانهای فرصتطلب و به ظاهر خیر خواه در حصارهای ایمان میدانند.
واقعیتهای موجود بر فضای اجتماعی مبین آن است که جامعه ایرا ن ازمشکلات فراوانی رنج میبردکه در صورت مهارنشدن، ممکن است دیر یا زود به بحران تبدیل شوند. این مشکلات از مسائل ومعضلات زیست محیطی تا ناهنجاریهای اجتماعی همچون اعتیاد، طلاق، گسترش خشونت، افزایش رشوه، بداخلاقی، فقر، تبعیض و فاصله طبقاتی چالشهای فراوانی را پیش روی کشور ایجاد کردهاند. تجربه نشان داده است که نیل به حل مشکلات پیش رو تنها در گرو وفاق و یکدلی است و محققاً هیچ جناحی به تنهایی قادر به حل معضلات مذکور نیست.
در بعد دیگر ضرورت به کار گیری ایده آشتی ملی به واسطه مخاطراتی است که از سوی دولت خام ترامپ و اعضای کابینه جنگطلبش ایران را تهدید میکند. در این ارتباط طرح ایده ملی این امکان را به وجود میآورد تا خواب ترامپ و کابینهاش نتواند برای میهن ما تعبیر خوشی داشته باشد
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، ایده «آشتی ملی» از طرف باند مغلوب را به باد حمله گرفتهاند، در این حملات موضع ضعف باند خامنهای و عقبنشینی تلویحی آن دیده میشود:
کیهان: بازچه خوابی دیدهاید؟! (یادداشت روز)
-اصرار جماعت یاد شده برای به فراموشی سپردن جنایات بزرگی که مرتکب شدهاند و تلاش برای ورود دوباره به ساختار نظام را که این روزها در پوشش آشتی ملی مطرح میکنند، فقط میتوان با دو انگیزه زیر به ارزیابی نشست؛
الف: ورود به ساختار نظام و نفوذ به مراکز تصمیمساز و سیاستپرداز با هدف تغییر محاسبات مسئولان و نهایتاً پیگیری مأموریت وطنفروشانه قبلی.
ب: این احتمال نیز وجود دارد و احتمالی قوی نیز هست که طرح «آشتی ملی» را با هدف حاشیهسازی و سرگرم کردن مردم به میدان آوردهاند تا از این طریق روی ناکامیهای پیدرپی و وعدههای بر زمین مانده دولت که متأسفانه برخی از اصحاب فتنه در آن نقش موثری داشتهاند، سرپوش بگذارند.
برخی روزنامههای باند علی خامنهای با یادآوری شقههای قبلی در رأس حاکمیت ناتوانی نظام از جذب عناصر مجیز گوی خود را به نمایش گذاشتهاند:
وطن امروز: لیبرالها در چه شرایطی قرار گرفته و دچار کدام خلأ شدهاند که امروز خود را نیازمند آشتی ملی میبینند؟ فوت حجتالاسلام هاشمی با این طرح چه رابطهای میتواند داشته باشد؟ پاسخ این پرسشها قطعاً بدون تبارشناسی و جانمایی جریان لیبرال در سپهر سیاسی ایران پس از انقلاب اسلامی ممکن نیست. باید بدانیم لیبرالهای گذشته و امروز، در مقاطع گوناگون انقلاب، چه نسبتی با انقلاب اسلامی برقرار کردهاند و غایتشان چه بوده است؟
لیبرالها دولت موقت را تبدیل به جایگاهی برای تدوین یک پیشنویس سکولار برای قانون اساسی نظام جدید کردند که در آن کمترین اشارهیی به اصل ولایت فقیه نشده بود... آیتالله منتظری نخستین قربانی لیبرالها در پروژه تغییر بود... هاشمی رفسنجانی به سبب جایگاه برجستهای که در ساختار نظام داشت و نسبت وی به رهبر انقلاب، تقریباً همان نسبت آقای منتظری به امام (ره) بود، معالاسف دومین قربانی لیبرالها شد که سراغ وی رفتند و در تشکیلاتش نفوذ کردند؛ بهطور خاص، در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری خیمه زدند و از سال 68 با استفاده از امکانات و ظرفیتهای دولت، یک برنامه جامع تغییر جمهوری اسلامی را طراحی کردند... امروز با رفتن هاشمی بهدنبال نامهنگاری با رهبر انقلاب و «آشتی» و «بازگشت» هستند؛ اما آشتی با چه کسی؟ بازگشت به کجا؟ آیا این جماعت بر این تصورند که میتوانند همانگونه که سال 84 با هاشمی «آشتی» کردند و تحت پناه او، فتنه 88 را طراحی و اجرا کردند، امروز نیز با نظام «آشتی» کنند و پناهگاهی برای تدارک فتنههای دیگر بیابند؟ البته که چنین پناهگاهی هرگز وجود نخواهد داشت.
