۱۳۹۶ فروردین ۲۷, یکشنبه

یادواره مادر مجاهد معصومه كوشكي(مادر دالوند)





یادواره مادر مجاهد معصومه كوشكي(مادر دالوند)

بيست و هفتم فروردين 1396، نخستين سالگرد درگذشت مادر مجاهد معصومه كوشكي(مادر دالوند)، مادرشهيد سرفراز مجاهد خلق مسعود دالوند مي باشد.


مادر دالوند پس از انقلاب  و از همان ابتدای دوران مبارزات مسالمت‌آمیز علیه رژیم خمینی و آشنایی فرزندانش با مجاهدین، همواره پشتیبان دلسوز و فعال سازمان مجاهدین در مبارزه علیه ارتجاع و استبداد دینی بود و در این راه تمامی خطرها را به جان می‌خرید. وی در سالهای دهه 1360 و در جریان تلاش برای ملاقات دو فرزند اسیرش در زندان اوین، بارها تحت اذیت و آزار و فشارهای ضدانسانی دژخیمان رژیم قرار گرفت و پسر مجاهد او مسعود دالوند فرزند دلیر مردم غیور لرستان، در سال 68 به‌دست دژخیمان دیکتاتوری خون‌آشام آخوندها اعدام شد.
مادر دالوند در سال 1380 پس از دیدار با فرزندان مجاهدش در عراق و بازگشت به ایران، توسط مأموران رژیم دستگیر شد و چند ماه تحت اسارت و آزار و شکنجه دژخیمان قرار داشت.



او در دوران پایداری پرشکوه مجاهدان اشرفی نیز برای دیدار با فرزندان مجاهدش و رساندن جوانان خطه لرستان به مجاهدین به اشرف آمد و در این دیدارها کمک‌های مالی خود و خانواده‌اش را که از جمله حاصل فروش خانه‌اش بود به مجاهدان اشرفی اهدا کرد.
این مادر فداکار و پر تلاش مجاهد در تمامی سالهای پایداری برای پیروزی در داخل میهن اسیر و در خطه قهرمان پرور لرستان بی‌وقفه به حمایت از مجاهدین و به فعالیت‌هایش برای رهایی ایران ادامه داد.
مادر دالوند در ماه‌های پایانی حیاتش و در بستر بیماری، در تماس با فرزندانش از شوق دیدار مجدد با اشرفی‌ها سخن می‌گفت و همواره برای پیروزی مجاهدین و آزادی مردم ایران از حاکمیت آخوندی دعا می‌کرد.

پیام تسلیت مریم رجوی به مردم خرم‌آباد به مناسبت درگذشت مادرمجاهد معصومه کوشکی - مادر دالوند


 پیک و پیام‌آور اشرفیها برای مردم لرستان، مادر بزرگوار خانم معصومه کوشکی، مادر مجاهد شهید مسعود دالوند، به‌سوی رفیق اعلی شتافت. 

راستی که او شوق مجسم هموطنان لر برای پیوستن به مجاهدین و ارتش آزادی و یکی دیگر از مظاهر پایداری زن ایرانی در برابر رژیم ولایت فقیه بود.
او با به‌خطر انداختن مکرر جان و زندگی خود برای رساندن جوانان لر به اشرف، خانه و خانمان ودارایی‌اش را در مسیر مجاهدت برای آزادی مردم و ميهنش، در طبق اخلاص گذاشت و در اوج رستگاری چشم از جهان فروبست. 
فقدان مادر مجاهد معصومه کوشکی را به مردم خرم‌آباد‌، به خانواده او به‌ویژه فرزندان‌ مجاهدش عاطفه و سعید دالوند تسلیت می‌گویم و به روان پاکش که اینک در کنار فرزند شهیدش و در جوار رحمت حق آرامش ابدی یافته است، درود می فرستم.





