۱۳۹۶ اردیبهشت ۷, پنجشنبه

این همه نگرانی از امنیت نمایش انتخابات؛ چرا؟


علی سعیدی نماینده خامنه‌ای در سپاه پاسداران

این همه نگرانی از امنیت نمایش انتخابات؛ چرا؟

این روزها در بحبوحه نمایش انتخابات رژیم، موضوعی که سردمداران رژیم و به‌خصوص ارگانهای سرکوبگرش مرتباً از ضرورت و اهمیت آن حرف می‌زنند امنیت این نمایش است، در حالی که همزمان مرتباً می‌گویند که امنیت ما بی‌نظیر است. علت این تناقض چیست؟ اگر واقعاً ادعاهایشان در مورد امنیت درست است، پس دیگر این همه تأکید بر ضرورت امنیت برای چیست؟ دیگر این همه تکرار این نگرانی برای چیست؟

واقعیت را می‌شود از لابه‌لای حرفهای خودشان پیدا کرد. مثلاً آخوند علی سعیدی که نماینده خامنه‌ای در سپاه پاسداران است گفته است: «چهارمین مسأله که بسیار مهم است، افزایش و تشدید تهدید امنیتی علیه نظام است». این آخوند، نماینده خامنه‌ای در سپاه پاسداران است که امنیت انتخابات را هم به همین سپاه سپردند. سرکردگان سپاه و انتظامی هم مرتباً در مورد امنیت حرف می‌زنند و می‌گویند داریم آماده می‌شویم. توجه به یک نمونه از نمونه‌های بسیار این واقعیت را به‌خوبی نشان می‌دهد. سرمقاله روزنامه حکومتی آرمان 6اردیبهشت 96 نوشته است: «سال‌های سختی را گذرانده‌ایم و سال‌های سخت‌تری پیش رو داریم» و «مشارکت بالا در انتخابات ریاست‌جمهوری به‌معنای افزایش ضریب امنیتی کشور» است.

حالا چرا این روزها این قدر یاد امنیت افتادند؟ طبعاً جنگ انتخابات در درون رژیم، در افزایش نگرانی رژیم تأثیر مهمی دارد چرا که آنچه در این بین نقش پایه‌یی دارد، فضای انفجاری جامعه، عمق و گستردگی خشم و نارضایتی عمومی است که در حالت انفجاری است که در بستر شرایط جدید و تغییر دوران خطرش برای رژیم خیلی ملموس‌تر است. یک جمله از مقاله‌یی که خبرگزاری نیروی تروریستی قدس همین امروز نوشته گویا این واقعیت است: «اگر نیروی انتظامی در عرصه امنیت انتخابات کوتاهی کند، نامزد مغلوب می‌تواند با یک گردهمایی کوچک مسببات یک اغتشاش درونی را فراهم آورد».

ملاحظه می‌شود که از یک گردهمایی کاندیدایی که از فیلتر شورای نگهبان هم گذشته چقدر می‌ترسد؟ می‌ترسد که تبدیل به قیام بشود. چرا؟ چون جامعه به‌شدت انفجاری است. می‌ترسد که گردهمایی کاندیدایی که از صندوق در نیامده تبدیل به قیام بشود و رژیم را جارو کند.

حالا چرا باید این میزان از یک گردهمایی وحشت داشته باشد؟ دو دلیل دارد، یکی زمینه انفجاری جامعه است که فوقاً گفته شد و اما دلیل مهمتر که از درون اظهارات خودشان هم در می‌آید، وجود مقاومت ایران است که می‌تواند این بحرانها را به سمت سرنگونی هدایت کند. برای روشن‌تر شدن مطلب به ارگانهای اطلاعاتی خود رژیم مراجعه می‌کنیم.

چند روز پیش یعنی در تاریخ 30فروردین دیده‌بان اطلاعات آخوندی در یک گزارش تحلیلی نوشته است:
«دغدغه و اشتغال سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه منجر به غفلت جدی گردید» و بعد نتیجه‌گیری میکنه که: «این غفلت حال سرباز کرده و نشان می‌دهد که این گروه [مجاهدین] دست بازتری در تحولات میدانی خواهد داشت. این گروه تجارب بسیاری در بسیج و سازماندهی داشته و بالقوه می‌تواند تهدید امنیتی برای کشور باشد».

حالا سوالی که پیش می‌آید این است که حالا با این اوصاف، رژیم چه راه کارهای مقابله‌جویانه یا حداقل خنثی کردن این تهدیدی که بیان شد را دارد؟ در دوره‌های قبلی نمایش انتخابات، رژیم بحرانهای گریبانگیر خودش را با بمباران و موشک‌باران هماورد خودش که در عراق مستقر بود سعی می‌کرد مهار کند مثلاً که در سال 92 اعلام نتایج نمایش انتخابات رژیم با موشک‌باران لیبرتی همزمان بود.

