۱۳۹۶ فروردین ۲۷, یکشنبه

جنگ اراده ها با سینه ستبر وبه روشنی خورشید



جنگ اراده ها با سینه ستبر وبه روشنی خورشید 

با سري برافراشته تا بلنداي غرورِ ناشكستنيِ دماوند، و سينه يي ستبر، و با يقيني به روشني خورشيد و بُرايي الماس، به شما اطمينان مي‌دهيم كه در فرهنگ فرداي ايران زمين، كلمة خبيث و مشئومِ «خائن» براي هميشه رخت برخواهد بست؛ و مثل كلمة «دجال» سوار بر حمارِ حماقت به فراموشخانة تاريخ خواهد پيوست. ما اراده كرده ايم؛ اراده كرده ايم كه به شكستِ جنبش هاي آزاديخواهانة مردممان براي هميشه پايان دهيم. در سهمگين ترين دقيقة توفان ما به هم نگريستيم، و در آينة چشمانمان به هم گفتيم: «ديگر هرگز نبايد، نبايد سر يخزدة ميرزا و ميرزاهاي آزادي ستان، توسط خالو قربان، و خالوقربان ها به كاخ رضاخان برده شود». خلق قهرمان ايران بعد از صد و اندي سال انتظارِ عطش ناك، براي «خجسته آزادي»، «بايد، بايد، بايد» به آن دست يابد