سرمقاله فیگارو
«ویرانی و هرج و مرج : پرده دود مارین لوپن در پایان
کارزار انتخاباتی»
«مارین لوپن پس از آنکه سالیان سال از خروج پول واحد اروپا (یورو) دفاع
میکرد، در پایان هفته گذشته پروژه خود را به برقراری دو نوع ارز «ملی» و «اروپایی»
تغییر داد : فرانک قدیم فرانسه برای پرداخت پول خرید نان باگت و دیگر مایحتاج
روزمره برای فرانسویان و استفاده از یورو برای معاملات بین شرکتهای چند ملیتی...
البته اینکه راه حلهای آسان تری در مسائل پولی وجود دارد، قابل تردید
نیست، اما در مورد بخصوص جبهه ملی به نظر میرسد نظر رایج بر این قرار گرفته که
میشود در آخرین ساعات پیش از دوردوم انتخابات، هر آش شله قلمکاری را به خورد خلق
الله داد.
با این همه میتوان پرسید که آیا با یک چرخش مهم و تغییر سیاست در کمتر از
یک هفته مانده به دور دوم مواجهیم؟ آیا باید در این اعلام موضع جدید نوعی عقب
نشینی در پروژه اقتصادی را دید؟ بعید بنظر میرسد. این موضع گیری به ایجاد یک پرده
دود در روزهای پایانی کارزار دوردوم بیشتر شباهت دارد. روشن است که کاندیدای جبهه
ملی که بین از یک سو رأی دهندگانی که مصرا خواستار ترک یورو هستند و دیگرانی که به
پول واحد یورو دلبسته اند و باید به هر نحو شده رضایتشان را جلب کرد، گرفتار آمده،
تصمیم گرفته «در حرف و لفظ» از امکان همزیستی فرانک و یورو صحبت کند تا همه را
راضی کرده باشد.
اما در محتوی هیچ چیز اساسا تغییری نکرده است. بر کسی پوشیده نیست که وارد
ساختن یک واحد پول جدید به صحنه مترادف با خروج از یورو خواهد بود، از جمله به این
دلیل که بانک مرکزی اروپا هر گونه اختیار و کنترلی بر سیاست پولی فرانسه را از دست
خواهد داد. تازه و علاوه بر این، کاندیدای اف.ان (مگر اینکه در ساعات آینده موضع
گیری اخیر خود را تکذیب کند) همچنان اراده ای قوی برای به اجرا در آوردن برنامه
اقتصادی خود دارد که حتی به گفته شخص وی، 70٪ آن بر خروج از یورو مبتنی است.
لذا کسی نباید فریب این چرخش روزهای آخر کارزار را بخورد. واقعیت اینست که
مارین لوپن بر اجرای کل پروژه خود اصرار دارد و این پروژه حامل خطرات بزرگ برای
کشورمان است. به طور خود بخودی، خروج از یورو به افزایش انفجاری نرخ بهره های
بانکی، کسر بودجه های تازه و افزایش بدهی عمومی کشور خواهد انجامید. ارزش پول ملی
به مراتب کمتر از سالهای پیش از برقراری پول واحد اروپا خواهد بود، در نتیجه پس
اندازهای مردم مانند برف در آفتاب تموز ذوب خواهد شد، سرمایه ها راه فرار را در
پیش خواهند گرفت و بستانکارانمان در بازارهای مالی شیر اعطای وام و اعتبارهای
بیشتر را خواهند بست. با افزایش سریع بهای کالاهای وارداتی (بدلیل کاهش ارزش پول
ملی) مصرف خانوارها سقوط خواهد کرد. جالب است که نه اسپانیا، نه پرتغال و نه حتی
ایرلند، در اوج بحران مالی که به کشورشان ضربه میزد، به دنبال این گونه راه حلها
نرفتند.
مطالب مارا در @bahareazady توئیتر میتوانید دنبال کنید با تشکر
