آنانکه حسرت نابود کردن تشکیلات پولادین مجاهدین را بگور برده اند بقیه هم بگور خواهند برد چون موکب بها ر در مسیر ایران است« قسمت دوم»
در قسمت اول یک مقدمه وپیش سخنی داشتیم که تشکیلات وتشکیلات پولادین انقلابی وعلت بقای مجاهدین با تشکیلات مجاهدین وقانونمندیهای که عمل کرد را گفتیم
مطلب کامل را در لینک زیر بخوانید
آیا میدانند تا بحال چه کسانی آرزوی نابود کردن تشکیلات پولادین مجاهدین را بگور برده اند شماره اول
آنان که آرزوی نابود کردن تشکیلات پولادین مجاهدین را بگور برده اند قسمت اول
ما در آنجا به 2سرلیست این جنایت کارانی که آرزوی نابوی مجاهدین را بگور برده اند را نام بردیم
اول خمینی دجال ضد بشر
دوم محمد بهشتی
سر دژخیم قضائی خمینی وسرکرده حزب چماقداران جمهوری که بنیانگزار جماقداری ترور وحزف فیزیکی بود مردم هم گفته بودند که بهشتی بهشتی طالقانی را تو کشتی
واینک ادامه قسمت اول
لیست جنایتکارانی که آرزوی نابودی مجاهدین را به گور برده اند شماره دوم
محمد کچوئی سر دژخیم اوین ورئیس همه دژخیمان از جمله لاجوردی قصاب اوین بود.
این جنیاتکار یک بارتوسط یکی از کسانی که از قبل او را میشناخت مورد سئوال قرار گرفت که آقای کچوئی نیستی دیده نمیشوی درماجراهاوغوغاهای این روزها خبری از شما نیست.؟
محمد کچوئی لبخندی زد وگفت راست میگوئی صنعتی در دست دارم که صدایش بعد ها در میاید که بهمین دلیل تمام وقت وزندگی ام را پر کرده است ، اما میخواست با همین سربسته گفتن جواب مشخص به سئوال ندهد که آشنای قدیمی اش گفت این چه صنعت یا کاری است که تمام زندگی ترا پر کرئده است .؟
محمد گچوئی گفت صنعت نابودی مجاهدی با تواب سازی ، شکنجه واعدام ، تا آنجا که تمام تشکیلات آنها از بالا تا پائین نابود شود ومن بزودی این کار را خواهم کرد
نتیجه چه شد
از سایت حکومتی تهران پرس 9تیر 1392 اینجور میخوانیم
که اعتراف به همین صنعت شکنجه گری وتواب سازی کچوئی میباشد
سایت حکومتی تهرا پرس مینویسد
"کچویی از چهره های فعال زندان و از زمره اصحاب فتوا بود که به نجاست مارکسیست ها اعتقاد داشت و از این رو مخالف مجاهدین و نزدیکی آنها به مارکسیست ها بود. شهید کچویی با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل کمیته استقبال در مدرسه رفاه مسئولیت انتظامات را به عهده گرفت، و پس از تخلیه مدرسه، مسئولیت اولین رئیس زندان اوین را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 پذیرفت.
"کچویی از چهره های فعال زندان و از زمره اصحاب فتوا بود که به نجاست مارکسیست ها اعتقاد داشت و از این رو مخالف مجاهدین و نزدیکی آنها به مارکسیست ها بود. شهید کچویی با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل کمیته استقبال در مدرسه رفاه مسئولیت انتظامات را به عهده گرفت، و پس از تخلیه مدرسه، مسئولیت اولین رئیس زندان اوین را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 پذیرفت.
سرانجام شهید محمد کچویی در 8 تیر 1360 به دست کاظم افجه ای که تحت تاثیر محمدرضا سعادتی (از رهبران سازمان مجاهدین خلق) بود کشته شد.
1
مسعود رجوی و کاظم افجهای
محمد کچویی که به دلیل رفتار مناسب و منطقی با زندانیان، موجب هدایت بسیاری از آنان شده و به «پدر توابین» مشهور شده بود، همیشه مورد حقد و غضب ضد انقلاب قرار داشت و به تهمت های عجیبی چونشکنجه گری متهم می شد.
بدین ترتیب کاظم افجه سبب خیر شد که کچوئی هم مانند امام دجال وضد بشرش آرزوی نابودی تشکیلات مجاهدین را به گور ببرد.
بعدها از همان آشنای سابقش نقل کردند که ما شنیده بودیم هر کس با آل علی در افتاد ور افتاد اما نه به این سرعت .
این آشنای قدیمی کچوئی ادامه داد که او سودای بدی در سر داشت اما ناکام شد.
سبز علی رضائی
سرکرده جنایت کار سپاه پاسداران که با لاجوردی عملیات مشترک علیه مجاهدین انجام میدادند ووعده داده بودند که با گشت ثارالله سپاه پاسداران وگشت وشکاردادستانی که لاجوردی آنرا اداره میکرد در مدت بسیار کمی تشکیلات مجاهدین را نابود کنند محسن رضائی اعتراف میکند ومحسن رفیق دوست هم در خاطراتش آورده است که اولین محصول این کار مشترک رضائی ولاجوردی شهادت اشرف وموسی و19بهمن 1360 بود.
زندانیان دهه 60 که در زمان 19 بهمن در زندان بودند جست وخیزهای میمون وار پاسداران ودژخیمان به نشانی پایان تشکیلات مجاهدین را شاهد بودند .
اما نتیجه چی شد؟
مجاهدینی که این دو جنایتکارکه آرزوی نابودی آنها را داشتند کمتر از چند سال، اولی یعنی سبز علی رضائی سرکرده ماشین جنگ وسرکوب را در مهران همراه با خمینی بدام انداختند وبا جام زهر آتش بس جانی ترین آدمکش زمان یعنی سبز علی رضائی سرکرده پاسداران جنایتکار از مجاهدین شکست خورد ،خسته شد واعلام بریدگی کرد واستعفا داد و آرزونابودی مجاهدین در دلش ماند باشد که مثل بقیه به گور ببرد.
دومی یعنی اسدالله لاجوردی ،
این فیلم تکان دهنده از جنایات لاجوردی را که تا کنون ندیده اید را حتما ببینید
گوشه ای از جنایات ضد بشری جمهوری اسلامی در دهه شصت
اوکه شاخ وپیشانی خمینی در سرکوب شکنجه وکشتار بود ودر اوین به دژخیمی بیرحم تبدیل شده بود وبا عنوان دادستانی آرزوی نابودی مجاهدین را داشت هوا برش داشته بود، آن میران که رسما اعلام کرد کسی که بخواهد به لاجوردی تو بگوید (چه رسدبه کشتن) هنوز از مادر متولد نشده است .
لاجوردی واقعا این حرف را درست میگفت زیرا کاوه ایلامی، قهرمان ملی ،علی اکبر اکبری ،هنوز بدنیا نیامده بود که لاجوردی این زجزها را میخواند.
نتیجه چی شد؟
چند سال بعدعلی اکبر اکبری جوان 19 ساله، این قهرمان ملی، لاجوردی را بدام انداخت تا آرزوی نابودی مجاهدین را مانند امام دجال وضد بشرش بگور ببرد، که همگان داستانهای این حماسه را شنیدید