علی فلاحیان (قسمت دوم) سردژخیم خمینی ودریافت حکم وماموریت از بهشتی برای کشتار مجاهدین در کرمانشاه.
ما در قسمت اول به مختصرزندگی نامه سر دژخیم علی فلاحیان وحضور او بعد از انقلاب در آبان که هم زمان هم حاکم شرع وهم کمیته انقلاب وهم جهاد وهم بنیاد مسکن وهم حزب جمهوری همان حزب بهشتی وحزب چماقداران را میچرخاندپرداختیم.
او در این دوره تمامی اخراج وتصفیه یا باز خریدهای کارمندان ومعلمان ونفتگران وهمه دستگیری ها شکنجه ها وچماقداری ها وحمله وهجوم به متینگ ها ودفاتر گروها وسازمانها را بعهده داشت وانجام داد او میگفت مجاهدین حق حیات ندارند چه رسد حق فعالیت سیاسی .
آری فلاحیان توسط بهشتی سردژخیم قوه قضائیه خمینی با حفظ همه سمت های سرکوبگرانه به عنوان حاکم ضد شرع آبادان هم منصوب شد که این جنایات وحمله وهجوم ها ودستگیری ها را انجام داده بود .
اما در این قسمت به دستگیریها وکشتار او در کرمانشاه میپردازیم
فلاحیان خود در مصاحبه با دهباشی اعتراف میکند :
اواخر سال59 یا اوایل سال 60 بهشتی از آبادان مرا به تهران فراخواند وگفت آبادان بس است بیا برو کرمانشاه آنجا حساس تر است .
من به بهشتی گفتم که من چند کار در آبادان دارم ودرضمن در جنگ وجبهه هم مشغولم این کار فرار از جبهه تلقی میشود. اگرچه سردژخیم فلاحیان نگفت که بهشتی به او چی گفت ، ولی بعدها معلوم شد که خمینی وبهشتی وحکام ضد شرع وسپاه همگی میگفتند جنگ وجبهه وخوزستان که اهمیتی ندارد اگر عراق خوزستان را بگیرد،میتوانیم آنرا پس بگیریم ولی اگر مجاهدین خوزستان وخصوصا تهران را بگیرند نمیتوانیم از آنها پس بگیریم .
همگی یادمان هست که خمینی در سال 59 که هنوز ازسی خرداد هم خبری نبود گفته بود که دشمن درمرزها یا آمریکا یا ... نیست دشمن مجاهدین هستند که در بیخ گوش ما ودر همین تهران هستند .
کشتار ودستگیری ها در کرمانشاه بلا فاصله بعد از سی خرداد توسط سپاه که هماهنگ کننده اش هم سردژخیم فلاحیان بود
سر دژخیم فلاحیان ادامه میدهد: تا اینکه 30 خرداد شروع شد
علی فلاحیان اعتراف میکند که ما یک مجموعه حملاتی را در کرمانشاه به خانه های مجاهدین انجام دادیم وتعدادی را دستگیر واعدام نمودیم او میگوید:
مجاهدین درکرمانشاه یک تشکیلات بسیار قوی ای داشتند ویک جا هم از زبانش در میرود ومیگوید بهترین بچه ها بودند (زیرا واقعا همه میدانستند که مجاهدین تحصیل کرده ترین مومن ترین وآگاه ترین ،مردمی ووطن پرست ترین نفرات را جذب وپرورش میدادند).
سر دژخیم فلاحیان اعتراف میکند که تعدادی از بهترین نفرات مجاهدین از کرج به کرماشاه منتقل شده بودند ما قبل از سی خرداد وهمچنین اطلاعات سپاه پاسداران قبل از سی خرداد روی انها کار کرده بودیم وآنها را شناسائی کرده بودیم .
بدین وسیله فلاحیان اعتراف میکند که کشتار مجاهدین هیچ ربطی به سی خرداد ندارد ما طرح نابودی آنها را قبل از سی خرداد ریخته بودیم .
حکم امام هم همین بود امام همیشه بما میگفت که باید مجاهدین را بایدنابود کرد شما باید مواظب باشید مجاهدین از دست شما در نروند.
سر دژخیم خمینی فلاحیان اعتراف میکند:
بلا فاصله بعد از سی خرداد بدون اینکه مجاهدین کاربکنند من دستور دادم که در یک شب به 40 پایگاه آنها حمله کنند من شورای امنیت استان تشکیل دادیم ، من خودم درسپاه مستقر شدم البته سپاه وقت میخواست اما من گفتم دیر میشود وآنها جا بجا میشوندوبدین ترتیب من همه ارگانها را هماهنگ کردم بهمراه سپاه همه آنها را نابود کردیم، بهمین دلیل آنها دیگر نتوانستند در کرمانشاه کاری بکنند.