برگرفته از نشریه مجاهد شماره ۹۱۳ منتشرشده: ۲۲خرداد۸۷
دانیل میتران در کنفرانس مطبوعاتی دفاع از مقاومت ایران در پاریس: عمل مجاهدین شباهتی به تروریسم ندارد مقاومت است یا دفاع
خانم دانیل میتران: در ۱۹سالگی وقتی علیه فاشیسم میجنگیدم دوگل برای من یک بت بود
17ژوئن2003 وموج اعتـراض در فرانسه و حمایت بیـنالمللی از مقاومت ایران پس از یورش ۱۷ژوئن
به دنبال یورش ناموجه و غیرقانونی پلیس فرانسه به اقامتگاه خانم مریم رجوی و خانههای پناهندگان ایرانی در فرانسه، خانم دانیل میتران، همسر رئیسجمهور فقید فرانسه و رئیس بنیاد فرانسلیبرته، به همراه میشل توبیانا، رئیس فدراسیون حقوقبشر فرانسه در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک که بهوسیله جامعه حقوقبشر، فرانسلیبرته و فدراسیون حقوقبشر و همچنین جامعه حقوقبشر ایران (در تبعید) برگزارشده بود، شرکت نمودند.
خانم میتران طی سخنان بسیار مؤثری ازجمله گفت:… به کار بردن برخی کلمات در مورد مجاهدین
در قدم اول جعلی است. این اتهامها میتواند به افکار عمومی احساساتی را منتقل کند که مجاهدین را در مقابل مردم قرار دهد. یک (روزنامهنگار) کلمه سکت را بهکاربرده است…در مورد به کار بردن این کلمه توسط کسانی که خود را در جنگ علیه تروریسم تلقی میکنند، مایلم همنسلهای من آنچه در زمان دولت ویشی، متحد فاشیسم، گذشته است را به خاطر بیاورند. آنچه بر سر مردمی که مقاومت میکردند، آمده است، هم مقاومت مسلحانه بود و هم مقاومت سیاسی. آیا مقاومت سیاسی یک سکت بود که یک بازوی مسلح داشت؟ آیا اگر در لندن زمانی
هجومی به میان میآمد و مقداری پول پیدا میشد که برای مصرف مقاومت بود، میتوانستند ادعا کنند که وجود این پولها علیه امنیت داخلی انگلستان است؟ من فکر میکنم باید در به کار بردن کلمات توجه بسیار داشت؛ زیرا باعث فریب افکار عمومی میشود. وقتیکه آن (روزنامهنگار) از فناتیزم (تعصب) سخن میگوید. باید این کلمه را هم دوباره تعریف کرد. اگر کسی به جنگ علیه بیعدالتی و استبداد اعتقاد داشت و قادر به خودسوزی بود متعصب است؟ من چندین نفر از مقاومت را میشناسم که قرص سیانور بلعیدهاند برای آنکه اعتراض کنند و بگویند این رژیم پذیرفتنی نیست و در چنگ جلادان قرار نگیرند. این کلمات اهمیت دارند. آنها کلمه مستبد را در مورد مریم رجوی به کار میبرند. باید این کلمه را دوباره تعریف کرد؛ و همچنین او را محرک خشونت میدانند. بهویژه بت تلقی شدن او و کیش شخصیت. گوش کنید امروز من ۷۸ سالهام. وقتی دختر جوان ۱۹سالهای بودم علیه فاشیسم میجنگیدم، به شما اطمینان میدهم که ژنرال دوگل برای ما یک بت بود و این بهرغم هر انتقادی بود که هر کس به او داشت. او برای ما شاخص مقاومت بود. در زمان جنگ اینچنین بود. من مایلم کلمات را در معانی واقعی آنها به کار ببریم. این را در پاسخ مصاحبهای که صبح از رادیو فرانسانتر شنیدم، بگویم. روند