دو تصویر از زندان کاشان
به دنبال انتشار اسامي برخي از جلادان رژيم آخوندي كه در كشتار مجاهدان و مبارزان طي ساليان حاكميت آخوندي دست داشته اند نامه ها، اطلاعات و اسنادي به دستم رسيده است كه سعي خواهم كرد هريك را به نحوي منتشر كنم. بديهي است كه لازم است اين اطلاعات بيشتر تدقيق شوند. اما تا همين حد هم كه هموطنان به اصل مسأله توجه كرده و دست به گردآوري اطلاعات مربوط به شكنجه و زندان و اعدام كرده اند قابل ارج گذاري است. از هموطنان تقاضا مي كنم آنان نيز اطلاعات خود را ولو اندك باشد بنويسند و برايمان ارسال كنند.
نامه اي از كاشان دريافت كرده ايم كه حاوي اطلاعات ارزشمندي درباره زندان شهر كاشان است. نويسنده ابتدا نام يك اعدامي ماههاي اخير به نام آقانژاد، يا آقازاده، را نوشته و متذكر شده است كه فرد ديگري به نام هاديان، اهل نوش آباد از روستاهاي اطراف كاشان، «زير حكم» اعدام قرار دارد.
نويسنده سپس به شرح وضعيت در زندان كاشان پرداخته و نوشته است: «زندان كاشان هزار زنداني دارد كه حدود صدنفر آنان زير حكم اعدام قرار دارند. اين زندان بندهاي مختلفي دارد و هر بند به زندانيان ويژه اي اختصاص دارد. مثلا بند3 اين زندان بند قهرماناني است كه با مأموران سركوبگر و لات و لمپنهاي حكومتي درگير شده و به اتهام اخلال در نظم عمومي دستگير شده اند.. اين بند به «بند شورشي»ها معروف است
بند6زندان قرنطينة زندان است. بندهاي «نسوان» و «مواد مخدر» هم از بندهاي ديگر است. محل اعدامها نيز كنار «پتوشويي» و «هواخوري» قرار دارد و معمولا در ساعت 5صبح، و يا هر ساعتي كه بخواهند، انجام مي شود. رئيس زندان دژخيمي به نام الله بخش نيكنام (اهل كرمان) است. مسئوليت حفاظت اطلاعات زندان جلادي است به نام حق جو. مسئول يگان حفاظت زندان مزدوري است بسيار شقي به نام مجيد خراسان زاده».
نويسنده در ادامه گزارش خود به معرفي برخي علاملان و آمران قتل عام ها و اعدامها در دهه هاي گذشته اين زندان پرداخته و نوشته است: «معروف ترين دژخيم پيشين زندان سپاه كاشان شكنجه گري به نام منصور خراساني بود. او بسياري از زندانيان را شخصا شكنجه داده و به جوخة اعدام سپرده بود. در سالهاي اخير او به تهران رفته و در آنجا زندگي مي كند. اما اخيرا، پس از سالها براي اولين بار در خيابان شريعتي كاشان، واقع در خيابان صبا كه موسوم به رجايي است، ديده شده است.
دژخيم منصور خراساني سردمدار اوباش و پاسداراني بود كه در دهه 1360 به كشتار مجاهدين و مبارزان مشغول بود. او با پاسداراني نظيرعباس باغ شيخي( كه در در جريان جنگ ضد ميهني به درك واصل شد) و پاسدار خيلي آران دشتي، پاسدار واثقي و پاسدار قاطع(اسم مستعار) با قساوت تمام به اعدام و شكنجه زندانيان مي پرداخت. از جمله همكاران ديگر او دژخيم شاطريان ، دادستان جنايت پيشه قبلي كاشان، و دژخيم پاسدار جواد حسيني بودند.
دژخيم شاطريان در سالهاي اخير به تهران رفته و لباس اصلاح طلبي پوشيده است. در حالي كه جنايات او به حدي بود كه حتي صداي آخوند يثربي، نماينده چپاولگر خميني در كاشان، را هم در آورده بود. به طوري كه وقتي در برابر اعتراض خانواده شهيدان قرار گرفت به شاطريان زنگ زده و گفته بود: «خدا لعنتتان كند! در كاشان كه ترقه هم نزدند، پس چرا اين طور مي كشيد؟»
پاسدار جواد حسيني، اهل فين، است. او فردي بسيار ابله و بي سواد است. او از همان بدو تشكيل سپاه پاسداران بدان پيوست و در پادگان قمصر و ساير نهادهاي سپاه به جنايت و كشتار مشغول بود. حسيني در حين خدمت به اصفهان رفت و ديپلمش را هم آنجا گرفت. او چند سال پيش به تعدادي از كساني كه به ديدنش رفته بودند دربارة مجاهدين گفته بود «آنهايي را هم كه نكشتيم اشتباه كرديم. هربلايي سرشان آورديم كم شان بود» پاسدار حسيني چند سال پيش با حقوق بسيار بالايي بازنشسته شد. او دو پسر به نامهاي روح الله و محمد دارد كه روح الله پاسدار است و محمد يك بسيجي اطلاعاتي و از مسئولان پايگاه ضد امير المؤمنين است.
نویسنده در پایان آدرسهای برخی مزدوران را برایمان نوشته است.