خامنه ای بر اثر چه فشاری فرمان آتش به اختیار داد؟
در سخنرانی چند روز پیش خامنه ای در مقابل جمعی از بسیجیان که به اسم دانشجو گردآوری شده بودند بسیار مهم و قابل بررسی است چرا که در این سخنرانی ایشان به شکل متفاوتی به اصطلاح بند را آب دادند و یکسری موضوعات را که همیشه پنهان نگه میداشتند علنی کردند! بخصوص در جایی که اعتراف کرد بیش از بیست و چند درصد در انتخابات شرکت نکردند! و گفت مصیبت جایی است که مردم در انتخابات شرکت نکنند و کسی پای صندوقهای رای نیاید و به نوعی مصیبت جایی است که مردم تحریم انتخابات کنند! حالا به بخشهای مختلف این سخنرانی بپردازیم!
یک بخش از سخنرانی علیه روحانی بود بخصوص آنجا که دوباره علیه سند ۲۰۳۰با تمسخر و نیشخند روحانی را زیر سوال برد وگفت که کارش بر خلاف استقلال بوده است!
اما گویا موضوع اصلی سخنرانی این نبود چون این را امام جمعه ها به شکل رگباری گفته بودند و میگویند! حرف آقا چیز دیگری بود!
در این سخنرانی چندین بار شاید بیش از ۱۰ بار از کلمه چاره جویی استفاده کرد مستمر تکرار میکرد که نباید ناامید شد! جمهوری اسلامی ایران مقتدر است! می‌خواست از حرف مقامهای کشورهای منطقه که میگویند ایران نفوذ مخرب و تروریستی در سایر کشورهای منطقه دارد، بل بگیرد و آن را خرج کند، کما این که بعد از اشاره و یادآوری نفوذ و اقتدار می‌گوید، آیا این دستاورد کمی است. جالب است که جامعه بین‌المللی و کشورهای منطقه یقة ایران را گرفته‌اند و میگویند پاسداران و نیروهای شبه‌نظامی خود را از خاک کشورهای منطقه خارج کنید و در این وضعیت ایشان رو به نیروهایش کرده و می‌گوید آیا این نشانه نفوذ و قدرت نیست؟!
این حرفها را در همان روزی می‌زند که سنای آمریکا تحریمهای جدیدی را علیه رژیم تصویب کرده است.
او می‌گوید «فایده ندارد»، «نمی‌توانید» و «کاری از دستتان بر نمی‌آید» القای دشمن است و برخی در داخل، همان ذهنیتی را که دشمن می‌خواهد به جامعه القا کند.
.. همیشه باید به سبب انقلاب اسلامی (یعنی نظام) احساس سرافرازی بکنید، اینجا مشخص میشود که بسیج احساس سرشکستگی می‌کند و مأیوس و ناامید شده‌اند. بنابراین اگر روی یک نکته از حرفهای خامنه‌ای به‌عنوان حرف اصلی دست گذاشته شود، همین جاست. حالا لازم است روشن شود که این ناامیدی و یأسی که نگرانی اصلی خامنه‌ای است، ناشی از چیست؟
واقعیت این است که خود ایشان در صحبتهایش به کرات از شکست مقطعی که باعث ناامیدی نیروهایش شده صحبت کرد، مشخص است که منظورش شکستش در انتخابات و مهندسی انتخابات است. اما یأس و ناامیدی فراتر و عمیق‌تر از این است. در جریان انتخابات و بر اثر فضاحتهایی که کاندیداها از همدیگر رو کردند، نیروهای پایین عمیقاً دچار سرخوردگی شده‌اند و خامنه‌ای ضمن همراهی با آنها، سعی می‌کند نارضایتی آنها را به سمت جناح روحانی براند و آنها را به مطالبه از او وادارد، مثلاً در جایی می‌گوید: «در خصوص آرمانها و ارزشها، مطالبه جدی داشته باشید و ضمن آن که بر روی کجی‌ها و کاستی‌ها علامت سؤال می‌گذارید، از شکست‌های مقطعی به هیچ‌وجه ناامید و مأیوس نشوید». معلوم است که سرخوردگی و ناامیدی خیلی عمیق‌تر از شکست در انتخابات، راه به آرمانها و ارزشها برده است. وقتی که عمق فساد که در جریان انتخابات لو میرود و مشخص میشود که صدر تا ذیل حکومت را در بر گرفته است، همزمان با منفوریت اجتماعی، طرد منطقه‌یی و بین‌المللی نظام ، خواه ناخواه نیروها را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد و معمای سخنرانی دیروز آقا اینجا مشخص میشود که ایشان در حال خنثی سازی چه موضوعی بوده اند! ایشان در تلاش بودکه آثار این وضعیت را بر روی نیروهایش خنثی کند. اما از آنجا که با حرف تنها نمی‌شود جلوی این یاس و نا امیدی و ریزش را گرفت؛ یک رهنمود مشخص داد: آتش به اختیار!
و این عبارت را چند بار تکرار کرد و از جمله گفت شما افسران جنگ نرم هستید و باید با شناخت وظیفه خود، به‌صورت آتش به اختیار، تصمیم‌گیری و اقدام کنید. و آماج این آتش هم باند رقیب است کما این‌که می‌گوید: «آنجایی که احساس می‌کنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمی‌تواند درست مدیریّت کند، آنجا آتش‌به‌اختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید».
در این حرف و این دستور چند معنا نهفته است؛ اولاً بنا به تعریف خود خامنه‌ای این آتش به اختیار مربوط به شرایط به هم ریخته‌ای است که رابطه با فرماندهی قطع شده یا قرارگاه عیب و علتی پیدا کرده است. ثانیاً یک اعلان جنگ است به جناح رقیب و آتش جنگ قدرت را بیش از پیش شعله‌ورتر می‌کند و آثار و نتایج آن طبعاً باز خودش منجر به ریزشهای بیشتر میشود و باعث تضعیف و باز هم بیشتر نظام میشود و این چرخه معیوبی است که خلاصی از آن غیر ممکن به نظر میرسد.
برگرفته از آزانس ایران خبر