در همین تحلیل ارگان اطلاعاتی رژیم، در همین رابطه هم نکات قابل توجهی را مطرح کرده است مثلاً نوشته است: «آیا راهبردی صحیح برای مقابله و یا دفع هر گونه تهدید از سوی مسئولان جمهوری اسلامی وجود دارد؟»، بعد خودش جواب داده که: «نیاز به ارزیابی و بررسی دقیق کارکرد و نقش جدید این گروه [یعنی مجاهدین] در پهنه سیاسی وجود دارد».

همچنین در همین گزارش آمده است که با انتقال مجاهدین و خارج شدن آنها از عراق، دیگر دسترسی به آنها به شکل قبل امکانپذیر نیست و سپاه فرصتی را که داشت از دست داده است. یعنی امسال در آستانه این نمایش انتخابات «فرصت» موشک‌باران و بمباران و نابودی مجاهدین را از دست رفته می‌بینند و این امکان را که با ضربه زدن به مجاهدین در این بحرانها سعی کنند تعادل خودشان را حفظ کنند دیگر ندارند. مثل سال 80 که در جریان انتخاب دور دوم خاتمی، خامنه‌ای سعی کرد تعادل رژیم را با شلیک‌ هزار موشک به قرارگاههای مجاهدین حفظ کند، یا در سال 92، درست در روز تن‌دادن به روحانی، لیبرتی را موشک‌باران کرد.

به همین دلیل حکومت آخوندی در ماههای اخیر به‌ویژه در آستانه نمایش انتخابات، به اقدامات پرهزینه تبلیغاتی از طریق ساختن و نمایش سریالها و فیلمهای تلویزیونی علیه مجاهدین روی آورده و تلاش می‌کند با انبوه انبوه جعلیات و دروغپردازیها به خیال خام خودش به مقابله با روی آوردن مردم به‌خصوص جوانها به مجاهدین و گسترش پیام مقاومت اشرفیها در جامعه بپردازد. همچنین تلاش می‌کند که در آلبانی از طریق لانه جاسوسی و سفیر تروریست خودش اقداماتی را علیه مجاهدین پیش ببرد.

لازم به ذکر است که سازمان مجاهدین خلق در اول اردیبهشت ماه جاری طی اطلاعیه‌یی اعلام کرد غلامحسین محمدنیا که تحت عنوان «سفیر» به جاسوسی و توطئه علیه مجاهدین در این کشور اشتغال دارد، یک مأمور اعزامی وزارت اطلاعات آخوندهاست.

این عضو وزارت اطلاعات آخوندها، با تکرار چرندیات همیشگی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران بیهوده تلاش می‌کند رابطه مجاهدین با مردم و نهادهای آلبانی را مخدوش کند. از سه دهه پیش وقتی رژیم آخوندی نتوانست با قتل‌عام و ترور، سازمان مجاهدین خلق ایران را نابود کند، با کارزار شیطان‌سازی و ترویج دروغ درصدد بی‌اعتبار کردن آن بر آمد. این تبلیغات مسخره برای مردم آلبانی که 4سال است سازمان مجاهدین خلق ایران را از نزدیک تجربه کرده‌اند کمترین ارزشی ندارد و فقط بر نفرت آنها از رژیم پلید آخوندی می‌افزاید.


لازم به تأکید است که تمام هم و غم وزارت اطلاعات و لانه جاسوسی آخوندها در آلبانی کما این‌که در کشورهای اروپایی اقدام علیه سازمان مجاهدین خلق ایران است. سایت بازی و راه‌اندازی فیس های رنگارنگ علیه سازمان با نام مستعار یا جعلی یا حتی واقعی که هم و غمشان علیه مجاهدین و مقاومت ایران است هیچ منشأیی بجز وزارت اطلاعات ندارد. لجن‌پراکنی و جنگ روانی علیه مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران نخستین اولویت ابلاغ شده از سوی وزارت اطلاعات آخوندهاست که بر اساس آن بایستی از مجاهدین و مناسبات درونی آنها شیطان‌سازی بکنند. ساخت فیلمهای جعلی و تحریف تاریخ، کار شناخته شده این رژیم است که در این زمینه آن‌قدر این رژیم رسوا است که این فعالیتها مانند دست و پا زدنهای ناامیدانه در دریای خشم و کین مردم است که بدون شک پاسخ شایسته آن را از سوی مردم و مقاومت ایران دریافت خواهند کرد
مطالب مارا در توئیتر با نام @bahareazady میتوانید دنبال کنید
.