شعر زيباي ” مادر ” سروده مجاهد كبير رضا رضايي را كه به ياد مجاهد شهيد مهدي رضايي به مادرش، عزيز رضايي مادر شهيدان و مادرهمه مجاهدين تقديم نمود و وصف حال مجاهدت خود و شهادت برادر قهرمانش مهدي و نقش مادر قهرمانشان در پرورش اين فرزندان مجاهد است، به مادر مجاهد معصومه كوشكي - مادر دالوند- وهمه مادران شهيدان و مجاهدان كه در راه انقلاب نوين ايران دوشادوش فرزندان مجاهدشان رنج انقلاب را بردوش كشيدند وبي چشمداشت فداكاري و ايثار نمودند، تقديم مي كنيم. 
.........................................
مادر، بدان امید که گردم دوباره باز                    بر راه کوچه، دیده‌ی گریان خود مدوز
خورشید زندگانی پرالتهاب من                        خواهد کند غروب، به‌هنگام نیمروز
ایام کودکی که به ‌لبهای خرد من                      اول سخن ز آیه قرآن‌گذاشتی
آن‌روز بذر مهر ضعیفان خلق را                         در جان من به ‌مزرع اندیشه کاشتی
گفتی به ‌من که راه خدا راه مردم است             درراه او به‌ مایه جانت جهاد کن 
مردان حق، طلیعه‌ آزادمردی‌اند                         خود را رها ز سلطه هر انقیاد کن
زان‌پس به ‌گرد خویش نگه کرده یافتم                 انبوه کودکان گرفتار درد را
پوشانده با غبار قدمهای عابران                         از دیدگان رهگذران روی زرد را
دیدم چگونه کودک بیمار یک فقیر                      بر روی دست مادر خود، جان سپرد و مرد 
غلتید اشک مادر و دندان خویش را                     از فرط اضطرار به‌ لبهای خود فشرد
دیدم که اهرمن، ز ره‌آورد مردمان                       پر می‌کند دهان به ‌غارت گشوده را
از خون روستایی صحرای دوردست                    لبریز می‌کند همه شب جام باده را
دیدم چگونه مردم محروم و بی‌امید                     چشمان بی‌فروغ به ‌آینده بسته‌اند
دزد از میان خانه به ‌تاراج می‌برد                        یاران به ‌گوشه‌یی به‌ تماشا نشسته‌اند
شب، سرد بود و تیره و صحرا، خموش و رام         ابر سیه، گرفته فروغ ستاره را
اندیشه‌های مردم آزاده وطن                              گم کرده در طریق هدف، راه چاره را
آن‌نغمه‌های پاک که خواندی هزار بار                   در گوش جان خسته‌ام آغاز راز کرد
با آیه‌های سوره فجر و حدید و صف                    بر روی من دریچه امید باز کرد
ناگاه در سپیده صبحی ز هم گسست                  بانگ گلوله‌های مجاهد، سکوت را
توفان یک اراده پرشور همرهان                         از هم درید لانه صد عنکبوت را
مادر ببین که بذر نخستین که کاشتی                در جان من شکفت و ز هر سو جوانه زد
آن‌شعله‌یی که در دل من برفروختی                   از لوله سلاح من اکنون زبانه زد 
مادر سپاس آخرم آخر قبول کن                         پاداش آن‌سرود نخستین که خوانده‌ای
آن‌آیه‌های پاک که با رازهای آن‌                        در جانم اشتیاق شهادت نشانده‌ای
ای هموطن طریق تو تاریک بود و من                با خون خود چراغ رهت برفروختم
دیدی که راه و می‌روی اکنون و با شتاب            من نیز مفتخر که در این ‌راه سوختم
.........................................................................................................................................
ترانه ”درد عشق و انتظار” از بانو پروين كه وصف حال غم و اندوه دوري از عزيزان است، بويژه مادران دلسوز و رنج كشيده مجاهدان و مبارزان... به اميد سرنگوني هر چه سريعتر رژيم پليد ولايت فقيه و پايان همه اين داغ و فراق ها :