کار را شما میدانید. به چند نکته از آن میپردازم. سازمان مجاهدین خلق ایران در ۱۹۶۵ تأسیس شد. این سازمان در برابر جباریت شاه ایستاد. آنها همچنین در انقلاب ایران شرکت کردند. فعالیتهای آنها توسط جمهوری اسلامی ممنوع شد. آنها در ۱۹۸۱ به فرانسه پناهنده شدند. آنها را پذیرا شدیم. آنها در فرانسه بهعنوان پناهنده سیاسی باقی ماندند. در ۱۹۸۷ هنگام دولت ائتلافی که وزیر کشور آقای «پاسکوا» بود به آنان حمله کردند و آنها را بازداشت کردند. حتماً یک دلیل وجود داشت اما نه یک دلیل حقوقی یا حداقل قانونی. نتیجه آنکه آنها اعتصاب غذا کردند که دراماتیک بود؛ یعنی آنها در حال مرگ بودند؛ و ما نگران آنکه مبادا کسی بمیرد و فرانسه حساب پس بدهد و محکوم شود. چرا باید پناهندهای را که پذیرفتهایم صرفاً به خاطر آنکه نظرش با دولت تفاوت دارد، بگذاریم تا بمیرد. آن زمان یک رئیسجمهور دیگر داشتیم که نوع دیگری میاندیشید. من به دیدار آنها رفتم. دیدم که آنها قاطعانه میخواهند تا پایان خط بروند.
حال واقعاً آنها کیستاند؟ آیا آنها در فرانسه یا جای دیگر مرتکب عمل تروریستی شدهاند؟ عمل آنها شباهتی با تروریسم ندارد. مقاومت است یا دفاع. باید بدانیم که آنها اسلحه خود را به آمریکا تحویل دادند. بهاینترتیب آنها پذیرفتند که مشکلات خود را با رژیمی که سرکوبشان میکند به نحو دیگری بهجز اسلحه حل کنند. بهویژه باید دید که امروز چگونه دانشجویان علیه این رژیم اقدام میکنند. اگر آنها قصد حمایت از این جنبش را داشته باشند، چه اعتراضی به آنها وارد است؟ زمانی که دانشجویان در فرانسه برخاستند آیا آنان در خارج پشتیبان نیافتند؟ همبستگی سال۱۹۷۸ را باید به یاد بیاورید. تمام دانشجویان جهان با آنها بودند. مثلاً در مکزیک. دانشجویان مکزیکی چه شدند. امروز آنها در مقاومت دیگری شرکت دارند. معتقدم که شرایط مجاهدین را باید در مقایسه با تمام مقاومتهایی که در مقابل دیکتاتوری و جباریت ایستادهاند، ارزیابی کرد. استراتژی آنها به قول خودشان ارتباط دارد ولی درهرحال آنها هیچ عمل تروریستی در هیچ جا نکردند. ما باید به آنچه آنها روش مناسب برای مبارزه با یک رژیم فاشیست و متعصب در کشور خود تلقی میکنند، احترام گذاشته شود…
میشل توبیانا: یک انحراف مطلقاً خطرناک
میشل توبیانا گفت: اول آنکه ما اجازه نمیدهیم یک مخالف سیاسی در مطبوعات چنین تعبیر شود که میبینیم. اینیک انحراف مطلقاً خطرناک است. آنها برای اتهامهای خود به نام مجاهدین در لیست سازمانهای تروریستی استناد میکنند. این اقدامی است که با آن میتوان مخالفان دولتهایی که ابتداییترین حقوق دموکراتیک را لگدمال میکنند، تحتفشار قرارداد. رژیم ایران مصداق بارز این حقیقت است. با این لیست میتوانند اصولی را که در اروپا حق مقاومت در برابر یک رژیم استبدادی را به رسمیت شناخته، به چالش بکشند. ما روش اتهام به ارتکاب جرم را مردود میشماریم.
