۱۳۹۶ خرداد ۸, دوشنبه

وزارت بدنام اطلاعات ملاهای ایران مافیائی که به نام خدا انسان ها رااسیر شکنجه وسربه نیست میکندمروری کوتاه بر یک تاریخچه شکست خورده


ه

وزارت بدنام اطلاعات ملاهای ایران مافیائی که به نام خدا انسان ها رااسیر شکنجه وسربه نیست میکندمروری کوتاه بر یک تاریخچه شکست خورد
یوحنا  از حواریون  مسيح در وصف خشك انديشان و مرتجعان مذهبي كه به نام خدا دست به هرجنايتي مي زدند گفته است : «زمانی خواهد رسید که هر که شما را بکشد ، می پندارد که خدا را خدمت کرده است». اين سخن يوحنا شامل زماني است كه مرتجعان در ابتداي حاكميت خود هستند. مرتجعاني كه در توهم مشروعيت و حقانيت خود رضاي خدا را هم يدك كش جنايات خود مي كنند. اما زماني كه همين مرتجعان در سراشيب اضمحلال و رسوايي قرار بگيرند ديگر به تنها چيزي كه فكر نمي كنند «رضاي خدا» است. آنها وحشت زده از سرانجام زشت خود در كابوس هاي شيطاني خود دست و پا مي زنند و مشغله اصلي فكريشان نابود كردن كساني است كه تسليم حاكميت آنان نشده و مقهور قدرتشان نگشته  اند. 
 اين است كه محور اصلي فكر و انديشه و عمل مرتجعان توطئه است. توطئه براي نابود كردن مخالفان، براي شيطان سازي از آنان و براي زشت نمايي چهره كساني كه حاضر به تمكين از آنان نشده اند. همه اين خصوصيات را در رژيمي مانند رژيم حاكم برايران به وضوح مي توان ديد.
فاشيستهاي حاكم برايران، كه نام مذهب و خدا را هم يدك مي كشند و بربريت فكريشان با صفت  مذهبي مشخص شده است در حال حاضر چنين وضعيتي دارند. به اين سخن وزير سابق اطلاعات آنها، آخوند يونسي، توجه كنيد كه در بيستمين سالگرد تأسيس وزارت مربوطه اش مي گويد: «مهار شرارت منافقين يا گروههاي تروريستي وظيفه اصلي و ذاتي وزارت اطلاعات است و همه ساز و كارهايش را هم در اختيار دارد». اگر دقت شود وزير سابق اطلاعات آخوندها از «مهار شرارت منافقين» به عنوان وظيفه اصلي وزارت اطلاعات نام مي برد. دقت و درنگ در معناي اين كلمات حقايق ژرفتري را برايمان روشن مي كند.
اول اين كه يونسي از مهار صحبت مي كند و نه انهدام. يعني به طور ضمني به يك ناتواني رژيم در برخورد با مجاهدين بعد از بيست سال اعتراف مي كند. دوم اين كه«وظيفه اصلي وزارت اطلاعات»  كنترل فعاليتهاي مجاهدين است. بنابراين مي بينيم كه يونسي بر روي يك جنگ بسيار حساس و پرهزينه براي رژيم دست گذاشته است. سوم اين كه يونسي تصريح مي كند كه «همه ساز و كارهاي» لازم را هم در اختيار دارد. براي درك اين مفهوم بهتر است ادامه اعتراف او را مرور كنيم: «شرارت منافقين ... يك كار برون مرزي است. يعني يك تشكيلاتي است كه در خارج سازماندهي مي شود و در داخل اجرا مي شود» در اين بخش يونسي، گذشته از اين كه آگاهانه ريشه هاي گسترده مجاهدين در داخل كشور را ناديده مي گيرد،  به نهادهاي لازم براي «مهار» مجاهدين اشاره مي كند  كه در واقع اشاره به سازمانها و نهادها و شبكه هاي گسترده وزارت اطلاعات در خارج كشور براي جلوگيري از فعاليت مجاهدين است.
اگر بخواهيم حرفهاي يونسي را خلاصه و ساده كنيم او اعتراف مي كند كه پس از آن همه كشتار و زندان و شكنجه از مجاهدين رژيم نتوانسته مجاهدين را نابود كند. به ناچار به «مهار» آنها دل بسته است و براي اين كار نيز ارگان اصلي خود وزارت اطلاعات را با تمام نهادها و شبكه و امكاناتش به خدمت گرفته تا به طور خاص در خارج كشور بر تشكيلات آنان فائق آيد.
به صورت واقعي هم اگر به تاريخچه عملكرد وزارت اطلاعات نگاه كنيم به خوبي روشن مي شود كه در همين راستا يونسي سخني بيراهه نگفته است. 
 داستان مقاومت ايران در خارج كشور داستان همين رويارويي است. در زمانها مختلف و به اشكال گوناگون. هربار با ترفند و حيله اي. و با صرف هزينه هاي بسيار كلان. چه بين ايرانيان و چه براي لابيهاي خارجي خود. آن چنان كه سركرده سابق سپاه پاسداران هزينه جاي دادن مجاهدين در ليست تروريستي را «ميلياردها دلار» برآورد مي كند. پاسدار رضايي كه خود را كانديداي انتخابات رياست جمهوري كرده است در رقابت با حريفان خود و در انتقاد به پاسدار تير خلاص زن ديگري مثل احمدي نژاد با اشاره به پيروزي مجاهدين در خروج از ليست سياه تروريستي اروپا سخن از شكست او در مبارزه با مجاهدين مي كند. پاسدار رضايي تا بدانجا پيش مي رود كه بازگرداندن آنان را به ليست تروريستي تبديل به يك شعار انتخاباتي براي خودش مي كند و مي گويد« يكي از اشتباهات نابخشودني احمدي نژاد مسامحه در برنامه ريزي ها در خروج نام مجاهدين خلق از ليست گروههاي تروريستي بود» و بعد اضافه مي كند: «در صورت پيروزي در انتخابات سعي مي كنم با استفاده از شكردهاي قضايي اين مسامحه دولت نهم را جبران كنم و نام منافقين را مجدداً به فهرست گروههاي تروريستي برمي گردانم...تا ميلياردها دلار ضرري كه در اين زمينه متوجه كشور شده است جبران شود» (خبرگزاري مهر 3خرداد88)