این جماعت میتوانند عذر بخواهند و با اعتراف به دروغ تقلب، بابت خساراتی که به اسلام زدهاند و خونهای بیگناهی که بر زمین ریختهاند، به درگاه الهی توبه کنند؛ قطعاً در این صورت مورد رافت نظام نیز قرار خواهند گرفت. اینها بلاتردید میتوانند در صورت توبه، به مسجد بازگردند و در کنار مومنان قامت ببندند و نماز بخوانند اما نباید انتظار داشته باشند کفشدزد دیروز، امام جماعت امروز شود.
روزنامههای حکومتی در روز دوشنبه از یک از حمایت اتحادیه اروپا از برجام خبر دادهاند و از سوی دیگر خبر عکس آن را انعکاس دادهاند:
وطن امروز: موگرینی: تحریمهای اروپا علیه ایران سختگیرانهتر از آمریکاست... همزمان با اظهارات دونالد ترامپ مبنی بر اجرای فرمان جدید برای ممنوع کردن ورود اتباع 7 کشور اسلامی به آمریکا، فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، در واشینگتن گفت که این اتحادیه برجام را به شکل سختگیرانهای دنبال میکند. موگرینی همچنین تصریح کرد که اتحادیه اروپایی به بهانههای موشکی، حقوقبشر و مبارزه با تروریسم تحریمهایی علیه ایران دارد که به مراتب سختگیرانهتر از تحریمهای آمریکا علیه ایران است. موگرینی روز جمعه در اندیشکده شورای آتلانتیک، از مؤسسههای مهم و تعیینکننده آمریکایی، ابتدا تأکید کرد که سود و منفعت اروپا در اجرای کامل برجام است. موگرینی سپس اظهار داشت: اروپا در اینباره با آمریکا «دارای منافع مشترک» است. منفعت آشکار اروپا در حفظ این توافق است. ما به شیوهای بسیار سختگیرانه اجرای این توافق و تمامیت آن را از همه جوانب رصد خواهیم کرد».
در روزنامههای باند رفسنجانی روحانی، با توجه به تغییر دوران بعد از انتخابات آمریکا، ضمن تلاش برای کوچکنمایی تهدیدها به باند حاکم «تنش زدایی و دوری از امنیتی» کردن توصیه شده است:
آرمان: تصمیم ترامپ مبنی بر تغییر نکردن و افزایش نیروها و تجهیزات آمریکا در خاورمیانه و خلیجفارس نشان از آن دارد که او همانگونه که قبلاً هم اعلام کرده است فعلاً برنامهیی برای حمایت از کشورهای حوزه خلیجفارس و همراهی کردن با شعارهای ایرانهراسانه آنها ندارد و به لفاظی و تهدید بسنده میکند. ترامپ در پاسخ به خبرنگار فاکس نیوز که از او در رابطه با نحوه برخورد با ایران و برجام سؤال کرده بود، پاسخ داد: «ما قصد داریم ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد. من سرسخت نیستم. من فکر میکنم آنها (ایران) کاملاً به کشور ما بیاعتنایی میکنند... اگر آنها میگفتند بسیار خب ما اکنون با یکدیگر هستیم، با این توافق (برجام) مشکلی نداشتم...» چنین پاسخی از سوی ترامپ نشان میدهد که دولت او حداقل در برهه کنونی هیچ طرح برنامهریزیشدهای برای کشورمان ندارد.
اینجاست که پاسخ به سؤال دوم اهمیت مییابد: بهترین و پرثمرترین سیاست ایران در قبال دولت جدید آمریکا چه میتواند باشد؟ هر چند سالها قطع روابط سیاسی و تجربه تاریخی تلخ ایرانیان از رفتارهای خصمانه آمریکا بر روابط دو کشور سایه افکنده است.
دستگاه دیپلوماسی کشورمان باید همان رویه و مشی کلی خویش در سیاست خارجی را در قبال آمریکا نیز در پیش بگیرد. تنش زدایی، دوری از امنیتی شدن و اقدامات تحریک کننده و دیپلوماسی فعال برای احقاق حقوق ملت ایران بهویژه در بحث برجام و مصادره اموال بلوکه شده ایران در آمریکا، سیاستهایی هستند که در کنار رایزنی و ائتلاف با قدرتهای شرقی و اروپایی، هر گونه بهانه و دستاویز را برای اقدام علیه کشورمان از دولت آمریکا سلب میکنند.
