۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۷, چهارشنبه

قالیباف در ایستگاه آخر




قالیباف در ایستگاه آخر
قالیباف روز چهارشنبه در مجتمع سرچشمه تهران حاضر شد تا در ادامه جنگ قدرت بر رقیب خودش بتازد، قالیباف از جناح خامنه‌ای است و ماموریت دارد روحانی را هدف قرار دهد. قالیباف خودش را به فراموشی زده است که روحانی بسا بیشتر از او، به خامنه‌ای خدمت کرده است و امنیتی‌ترین رئیس جمهور! این نظام است.
قالیباف در بازی فریب به دنبال  این است که تنور را داغ نشان دهد، طوری که مخاطب قانع شود گویا براستی انتخاباتی در جریان است. پای رای مردم در میان است، رای مردم تاثیری در انتخابات دارد. در حالی که رئیس او خامنه‌ای در روز معلم آشکارا گفت: «این دولت و آن دولت مهم نیست...نیایند حرفی را که بنده به صراحت بیان کردم تحریف کنند و بگویند مراد فلانی این است که حضور مردم دولتی را سر کار می‌آورد، که آن دولت! نه آقا؛ دولتها تأثیری ندارند...مهم نیست به چه کسی رأی می‌دهیم. مهم این است که همه بیایند و باشند.»
با این تفاسیر قالیباف در جمعی که ایسنا آنها را «گروههای جهادی» می‌نامد تلاش خود را می‌کند تا «همه» را به پای صندوق رای بکشاند، قالیباف می‌گوید: «جهادی‌ها کسانی هستند با بصیرت که در هر مقطع که دغدغه ایجاد بشود، خارج از سیستم‌های اداری و به صورت عناصری داوطلب و با ایمان پا به عرصه می‌گذارند». این سخنان قالیباف بلادرنگ موضوع حمله به سفارت عربستان و لباس شخصی‌های نظام در جریان اعتراضات سال ۸۸ را به ذهن متبادر می‌کند.
قالیباف مانند سایر کاندیداهای نظام هیچ برنامه‌ای برای معرفی به مردم ندارد، در نظام ولایت، و انتخابات آن هیچ نیازی به اعلام  برنامه نیست، برنامه‌ها توسط خامنه‌ای دیکته می‌شود و دیگران باید آن را اجرا کنند. اما قالیباف نمی‌تواند به صراحت این را بگوید، بنابراین مجبور است سناریوی خود را بچیند، این سناریو قطعا با توجه به مخاطبانش چیده می‌شود یعنی «گروه‌های جهادی».
قالیباف ابتدا وارد بحث اقتصاد می‌شود و بحران را یادآور می‌کند، بحران، در اقتصاد ایران تحت حکومت ولایت فقیه، شاید تنها بخش از سخنان قالیباف باشد که درست است، قالیباف راه حل را چنین بیان می‌کند: «امروز هم که در کشور بحران اقتصادی داریم و محرومین کشور مورد بی مهری قرار گرفته‌اند با انتخاب شما و حضور جهادی تان مایه امید مستضعفان هستید چرا که مهمترین بحران کشور بیکاری، گرانی، اشتغال و فقر است و همه ما باید برای محرومیت زدایی و ایجاد اشتغال مبارزه کنیم.»
قالیباف تیر نخست را شلیک کرده‌ است و مخاطبانش دلگرم می‌شوند که قالیباف تصمیم به حل «بحران اقتصادی» دارد و آنها هم کمک کارش خواهند بود، قالیباف دراینجا نیاز دارد تا لگدی هم به رقیب بزند او دراینجا نیز باید از کلمه‌ای استفاده کند که باب طبع مخاطبانش باشد؛ «جهاد». قالیبباف ضمن تاختن به روحانی می‌گوید: « من بسیار متاسفم که رییس جمهور بیاید و مقابل مردم اظهارات دروغ بیان کند. ما امروز نیازمند جهاد ضد دروغ هم هستیم. دغدغه ما دغدغه مردم است»
قالیباف صحبت از مردم و «دغدغه مردم» نیز می‌کند، فیلم‌های منتشر شده در فضای مجازی که عوامل قالیباف دستفروشان محروم را کشان کشان مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند، بی‌نیاز از هر توضیح است و در فرهنگ پاسداری قالیباف لابد «دغدغه مردم» نامیده می‌شود.
قالیباف یک بار دیگر این فرهنگ را در گفتارش به کار می‌برد، «مگر پیاده رو حمام زنانه و مردانه است که در آن دیوار بکشیم»؛ فرهنگ منحط ولایت فقیه. قالیباف بار دیگر سنگ مردم را به سینه می‌زند؛ « اجازه دهید مردم از شما سوال کنند، این حق مردم است. اجازه دهید مردم از شما انتقاد کنند». قالیباف فراموش می‌کند که مبدع و مبتکر حملات گازانبری  به مردم در نظام ولایت بوده است.
در جنگ قدرت قالیباف، گوشه دیگری از سرکوب و سانسور را برملا می‌کند: «اگر مدافع آزادی بودید دستور فیلتر سایت مربوط به سامانه کار را صادر نمی‌کردید ولی سایت دیگری به عنوان کارورزی برای خودتان بالا می‌آورید». قالیباف مدعی می‌شود «که این دزدی است»، امری که درباره قواره تمامیت نظام صادق است.
جنگ قدرتی که قالیباف درگیر آن است او را به وادی دیگری نیز سوق می‌دهد؛ روکردن سابقه روحانی و رنگ عوض کردن او؛ قالیباف مدعی می‌شود که «البته خوشحالیم کسانی که تا دیروز خودشان جزو تندروها بودند امروز جزو مدافعان آزادی شده‌اند». نشانی دیگر از یکدست بودن ماهیت کاندیداها فارغ از این که چه داعیه‌ای دارند و بنا بر مصلحت روز اصلاح! واعتدال! پیشه می‌کنند.
قالیباف ادعاهای خود مبنی بر ایجاد ۵ میلیون شغل و ۳ برابر شدن یارانه‌ها را تکرار می‌کند، امری که تمسخر خود سران حکومت را برانگیخت و با آمار و ارقام دعاوی او را رد کردند که چنین چیزی یک تبلیغ عوامفریبانه است و در عمل مقدور نیست.
قطار  تبلیغات کاندیداهای انتخابات حکومت ولایت فقیه هم‌چنان به پیش می‌رود و هر روز شاهد ابعادی از وقاحت و درند‌‌گی رقبا هستیم. سران حکومت در قریب به ۴ دهه به مردم ایران رحم نکرده‌اند و حالا که قطار به ایستگاه آخر نزدیک می‌شود به جان یکدیگر افتاده‌اند.

 مطالب مارا  در وبلاک   های انجمن نجات  ایران وخط سرخ مقاومت 
 همچنین در توئیتر @bahareazadyدنبال کیند متشکریم