ما دیگر نمیتوانیم انحرافهای مستمر دایره ضد تروریسم را بپذیریم. شرایطی که در آن این هجوم به وقوع پیوسته و خشونتی که غیرقابلتحمل است. خشونتی که علیه اشخاص موردنظر آنان در قالب یک اقدام قضایی انجامشده و به اشخاص دیگری که اصلاً در این موضوع دخالتی نداشتند، تسری یافته است. مثل ورود به خانه اهالی اورسوراواز که هیچ ارتباطی با این مسائل نداشتند آنهم در ساعت ۶صبح. خشونت بهکاربرده شده روش دولت کنونی را به خاطر میآورد. مخصوصاً آنچه بر «ژوزه بوه» رفت.
ما انگیزههای این حوادث را درک نمیکنیم. سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران، مدت ۲۰سال است که در فرانسه هستند. بازداشتشدگان بعضاً فرانسوی میباشند…قوه قضاییه بر اساس پروندهای که دو سال پیش تشکیلشده، تصمیم گرفته است… ما در بستر یک امر کاملاً سیاسی قرار داریم. اینها همه خارقالعاده است…در این اقدام سیاست در کار قاضی تحقیق مداخله کرده است. اینیک رفتار غیرقابلتحمل است…
پاتریک بودوئن: تجاوز از اصول حکومت قانون زیر عنوان مبارزه با تروریسم ما را به متحد عینی تروریستها تبدیل میکند
پاتریک بودوئن، رئیس افتخاری فدراسیون بینالمللی حقوقبشر فرانسه در سخنرانی خود گفت:…ما در فرانسه از حدود ۲۰سال قبل اشخاصی را داریم که بسیاری از آنها پناهنده سیاسی هستند و در کشور ما ادغامشدهاند. آنها شناختهشدهاند و زندگی مسالمتآمیزی دارند. تاکنون برخوردی با آنان وجود نداشته است. هم چنانکه «توبیانا» گفت بعد از سقوط صدام
حسین
مقامهای فرانسوی با آمدن بعضی از اعضای این سازمان به فرانسه موافقت کردند. ناگهان ما این هجوم و این بازداشتهای جمعی را میبینیم. درحالیکه درباره این روند دلایل قانعکنندهای داده نمیشود. تذکر ما در مورد نقض اصول است. آنچه ما در اینجا محکوم میکنیم و مورد سؤال قرار میدهیم یک قانونگذاری استثنایی است…
ما در یک کشور قانون هستیم. آیا ما در یک جمهوری عقبافتاده هستیم؟ مانند آنچه ما در مورد بعضی از کشورها افشا میکنیم… آنچه در کشوری میگذرد که ادعا میکند مهد دموکراسی و حقوقبشر است، مردم را بسیار مبهوت کرده است اعمال این روشهای غیرقابلتصور است. این عدالتی است نمایشی. عدالتی که احترامی برای ارزشهای ابتدایی قائل نیست. این است آنچه باید در اینجا مورد مؤاخذه قرار گیرد.
…دستگاه اداری از دید کوتاهمدت به یک عدالت نمایشی، روی آورده که به جلبتوجه افکار عمومی بیشتر اعتبار میدهد تا تنبیه آنانی که مرتکب تروریزم میشوند…تجاوز از اصول حکومت قانون زیر عنوان مبارزه با تروریسم ما را به متحد عینی تروریستها تبدیل میکند. به باور من در موضوع مجاهدین خلق این ارزشهای دموکراتیک حکومت ما مورد سؤال قرارگرفته است. در این مورد علاوه نهتنها با تروریسم مبارزه نشده…یکبار دیگر سیاست بر عدالت حاکم شد…
محمد محدثین: هیچ عمل خلافی صورت نگرفته است
محدثین در صحبتهای خود ضمن ارائه مدارک قانونی خانم رجوی، ازجمله کارت اقامت خانم رجوی، خاطرنشان نمود که حضور ایشان در فرانسه کاملاً قانونی و بااطلاع مقامهای فرانسوی بوده است. مسئول کمیسیون خارجه شورا خاطرنشان نمود فعالیتهای مقاومت ایران همواره در کادر قانون و در راستای افشای جنایات رژیم ملایان و فعالیتهای تروریستی و تلاش آنها برای دستیابی به سلاحهای کشتارجمعی ازجمله سلاح اتمی بوده است و هیچ عمل خلافی صورت نگرفته است.