برخی روزنامههای باند رفسنجانی روحانی، با شیوه فرار به جلو به استغاثه از شیطان بزرگ پرداخته اند:
مردمسالاری: شما چگونه میخواهید که ایران با شما رفاقت کند در حالی که به اموال و پولهای ایران که در کشور شما به امانت است دستبرد میزنید؟ مگر ایران با شما در افغانستان همراهی نکرد؟ پس چرا «محور شرارت» اش خواندید و اذعان کردید که میخواهید ریشه موجودیت ایران را بخشکانید؟ آیا متخصصان و دانشمندان هیچ کشوری به اندازه نخبگان ممتاز و کم نظیر ایرانی به جامعه آمریکا خدمت کرده است؟ آیا بیش از 12هزار دانشجوی ممتاز ایرانی جهت تحصیل در دورههای تکمیلی جهت خدمت به خودتان در دانشگاههای آمریکا درس نمیخوانند و آیا جهت تحصیل و زندگی به شما دلار نمیپردازند؟ آیا سالانه از ورود مغزهای نخبگان ایرانی، به اعتراف خودتان سالانه دهها میلیارد دلار سود نمیبرید؟ اگر چنین است چرا با اهانت و تحقیرشان میخواهید که به کشورتان وارد نشوند؟
تناقضگویی در خصوص کشورهای منطقه در روزنامههای حکومتی وجه دیگری از پریشانی درونی و تنگناهای خارجی نظام را به نشان داده است.
آرمان: ایران بهدنبال تنش با عربستان سعودی نیست
مشاور مقام معظم رهبری گفت: ما طالب تنش با عربستان سعودی و هیچ کشور دیگری نیستیم.
وطن امروز: مدال سیا به ولیعهد سعودی
حمایت از گروههای تروریستی در سوریه و عراق و همچنین جنگ تمامعیار علیه یمن از مواردی است که رژیم سعودی با هماهنگی آمریکا طی سالهای اخیر در ابعاد منطقهیی انجام داده است
هشدار روزنامههای باند رفسنجانی به حسن روحانی در خصوص بحرانهای اقتصادی:
آرمان: بحران صندوقهای بازنشستگی یکی از بحرانهای پیش روی ایران است که اگر اکنون فکری برای آن نشود میتواند ابعاد مختلف را تحت تاثیر قرار داده و علاوه بر آثار سوء اقتصادی، تبعات اجتماعی و سیاسی نیز بهدنبال داشته باشد. اسفند سال گذشته محمد باقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه با اشاره به موضوع آب، محیطزیست و صندوقهای بازنشستگی گفت: «اگر تا پنج سال آینده و در فضای پسابرجام نتوانیم این مسائل را حل کنیم، با بحران مواجه میشویم». مشکل عمده این صندوقها این است که اکنون به سختی از پس هزینههایی که برای خود تراشیدهاند بر میآیند، به این معنا که درآمد این صندوقها بسیار کمتر از هزینه آنهاست و در آینده نمیتوانند به تعهدات خود در قبال بیمهشدگان عمل کنند. موضوع تا حدی هشدار دهنده است که خرداد امسال محسن رنانی، تحلیلگر مسائل اقتصادی عنوان کرد: «ظاهراً نظام سیاسی و مدیریتی ما موضوع صندوقهای بازنشستگی را جدی نمیگیرد و تصور میکند با فرماندهیهای عادی و سیاستهای کوتاهمدت این بحران نظام صندوقهای بازنشستگی، حلشدنی است. صندوقهای بازنشستگی و تأمین اجتماعی با دو دسته از بحرانهای بیرونی و درونی روبهرو هستند».
اما در این بین راهکارهای عملی همچنان در دستور کار قرار نگرفته و به نظر میرسد موانعی جدی بر سر انجام اصلاحاتی وجود دارد که بسیار ضروری است.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی عنوان کرد: «بیمه مسیر اساسی برای رهایی از تله فقر است». حال در نظر بگیرید افرادی که سالها به امید دریافت مستمری بازنشستگی پول پسانداز کردهاند به یکباره با مشکلی به نام ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی مواجه شده و نتوانند پول ذخیر شده خود را برداشت کنند. ناگفته پیداست که چنین شرایطی بحرانهای مختلفی به وجود میآورد. بحران صندوقهای بازنشستگی که منجر به افزایش خطرناک فقر در جامعه میشود ریشه در اقدامات غلطی دارد که باید هر چه زودتر متوقف شود.